نسخه تکفیری ـ تروریستی سعودی‌ها برای دنیا

محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی بعد از اینکه طی سال‌های گذشته خود را به تخت پادشاهی نزدیک‌تر کرد، تلاش گسترده‌ای برای ارائه چهره‌ای اصلاح‌طلبانه از خود به کار گرفته و وانمود می‌کند که رویکردهای سنتی عربستان به پایان رسیده و مردم این کشور از این پس با آزادی بیان و عمل و رفتار بیشتری زندگی خواهند کرد. وی با توسعه نمونه‌های زندگی مدرن اروپایی در پروژه‌های کلان تلاش دارد خود را به عنوان یک نئولیبرال معرفی کند، فارغ از اینکه رویکردهای استبدادی با روحیه وی عجین شده است. رفتاری که طی سالهای گذشته نمودهای مختلف آن در ابعاد سرکوب‌های داخلی، افزایش احکام صادره زندان و اعدام ضد مخالفان سیاسی، نقض گسترده آزادی‌های اقلیت‌های دینی و مذهبی، مهاجران خارجی و نقض حقوق زنان و گسترش فساد شاهد آن هستیم.

 

از سوی دیگر مقامات ریاض سنگ‌بنای سیاست خارجی خود را مبتنی بر جلب حمایت قدرت‌های غربی برای بقای حاکمیت غیر دموکراتیک خود در عربستان قرار داده‌اند، علاوه بر اینکه تلاش گسترده‌ای در توسعه ایدئولوژی وهابی و تکفیری مبتنی بر این رویکرد در منطقه دنبال می‌کنند که منجر به مداخله گسترده این کشور در امور داخلی دولت‌های دیگر منطقه و بین‌الملل و جنگ افروزی ضد برخی از آنها از جمله یمن شده است. آنچه در این مجموعه مقالات بررسی خواهد شد، ابعاد سیاست‌های متناقض حاکمیت سعودی در دو عرصه داخلی و بین‌المللی و تشریح نقض گسترده مبانی انسانی در رفتارهای حاکمان سعودی است.

دوم: نقش عربستان در تنش‌‌های بین‌المللی  

عربستان از دیرباز به عنوان عامل و ابزار اصلی پیاده سازی طرح‌های آمریکا در منطقه مطرح بوده و مسئولیت میدانی درگیری‌ها در کشورهایی نظیر سوریه، مصر، لبنان و برخی دیگر از کشورهای اسلامی به عهده ریاض و برخی دیگر از گروه‌های تروریستی در منطقه گذاشته شده است.عربستان سعودی دست کم طی یک دهه اخیر نشان داده هم قدرت مدیریت تروریسم سازمان یافته در منطقه بر اساس پیشینه خود در حمایت از گروه تروریستی- تکفیری القاعده را دارد و هم از توان مالی و ایدئولوژیک قابل توجهی در جهت‌دهی به فعالیت‌های این گروه‌ها برخوردار است. به این ترتیب سپردن برخی پرونده‌های منطقه‌ای به سازوکار اجرایی ریاض که به دنبال جلب توجه طرف آمریکایی است، از منظر تئوریسین‌های سیاست خارجی این کشور منطقی‌ جلوه می‌کند.

از سوی دیگر سیاست خارجی عربستان که در دوران ملک عبدالله شاه سابق این کشور از پختگی نسبی برخوردار بود، با روی کار آمدن ملک سلمان و سلطه افرادی نظیر محمد بن سلمان به تمامی منافذ قدرت در عربستان رنگ تهاجمی و احساسی به خود گرفته است. به این ترتیب ریاض طی این سالها بر خلاف سیاست‌های اعلامی خود استراتژی تند و افراطی در برابر همسایگان از جمله قطر، یمن، سودان، لبنان و کشورهای شمال آفریقا در پیش گرفته است. این سیاست‌ها طبعا نیازمند خرید گسترده تسلیحاتی از آمریکا و باج دهی به این کشور بوده و تمامی این موارد منابع مالی کشور ثروتمند سعودی را با تهدید مواجه کرده و روند کسری بودجه در عربستان را با شیب تندتری مواجه کرده است.

تقارن آموزه‌های التقاطی وهابی با رویکرد تروریسم‌پروری و وابستگی حاکمیت سعودی به برنامه‌های غربی باعث شده تا تولید گروه‌های تروریستی با حمایت‌ و پشتیبانی سعودی‌ها بعد از تولید نفت به دومین فعالیت گسترده سعودی‌ها تبدیل شود. خاستگاه فکری شبکه‌های صادراتی تروریستی وابسته به ریاض عمدتا به گرایش خردگریز وهابیت برمی گردد که اصلی‌ترین حامی و تغذیه کننده ایدئولوژیک فعالیت‌های تروریستی در منطقه است. مقابله با قدرت روزافزون محور مقاومت در منطقه از انگیزه‌های اصلی عربستان سعودی در تشکیل سازمان‌های تروریستی و حمایت از تروریسم دولتی در منطقه است.

اذعان به فعالیت‌های تروریستی سران سعودی ادعایی نیست که تنها جریان‌های مخالف با رژیم آل سعود مطرح کرده باشند، بلکه حامیان این رژیم و برخی سران منطقه‌ای نیز صراحتا به این موضوع اذعان دارند. بر اساس یکی از اسناد منتشر شده از سوی ویکی‌لیکس هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا اذعان کرده که عربستان بزرگترین منبع حمایت مالی از گروه‌های تروریستی در جهان است. کلینتون در این سند القاعده، طالبان و گروه لشکر طیبه در پاکستان را از جمله بارزترین گروه‌های تروریستی مورد حمایت سعودی‌ها برشمرده و هشدار داد که حامیان سعودی قوی‌ترین منابع حمایت مالی از تروریست‌ها در جهان هستند. این سند همچنین نشان می دهد کلینتون از مسئولان عربستان خواسته است این مسئله را به عنوان یک اولویت استراتژیک که چالشی موجود و مداوم به شمار می رود حل و فصل کنند.

