انتخابات پارلمانی لبنان روز یکشنبه (۱۵ مه) در موعد مقرر، اما در سایه مداخلات خارجی برگزار شد تا تهدیدها و تمهیداتِ به تاخیرافتادن آن توسط دشمنان مردم لبنان از بین بروند. از بین تمام سفارتخانههای فعال در بیروت با هدف تحریف نتایج انتخابات و جلب آراء مردم به سود متحدان داخلی خود، سُفرای ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی، از همه پُرکارتر بودند.
نگاه اجمالی
سفارتخانههای واشنگتن و ریاض سعی کردند تا با دو راهبرد تحرکات ضدامنیتی علیه مردم و تزریق منابع مالی به جریانهای تحت تسلط خود، نتایج انتخابات را مهندسی کنند.
مداخلات آمریکایی-سعودی در انتخابات پارلمانی لبنان محدود به تبلیغات غیرمستقیم و تامین مالی نشد؛ بلکه تا بهراهانداختن یک تقابل رسانهای با مقاومت حزبالله پیش رفت.
سیاست آمریکا و عربستان سعودی در تضعیف متحدان مسیحی حزبالله لبنان با موفقیت همراه نشد و امیدها برای تشکیل فراکسیون بزرگتر با مشارکت جنبش آزاد میهنی زنده ماند.
سفارتهای واشنگتن و ریاض با به راه انداختن کمپین «تغییر» به دنبال تداوم اتهامات خود به حزبالله و دور کردن مردم از آن بودند که نتایج انتخابات، شکستشان را اثبات کرد.
تشکیل بهموقع فراکسیون بزرگتر در پارلمان با جلب مشارکت گروههای مستقل ملی و مسیحی، شکست پروژهی ضدمقاومت آمریکا و عربستان را تکمیل خواهد کرد.
ارزیابی وضعیت
تلاشهای آمریکایی-عربی در جهت مهندسی روند و نتایج انتخابات پارلمانی لبنان به رهبری واشنگتن و ریاض انجام شد؛ زمانی اهداف و ابزارهای این دو مشابهت بیشتری پیدا کرد که تضعیف گروههای سیاسی ملیگرا (مانند جنبش آزاد میهنی) و احزاب مقاومت (نظیر جنبش حزبالله و جنبش امل) به عنوان سیاست مشترکشان انتخاب شد. متفرق کردن آراء لبنانیهای طرفدار متحدان حزبالله و تقویت پایگاه اجتماعی احزاب تندرو و همسو با سیاستهای عربی-صهیونیستی هدف اصلی سفارتخانههای ریاض و واشنگتن در بیروت بود.
آنان باتوجه به وضعیت کنونی لبنان در سطوح سیاسی و اقتصادی، بهترین ابزار نیل به این هدف را پول و تزریق کمکهای مالی به متحدان خود یافتند. تاثیر تزریق این اموال آمریکایی-سعودی در چند جا خود را نشان داد که اولین مرحله آن قبل از آغاز روند رایگیری بود. ستادهای انتخاباتی حزب «نیروهای لبنانی» و «گردانهای لبنان» در تبلیغات بسیار متفاوت بودند و برخورداریشان از امکانات مالی برای جلب آراء مردم مشهود بود. مرحله دوم تاثیرگذاری این کمکهای مالی، در روز انتخابات نمایان شد؛ جایی که حزب نیروهای لبنانی وابسته به سمیر جعجع و گردانهای لبنان (دو حزب ضد مقاومت ۱۴مارس) تقریباً در تمام طول روز بزرگترین و شناختهشدهترین شبکههای لبنانی را در اختیار داشتند. این شبکهها در برخی ساعات رایگیری، فعالیتهای دفاتر مرکزی احزاب همسو با واشنگتن و ریاض را به طور زنده پوشش داده و پخش کردند.
این وضعیت موجب واکنشها و تحلیلهای بسیاری در داخل و خارج لبنان شد. نهتنها احزاب نزدیک به جنبشهای مقاومت، بلکه سایر احزاب و جریانهای سیاسی لبنانی نیز به کمکهای مالی و تقابل رسانهای احزاب آمریکایی و سعودی اشاره کرده و از عملکرد ضدملی آنان انتقاد کردند. برای مثال، «جبران باسیل» رهبر جنبش آزاد میهنی لبنان در نشستی انتخاباتی و در مقابل رسانهها اعلام کرد میدانیم پولی را که در انتخابات خرج میشود، منبع منطقهای شناخته شدهای دارد و این نشان میدهد که مبارزه انتخاباتی محدود به بُعد داخلی نیست. این رهبر احزاب مسیحی لبنان، روش سمیر جعجع را تقلب و تحریف اراده مردم با خرج کردن پول دانست.
«عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب، یک روز پس از انتخابات و با نتایج اولیه آن، در سرمقاله روزنامه اینترنتی خود (رای الیوم) اذعان کرد که تمام کشورهایی که در انتخابات لبنان پول هزینه کردنه بودند به هدف خود رسیدند؛ وی در اینجا تلویحاً اشارهای به میزان آراء حزب سیاسی سمیر جعجع داشت که مورد حمایت آشکار سعودی-آمریکایی است. یک روز قبل از انتخابات نیز جبران باسیل علناً گفت رئیس حزب نیروهای لبنانی (جعجع) دستنشانده کشورهای عربی است و انتخاب او، رای به «اسرائیل» و «داعش» خواهد بود.
«ولید البخاری» سفیر عربستان سعودی با اعلام نتایج اولیه انتخابات پارلمانی لبنان و خبرهای ضدونقیض از شکست متحدان جنبش حزبالله در برخی حوزههای انتخابی، نتوانست خوشحالیِ موقت خود برای کسب ۲۴ کرسی توسط حزب سمیر جعجع را پنهان کند و با توئیت آیهای قرآنی، مردم لبنان را یاریکنندگان خدا و افراد پیروز خواند. ذوق او دوام چندانی نداشت و با تکمیل روند شمارش آراء، رئیس حزب مسیحی متحد مقاومت در لبنان با اعلام موفقیت در انتخابات، متحدانش را قادر به تشکیل فراکسیون بزرگ پارلمانی خواند و خاطرنشان کرد که مبارزه انتخاباتی در لبنان، در واقع مبارزه با آمریکا و اسرائیل بوده است.
سفارت واشنگتن با طرحهای سیاسی و ضدامنیتی خود در بیروت مکمل پولهای سعودیِ خرج شده در لبنان است؛ جایی که برای آمریکا و متحد اصلیاش در منطقه [رژیم صهیونیستی] اهمیت ویژهای دارد. درباره استراتژی واشنگتن در این انتخابات باید گفت که راهبردهای آمریکایی در جهت شکلدادن به نتایج مورد نظر، از اعتراضات اکتبر ۲۰۱۹ آغاز شد. آمریکاییها از آن اعتراضات و تداومش به نفع خود استفاده کردند؛ از یک سو با محاصره اقتصادی ملت لبنان، عرصه را بر مردم و فعالیت بازارهای این کشور تنگ کردند و از سوی دیگر، با فشار سیاسی برمقامات بیروت قدرت بیشتری برای عوامل دستنشاندهی خود در داخل لبنان خریدند. این استراتژی را در طول این سه سال تا آنجایی ادامه دادند که بخش قابل توجهی از جامعه لبنان در این انتخابات، براساس وعدههای خارجی و به امید کمک نهادهای اقتصادی [نظیر صندوق بینالمللی پول] به پای صندوقهای رای آمدند. آمریکاییها با شعار «تغییر» مردم را جذب کردند و در آخر با واقعیتِ «فقر و بیثباتی» رها خواهند کرد.
دورنما
با پایان شمارش آراء انتخابات پارلمانی لبنان و کسب کرسیهای قابل توجه برای جریان مقاومت و متحدانش، ذوق آمریکاییها و سعودیها فروکش کرد؛ اما آنها قطعاً خود را برای مرحله مابعد انتخابات آماده خواهند کرد. موفقیت جنبش حزبالله و متحدان ملیگرایش زمانی تکمیل خواهد شد که بتوانند در مدتزمان کوتاهی فراکسیون پارلمانی بزرگتر را تشکیل داده و به تبع آن، انتخاب رئیسجمهور و آغاز به کار دولت جدید را تسریع نمایند. در غیر این صورت، سناریویی جز یک پارلمان متفرق و غیرمنسجم در دستور کار مداخلهگران خارجی در امور لبنان قرار نخواهد گرفت. مداخلهگران آمریکایی و سعودی بار دیگر سعی خواهند کرد تا با تعویق تشکیل دولت و با افزایش دامنه بحرانهای معیشتی لبنان، حزبالله را مسئول وضع موجود نشان دهند و برای اهدافی همچون جنگ داخلی و خلعسلاح مقاومت تلاش نمایند. اما با این وجود، درخواست گروههای ملیگرا و دعوت احزاب پیروز مقاومت لبنان از سایر رقبا و جریانهای سیاسی برای مشارکت حداکثری در پارلمان جدید و اتحاد در مقابل موج مداخلات خارجی، شکست جدیدی بر ائتلاف واشنگتن-ریاض در بیروت تحمیل خواهد کرد.