از آغاز تاسیس رژیم صهیونیستی که برپایه اشغالگری، قتل، کشتار و تجاوزگری علیه ملت های منطقه بویژه ملت های عرب شکل گرفته است، این رژیم تلاش کرده تا به هر نحوی که شده خود را بخشی از منطقه جا بزند، اما همواره این راهبرد صهیونیستها با مقاومت کشورها و ملت های مسلمان نقش بر آب شده و آنها در طول این سالها به مبارزه با این رژیم ادامه داده اند.
بر اساس گزارش های سازمان ملل، رژیم صهیونیستی تنها در سال ۲۰۲۱ میلادی، ۳۴۱ فلسطینی را به شهادت رسانده و ۱۷ هزار و ۸۹۳ نفر دیگر را زخمی کرده است. این رژیم در طول سالهای اشغالگری خود به طور سیستماتیک کودکان فلسطینی را نیز به شهادت رسانده است؛ به گونه ای که فقط در سال ۲۰۲۱ میلادی ، ۸۶ کودک فلسطینی به شهادت رسیده اند که بالاترین تعداد از سال ۲۰۱۴ میلادی به شمار می رود.
کشتار شهروندان فلسطینی بویژه زنان، کودکان و سالخوردگان و مصادره اموال و اشغال و تخریب خانه های فلسطینی ها به عنوان بخشی از سیاست های ظالمانه، توسعه طلبانه و جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در طول این سالها ادامه داشته است که در چارچوب نقض سیستماتیک حقوق بشر قرار می گیرد.
رژیم صهیونیستی تنها در تجاوزگری همه جانبه ۱۲روزه خود به نوار غزه در ماه مه ۲۰۲۱ میلادی ۲۵۶ شهروند فلسطینی از جمله ۶۶ کودک و ۴۰ زن را به شهادت رساند که ۱۳ نفر از آنها عضو یک خانواده بودند.
خانه های فلسطینی ها نیز در سال ۲۰۲۱ میلادی از اشغال و تخریب و اقدامات نژادپرستانه صهیونیستها در امان نماند و بر شدت آن در مقایسه با سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ میلادی افزوده شد؛ به گونه ای که ۸۹۴ خانه فلسطینی در سال ۲۰۲۱ میلادی تخریب و آواره گی یکهزار و ۱۷۹ نفر را به همراه داشت.
این تنها بخشی از تجاوزگری، جنایت های سیستماتیک، خوی توسعه طلبی و رویکرد نژادپرستانه رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین است که در سایه حمایت های همه جانبه دولت آمریکا انجام شده است.
دولت آمریکا در طول سالیان سال به طور علنی کمک های مالی، نظامی و تسلیحاتی، اطلاعاتی و سیاسی از رژیم صهیونیستی بعمل آورده است.
مقامات دولت های پیاپی آمریکا در سخنرانی های خود بارها بر "پایبندی به امنیت اسرائیل" تاکید کرده اند.
اشغال فلسطین و جنایات و تجاوزگری گسترده صهیونیست ها علیه فلسطینی ها و سایر ملت های منطقه در طول چندین دهه با مقاومت همه جانبه ملت های منطقه روبرو شده و رژیم جعلی صهیونیستی نتوانسته مشروعیتی برای خود در خاورمیانه ایجاد کند و ملت های منطقه رژیم اشغالگر صهیونیست را نه تنها بخشی از منطقه ندانسته، بلکه همواره بر مبارزه برای پایان اشغالگری، آزادسازی سرزمین فلسطین و شهر مقدس قدس و بیرون راندن اشغالگران تاکید کرده اند و حتی با وجود پشت کردن برخی رژیم های عرب به آرمان های ملت های مسلمان منطقه در قبال مسئله فلسطین و حرکت به سمت سازش با رژیم صهیونیستی، ملت های این کشورها همواره با برگزاری تظاهرات و راهپیمایی و به آتش کشیدن پرچم این رژیم، ضمن مخالفت با این سازش، خواهان قطع روابط با آن شده اند.