از سوی دیگر دولت عراق نیز چندین سال پیش و قبل از تشدید فعالیت‌های اقتصادی عربستان در این کشور رسما از فعالیت‌های مخرب ریاض در این کشور انتقاد کرده و خواستار توقف این فعالیت‌ها شده بود. نوری المالکی نخست وزیر وقت عراق در سال 1392 با انتقاد شدید از عربستان به سبب حمایت از تروریسم تاکید کرد که حاکمان عربستان عقده طایفه ای دارند و حاضر نیستند به حمایت خود از تروریست‌ها اعتراف و آن را متوقف کنند. لذا در ادامه سلسله مقالات مربوط به اوضاع داخلی و سیاست خارجی عربستان، به بحث مداخله‌های خارجی ریاض به تفکیک کشورهای منطقه و جهان می پردازیم.

نسخه تکفیری ـ تروریستی سعودی‌ها برای دنیا

الف: حمایت عربستان از اقدامات تروریستی در عراق

عربستان سعودی طی دهه های گذشته بویژه بعد از اشغال عراق توسط آمریکا در قالب فعالیت‌های اقتصادی و فرهنگی به دنبال نقش‌آفرینی در عرصه تحولات سیاسی عراق بر آمده است. ریاض که پیش از این با ابزارهای سخت‌افزاری و حمایت از تروریسم به دنبال ضربه زدن به عراق بود، طی سال‌های گذشته به ویژه در سال‌های برگزاری انتخابات پارلمانی در عراق دلارهای نفتی خود را روانه این کشور کرد تا بتواند ساختار سیاسی این کشور را دگرگونه کرده و منافع حداکثری خود را در عراق تأمین کند.

تاریخچه مداخله سعودی‌ها در عراق

عراق طی سالهای اخیر شاهد تحولات اساسی بوده که شامل خروج اشغالگران آمریکایی و بروز و سقوط پدیده تروریسم داعش در این کشور است. در این مرحله کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه ریاض خود را در جایگاه نماینده و نسخه برابر اصل آمریکا مداخله‌های آمریکا در عراق قرار دادند. در طرف مقابل واشنگتن نیز که در سالهای پایانی دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما رئیس جمهور پیشین آمریکا خود را اندکی از عرصه داخلی عراق جدا کرده بود، بار دیگر در دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ وارد با قدرت وارد عرصه شده است. این موضوع مسئولیت حاکمیت آل سعود به عنوان ابزار اجرای پروژه‌های آمریکایی در منطقه را دو چندان می‌کند. 

از سوی دیگر عربستان که نفوذ و موجودیتش در منطقه را با شکست در پرونده‌های مختلف از جمله جنگ یمن متزلزل می‌بیند، برای ادامه تحرکاتش در منطقه نیازمند نفوذ در  عراق است. خیرخواهی ظاهری سعودی‌ها برای مردم عراق در حالی طی سالهای اخیر بروز پیدا کرده که بنا بر اسناد منتشر شده از وزارت خارجه آمریکا، عربستان سعودی بعد از آزادی عراق از دست صدام، حملات القاعده در عراق را تامین مالی کرده است تا دولت این کشور را تضعیف کند.

بر اساس اذعان منابع رسانه‌ای و امنیتی 45% کل عاملان اقدامات ترویستی صورت گرفته در عراق طی سالهای اولیه بعد از سقوط صدام در این کشور، سعودی‌ها هستند. بالاتر از اینها شواهد و قرائن بسیار که دولت عراق نیز بارها به آن اشاره کرده، نشان می‌دهد عربستان سعودی و شخص بندر بن سلطان مغز متفکر انفجارهای خونین عراق است و دلارهای نفتی آن و آموزش نیروهای القاعده سرنوشت تلخی را برای عراق رقم زده است.

از زمان سقوط رژیم صدام در 9 آوریل سال 2003 ، سران گروه‌های وهابی و تشکیلات وابسته به آنها که از حمایت‌های ضمنی نیروهای اشغالگر نیز برخوردار بودند، با اظهارات خود تلاش کردند فضای سلفی را با امواجی از تحریک بر ضد معادله حاکمیت پس از سقوط صدام، ایجاد کنند. آن‌ها به بهانه «دفاع از اهل سنت عراق» با زبانی سرشار از طائفه‌گرایی و فتنه انگیزی به جریان سازی پرداختند. بعد از خروج اشغالگران از عراق نیز این روند ادامه یافته و در این میان بسیج نیروهای جنگجو و صدور فتواهای تکفیری و تشکیل ستادهای حمایت مالی از گروه‌های وابسته به القاعده به عراق منتقل شد و کشتار نظامیان و غیرنظامیان عراقی آغاز شد.

کریستوفر هیل، سفیر سابق آمریکا در عراق در پیام‌های محرمانه‌ای که در سال 2009 میلادی به وزارت امور خارجه آمریکا ارسال کرده، آورده است: عربستان بزرگترین چالش را برای عراق به وجود می‌آورد و اجازه نمی‌دهد که دولت این کشور به راحتی امنیت و ثبات را برقرار کند.

سفیر سابق آمریکا در عراق در این پیام‌ها که مربوط به 24 سپتامبر سال 2009 است، دلیل این مساله را به پول عربستان سعودی و رفتارهای ضد شیعه این کشور نسبت داده و در خصوص عراق تحت رهبری شیعه که نفوذ منطقه‌ای ایران را افزایش می‌دهد، ابراز نگرانی می‌کند.