روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم» در یادداشتی نوشت، عراق سرانجام پنجشنبه گذشته، رئیسجمهور و نخستوزیر مامور تشکیل کابینه را انتخاب کرد. اما آیا جریان صدر شکست را خواهد پذیرفت؟ فرصتهای موفقیت جناح پیروز در این کشمکش در تحقق ثبات و خارج کردن کشور از بحرانها کدام است؟ واکنش آمریکا به این تحولات ناگهانی چه خواهد بود؟ آیا اعتراضات به بغداد و سایر شهرهای عراق بازخواهد گشت.
در این یادداشت آمده است: «برگزاری نشست فوقالعاده پارلمان در ۱۳ اکتبر جاری و انتخاب "عبداللطیف رشید" به عنوان رئیس جمهور و اقدام او در مامور کردن "محمد شیاع السودانی" به تشکیل دولت جدید پس از بنبست سیاسی و خلأ قانونی بیش از یک سال، یک پیشرفت ناگهانی بود که به ایجاد آرامش در برخی محافل عراقی و نگرانی در برخی دیگر منجر شد».
نویسنده در ادامه تصریح کرد: «جریان "التنسیقی" (چارچوب هماهنگی احزاب شیعه)، که ائتلاف دولة القانون به ریاست "نوری المالکی" عضوی از آن است و فراکسیون فتح به نمایندگی از گروههای الحشد الشعبی تحت حمایت ایران با آن همپیمان است، در کشمکش با جریان صدر که با خارج کردن نمایندگانش از پارلمان و تحریم کل روند سیاسی، صحن پارلمان را برای آنها خالی کرده بود، پیروز شد. البته باید با توجه به نوسانات صحنه سیاسی عراق که همواره پر از امور غافلگیرکننده است، گفت که فعلا پیروز شده است».
در ادامه این یادداشت آمده است: «این غافلگیری که با توجه به موقعیت و میراث فرهنگی عظیم این کشور همچنان در سراسر عراق و حتی کل منطقه طنین انداز است، ممکن است بسیاری از معادلات سیاسی و همپیمانیهای منطقهای را به طور مثبت یا منفی تغییر دهد و پیامدهای آن طی چند روز آینده عملا خود را نشان خواهد داد».
در ادامه سرمقاله رأی الیوم آمده است: «چندین سوال درباره این تحول ناگهانی در عرصه سیاسی "بیمار" عراق مطرح است. نخست: آیا جریان صدر که از پارلمان عقبنشینی کرده، این شکست را میپذیرد و صحنه را به حریف خود یعنی چارچوب هماهنگی و آقای نوری المالکی که عملا برجستهترین رهبر آن است، تحویل میدهد؟ دوم: آیا آمریکا این پیروزی را برای متحدان ایران که مخالف هرگونه همکاری با آمریکا هستند و خواستار پایان یافتن حضور آمریکاییها و بسته شدن پایگاههای آنها در خاک عراق هستند، خواهد پذیرفت؟ سوم: آیا آقای السودانی در مهلت ۳۰ روزه تعیین شده طبق قانون اساسی، بر اساس اصل سهمیهبندی طائفی، موفق به تشکیل دولت خواهد شد؟ چهارم: آیا این دولت در صورت تشکیل، موفق به کسب رأی اعتماد در نشست بعدی پارلمان خواهد شد؟».
نویسنده در ادامه به موضعگیری جریان صدر در قبال پیشرفت حاصله در فرایند تشکیل دولت اشاره کرد و نوشت که جریان صدر از زبان محمد صالح العراقی، چهره نزدیک به سید مقتدی الصدر تاکید کرد که مخالف مشارکت در این دولت است و از هر عضوی از این جریان که در دولت شرکت کند، برائت میجوید.
به اعتقاد نویسنده «این به معنای آن است که جریان صدر دولت جدید را به رسمیت نمیشناسد و آقای السودانی، نخستوزیر را وابسته به آقای المالکی میداند که دشمن قسم خورده آقای الصدر و جریان آن که در خیابانهای عراق اعتراض میکنند، است. جریان صدر خود را شایستهتر در تشکیل دولت میداند زیرا در انتخابات اخیر که بیش از یک سال پیش برگزار شد، توانست در مقایسه با رقبا، بیشترین کرسی را کسب کند اما جبهه مقابل او نیز برای خود این حق را قائل بود که به دلیل کرسیهای پارلمانی که در اختیار دارد، او شایسته تشکیل دولت است.
