سیاستهای اشتباه آمریکا در قبال ایران و روسیه و چین ، موجب اتحاد دشمنان دیرینه شده است. پل پیلار مامور سابق سیا و تحلیلگر ارشد، ضمن تحلیلی که از سوی «ریسپانسیبل استیت کرفت» منتشر شده، تاکید میکند: جو بایدن در سفر اخیر به عربستان و در جمع سران چند کشور عربی سعی کرد اطمینان دهد که منطقه را به رقبا و دشمنان آمریکا نمیسپارد.
او گفت ما از منطقه کنارهگیری نمیکنیم تا خلایی برای پر کردن آن از سوی چین و روسیه و ایران ایجاد شود. این سخن مشکلاتی را موجب میشود. برای مثال، نیروی دریایی آمریکا به عملیات «آزادی دریانوردی» در دریای جنوبی چین دست میزند نه به خاطر خلائی که در آنجا وجود دارد بلکه به این دلیل که چین از گذشته سرگرم عملیات نظامی در این منطقه بوده است. صرف سفری که بایدن طی آن، چنین سخنانی را میگوید، بیانکننده این واقعیت است.
این سفر انباشته از دشمنی با ایران بود، از جمله زمانی که بایدن از تمایل خود در بهکارگیری نیروی نظامی علیه ایران سخن گفت. اوج این سفر، پیگیری روابط استوارتر میان اسرائیل و کشورهای عربی بود، رابطهای که در پی اتحاد نظامی علیه ایران است و یک عضو آن از قبل، جنگ مخفیانهای را علیه ایران دنبال کرده و دائما تهدید میکند که جنگ را علنی خواهد کرد. ایران، وقتی تهدید شود، طبیعتا در پی پاسخ برمیآید.
یک راه برای واکنش این است که با قدرتهای خارجی که خودشان هم حریفان آمریکا هستند یا آمریکا به آنها برچسب دشمنی زده، همسو و همراه شد.
در مواردی هم، اتحادهایی که بر پایه دشمنی مشترک با آمریکا شکل گرفته، بر اختلافات میان خود این کشورها غلبه میکند. روابط چین و روسیه از این دست است که اختلافات قدیمی میان آنها به تنشهایی چنان جدی انجامید که به جنگ علنی کشیده شد.
اما با وجود این سابقه تاریخی، احساس ضرورت برای مقابله با آمریکا، چین و روسیه را واداشته تا اوایل امسال، دوستی «بدون محدودیت» میان خود را اعلام کنند؛ اتحادی که به رغم حمله روسیه به اوکراین، پا برجاست و حال آنکه این جنگ، سر منشا ناخرسندی برای چین است که سیاست عدم مداخله در امور دیگر کشورها را نقض میکند.
شرایط مشابهی هم بر روابط روسیه و ایران حاکم است؛ با یک سابقه تاریخی رقابت بر سر قلمرو نفوذ میان امپراطوری روسیه و ایران. روسیه و ایران امروز هم بر سر نفوذ در آسیای میانه و نیز بر سر سهم بازار نفت رقابت دارند. اما با وجود همه اینها، این واقعیت که هر دو توسط ایالات متحده مورد تحریم و انزوا قرار گرفتهاند، آنها را به یکدیگر نزدیک کرده است.
اشتباه بسیار رایج این است که رفتار یک حریف را بهعنوان خصلتی ببینیم که در او نهادینه شده و نه یک واکنش به سیاستها و رفتار خودمان. با این خطاست که ایالات متحده، در کنار دیگر پیامدهای منفی این خطا، حریفانش را هم به سمت اتحاد با یکدیگر میراند تا به شکل موثرتری با منافع ایالات متحده مخالفت کنند.