حدود ظهر روز دوشنبه 14 شهریور سال 1401 خبرگزاری ها و شبکه های خبری جهان از وقوع انفجاری مرگبار مقابل سفارت روسیه در کابل خبر دادند. انفجاری که طبق آخرین اخبار رسمی اعلام شده، موجب کشته شدن دستکم دو نفر از کارکنان سفارت روسیه و شش نفر دیگر شد و تعدادی هم مجروج برجای گذاشت.
اهمیت و حساسیت خبر به حدی بود که بلافاصله در صدر مهم ترین اخبار رسانه های جهان قرار گرفت. خبر زمانی اهمیت بیشتری یافت که گروه تروریستی داعش مسئولیت آن را برعهده گرفت؛ همان گروهی که حکومت طالبان افغانستان اصرار دارد که حضور و خطر آن را در خاک تحت حکومت خود منکر مشود و یا آن را کمرنگ جلوه دهد.
اما هدف قرار گرفتن دیپلمات های روس در کابل در حمله ای که از سوی گروه تروریستی داعش برنامه ریزی و اجرا شد، بار دیگر زنگ خطر جدی را در مورد حضور و فعالیت عناصر این گروه تروریستی در افغانستان به صدا درآورد.
حالا طالبان شاید بهانه چندانی به پنهان کردن این آتش زیر خاکستر در افغانستان نداشته باشد. طالبان که خود را حکومت افغانستان معرفی می کند و بارها و بارها خواستار به رسمیت شناخته شده از سوی کشورها و جامعه جهانی شده، از کشورها درخواست کرده است تا هیات های دیپلماتیک خود در افغانستان را حفظ کنند و با ادعای بالا رفتن امنیت در افغانستان، خواستار سرمایه گذاری شرکت های مختلف خارجی در این کشور است، برای اثبات صداقت در ادعاهای خود، در وهله اول ناگزیر به تامین امنیت دیپلمات ها و اماکن دیپلماتیک در خاک افغانستان است.
اقدامات موثر حکومت طالبان و همکاری آن با کشورهای منطقه برای از بین بردن پسمانده های پدیده تروریسم در افغانستان از جمله تخریب آشیانه های مخفی عناصر باقیمانده داعش در این کشور، بدون تردید می تواند یکی از عوامل موثر در هموار شدن مسیر به رسمیت شناخته شدن حکومت فعلی افغانستان از سوی جامعه جهانی باشد.
جهان تجربه ویرانگرای ها و جنایات داعش در سوریه را از یاد نبرده و افکار عمومی جهان هرگز نخواهند پذیرفت داعش پس از سوریه و عراق، این بار بخواهد کشوری جنگ زده، بحران زده و مستعد برای فعالیت گروه ها و عناصر ناامن کننده در آسیای میانه را آشیانه خود قرار دهد.
انفجار تروریستی مرگبار مقابل سفارت روسیه در کابل این واقعیت را ثابت کرد که اگر طالبان بدنبال کسب وجهه منطقه ای و بین المللی است و اگر در ادعاهایی که در خصوص تلاش برای امنیت خاک و مردم افغانستان و همسایگانش مطرح می کند، صداقت دارد و برای محقق شدن آن اراده جدی دارد، علاوه بر انجام اقدامات امنیتی موثراز سوی دستگاههای داخلی افغانستان، زمینه را برای همکاری های منطقه ای برای مبارزه مشترک با تروریسم و ناامنی فراهم کند.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان همسایه افغانستان و کشوری که در طول سالیان طولانی که مردم افغانستان گرفتار جنگ های متعدد و رنج های فراوان ناشی از حضور اشغالگران بیگانه بوده و میلیون ها نفر از مردم این کشور همسایه را در خود پناه داده است، امنیت افغانستان را امنیت خود می داند و اعتقاد دارد یک افغانستان امن و با ثبات، عامل تقویت امنیت و ثبات منطقه نیز خواهد بود.
با توجه وجود حدود یکهزار کلیومتر مرز زمینی مشترک بین ایران و افغانستان و ترددهای فراوانی که روزانه از نقاط مختلف این مرز صورت می گیرد، دغدغه جمهوری اسلامی ایران نسبت به اوضاع امنیتی افغانستان، امری اجتناب ناپذیر بوده و ضرورت اقدام برای کمک به امنیت و ثبات افغانستان با استفاده از راهکارها و اقدامات مشترک منطقه ای، ضرورتی حیاتی و انکارناپذیر است.
روسیه نیز که به عنوان کشوری که منافع فراوان در حوزه آسیای میانه دارد و با هدف قرار گرفته سفارت خود در کابل، بیش از هر زمان دیگر اهداف و منافع خود از روابط با افغانستان و آسیای میانه را در خطر می بیند، بدون تردید خواستار برچیده شده ریشه های تروریسم از افغانستان است.
تجربه مشترک جمهوری اسلامی ایران و روسیه در مبارزه با تروریست های داعش در سوریه به عنوان یک الگو و نسخه درون منطقه ای و موفق، می تواند زمینه ای برای همکاری امنیتی مشترک کشورهای دورن منطقه ای با هدف کمک به ایجاد امنیت و ثبات در افغانستان باشد.
شکست داعش درسوریه و عراق، بدون تردید باعث تضعیف حداکثری پسماندهای این پدیده شوم شده اما در صورتی که همکاری های امنیتی مشترک از سوی کشورهای منطقه برای خشکاندن ریشه های داعش جدی گرفته نشود و چنانچه حکومت طالبان افغانستان همچنان اصرار بر پنهان کردن خطر داعش به عنوان یک آتش خطرناک زیر خاکستر داشته باشد، جهان شاید بار دیگر و این بار از نقطه ای در آسیای میانه، شاهد سربرآوردن هیولای داعش شود.