در ادامه این یادداشت آمده است: «بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان امور عراق میگویند که برای جریان صدر که از فرایند سیاسی خارج شده است، تحمل و هضم این شکست و همزیستی با تفاهمات جدید ایجاد شده بین جناحها و احزاب سیاسی که این جریان را رها کردند و [به اعتقاد جریان صدر] از پشت به آن خنجر زدند، دشوار است. احزاب وجناحهایی که با این کار خود برگزاری نشست پارلمان برای حریفان جریان صدر را تسهیل کردند. لذا نشست پارلمان به حد نصاب رسید و رأیگیری برای انتخاب رئیس جمهور جدید و مشروعیت او برای مامور کردن نخستوزیر به تشکیل کابینه میسر شد».
بر این اساس، «به نظر میرسد که ماموریت السودانی در تشکیل دولت طی ۳۰ روز آینده احتمالا بسیار دشوار باشد اما غیرممکن نیست. زیرا تجارب گذشته از زمان حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، نشان میدهد که ائتلافها در این کشور به دلیل شکنندهبودن و دخالتهای خارجی بسرعت تغییر و تحول پیدا میکند. به ویژه که اغلب آنها بر اساس راضی شدن و چانه زنیها، سهمیه وزراتی، معاملات سیاسی وگاه اقتصادی و مالی در اتاق های دربسته دست به چنین کاری میزنند».
به اعتقاد نویسنده، «مقابل جریان صدر پس از پیروزی حریفانش و تسلط آنها بر دو نهاد اجرایی و قانونگذاری در عراق، دو گزینه قرار دارد. نخست: ماندن در موضع یک تماشاگر و ناظر و منتظر ماندن برای از بین رفتن تفاهمات جدید و برگزاری دور جدیدی از انتخابات. دوم: سوق دادن هوادارانش به خیابانها برای اعتراض که ممکن است به یک درگیری مسلحانه و شاید به یک جنگ داخلی تبدیل شود که جریان صدر دارای سابقهای قوی در این امر است. زیرا در ۱۳ اکتبر، نشست پارلمان، نقطه عطفی در تاریخ عراق رقم خورد».
در سرمقاله رأی الیوم آمده است: «صحنه داخلی عراق در حال حاضر، شاهد نوعی آرامش است اما این آرامش موقت است و نگرانی و شکاف در آن بر کسی پوشیده نیست بویژه که طرفهای خارجی در حال حرکت برای ماهیگیری از آب گل آلود هستند. زیرا آمریکایی که تمام تمرکز خود را علیه حاکمیت و اقتدار ایران میگذارد و آشکارا از اعتراضات مردمی کنونی علیه آن حمایت میکند، برایش دشوار خواهد بود که تسلط متحدان ایران بر حاکمیت عراق را که حمله و اشغال آن برای [واشنگتن]، دستکم بیش از شش تریلیون دلار هزینه داشت، بپذیرد».
نویسنده در ادامه تصریح میکند: عراق در حال حاضر در آستانه غافلگیریهای متعددی است که ممکن است برخی از آنها شوکه کننده باشد اما واقعا چه زمانی وضعیت این عراق بزرگ، به ویژه از زمان اشغال و حمله آمریکاییها، ثبات داشته است؟ هدف همیشگی آمریکا تجزیه این کشور و تکه تکه کردن هویت جامعه و وحدت ملی و سرزمینی آن و جلوگیری از احیای نقش و جایگاه پیشرو و منطقهای آن است».
در خاتمه این سرمقاله آمده است: «ما در روزنامه "رأی الیوم" امیدواریم که عراق از بحرانهایش عبور کند و گامهای سریعی در مسیر امنیت، ثبات و همزیستی بردارد، هرچند به خوبی میدانیم که آرزوها یک چیز و واقعیت چیز دیگری است».