نیل گاردینر، نظریهپرداز روزنامه ساندی تلگراف در تحلیلی برای این روزنامه نوشت: «مرزهای نفوذپذیر جنوبی آمریکا از زمان آغاز ریاستجمهوری جو بایدن شاهد دو میلیون عبور غیرقانونی از این مرزها بودهاند و اکثر شهرهای بزرگ ایالات متحده نظارهگر بزرگترین موج جنایات در چند دهه اخیر هستند و همچنین واشنگتن دیسی برای تبدیل شدن به پایتخت دزدان اتومبیل رقابت میکند. در واقع افزایش بیقانونی و هرجومرج از نیویورک تا لس آنجلس بار دیگر به مسئلهای مهم برای رایدهندگان آمریکایی بدل شده است.
احساس نارضایتی و بیمارگونهای در سراسر ایالات متحده حاکم است. اعتماد کمی نسبت به جو بایدن وجود دارد؛ رئیسجمهوری که با عصبانیت با منتقدان خود در هر دو حزب سیاسی رفتار و همچنین از پذیرش هرگونه مسئولیت درخصوص وضعیت خطرناک کشورش خودداری میکند.
نظرسنجیهای اخیر حاکی از آن است که محبوبیت کلی جو بایدن به سختی به ۴۰ درصد میرسد و این آمار و ارقام او را به یکی از نامحبوبترین روسای جمهور تاریخ مدرن آمریکا تبدیل کرده است. جو بایدن به عنوان رئیسجمهوری آمریکا یک فاجعه محسوب شده است و حتی حزب خودش هم او را مشکلسازی بزرگ تلقی میکنند.
دوران بایدن تنها مواردی از جمله ایدئولوژی افراطی و نژادپرستانه، مرزهای باز، ضعف چشمگیر در صحنه جهانی و چشماندازی بیرحمانه از افول ایالات متحده را به مردم آمریکا ارائه میدهد. هزینههای بالای کاخ سفید و مالیاتهای سنگین دهها میلیون آمریکایی را فقیرتر کرده است و این در حالیست که آنها در حال تلاش برای تامین مخارج زندگی در بزرگترین اقتصاد جهان هستند.
جو بایدن هنگام سخنرانیهای خود منزوی و به شدت گیج به نظر میرسد. وی در سخنرانی اخیر خود به بحران تورم پاسخی نداد و باور کردنش سخت است که این رهبر جهان آزاد در زمان مشکلات اقتصادی بغرنج، نسبت به پرسش یک ملت بیتفاوت باشد.
از ابعاد مختلفی میتوان بررسی کرد که ریاست جمهوری جو بایدن غیرحرفهایترین دوره در تاریخ مدرن آمریکا است. همانگونه که خروج فاجعهبار افغانستان نشان داد، این یک شرم و خجالت در صحنه جهانی تلقی میشود. در واقع کاخ سفید کاملا آشفته شده و برنامههای بایدن بسیار مخرب بوده و همچنین به مردم آمریکا آسیب زده است.»