در یک رویکرد سازشکارانه، قرارداد سازش میان امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی در ۱۵ سپتامبر سال ۲۰۲۰ (۲۵ شهریور ۱۳۹۹) به صورت رسمی در حضور «دونالد ترامپ» رییس جمهوری پیشین آمریکا امضا شد و این دو کشور کوچک عرب حاشیه خلیج فارس رابطه چندین ساله غیرعلنی خود را با صهیونیست ها آشکار و رسمی کردند و سپس دو کشور مغرب و سودان به آن ملحق شدند.
از توافق نامه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی موسوم به «توافق ابراهیم»، در کشورهای عربی و اسلامی به عنوان «توافق شرم» یاد میشود.
صهیونیستها با تبلیغات گسترده تلاش کرده اند تا از این توافق به عنوان یک دستاورد بزرگ یاد کرده و آن را به زعم خود سرآغازی بر «صلح، امنیت و شکوفایی» برای منطقه معرفی کنند؛ درحالی که به عقیده تحلیلگران سیاسی هدف اصلی آنها از این تبلیغات گسترده و بزرگ جلوه دادن این توافق سازش جدید، تلاش برای بیرون آمدن از انزوای چندین دهه ای در منطقه مسلمان نشین خاورمیانه و جا زدن خود به عنوان بخشی از این منطقه است.
این تحلیلگران معتقدند که رژیم صهیونیستی همچنین با بهره برداری از توافقنامه سازش "ابراهیم" بدنبال ایجاد گسست بین کشورهای مسلمان منطقه و تضعیف اتحاد آنها علیه خود است.
آنها همچنین بر این باورند که رژیم صهیونیستی با بهره برداری از حضور خود در کشورهای سازشکار بدنبال ضربه زدن به سایر کشورها و ملت های منطقه است که اشغالگری و توسعه طلبی و حضور نامشروع صهیونیستها در سرزمین فلسطین را بر نمی تابند و با آن مقابله می کنند.
به عقیده این تحلیلگران، صهیونیست ها از دو راه وابسته کردن هرچه بیشتر کشورهای سازشکار منطقه به خود در زمینه های مختلف اقتصادی، نظامی و امنیتی و نفوذ در داخل این کشورها برای برهم زدن امنیت و ثبات آنها در صورت لزوم، بدنبال جداسازی کشورهای مسلمان از یکدیگر و کاهش تاثیر گذاری جمعی آنها علیه رژیم صهیونیستی در سطح منطقه ای و بین المللی و اختلاف افکنی بین این کشورها هستند.
در راستای همین اهداف بود که »نفتالی بنت» نخست وزیر رژیم صهیونیستی آذرماه ۱۴۰۰ در گفت وگو با خبرگزاری دولتی امارات (وام) تلاش کرد تا اینگونه القا کند که همکاری با این رژیم امنیت، ثبات و پیشرفت اقتصادی و فناوری گسترده ای برای ابوظبی به همراه خواهد داشت.
بنت در این گفت وگو تصریح کرد: روابط بین اسرائیل و امارات در همه زمینه ها مستحکم شده است و من از این امر بسیار خرسندم، زیرا توافقنامه های همکاری در بخشهای تجارتی، تحقیقاتی، سایبری، توسعه، بهداشت، آموزش، هوانوردی و سایر زمینه ها امضا شده است.
بنت درباره همکاری با امارات بدون اشاره به خوی تجاوزگری، جنگ افروزی و جنایت های رژیم صهیونیستی علیه ملت های مسلمان منطقه مدعی شد: ارزش های تسامح، صلح و گفت وگو مشترک است و از این رو، دوستی بین ما برقرار و با سرعت بسیار زیادی گسترش یافت. آمیختگی بیشتر بین ما فرصت اقتصادی بی سابقه ای نه فقط برای ما، بلکه برای بسیاری از کشورها فراهم می کند و این امر یکی دیگر از ارکان تقویت صلح و شکوفایی در این منطقه به شمار می رود.
نخست وزیر رژیم صهیونیستی به همین میزان نیز بسنده نکرد و تلاش کرد که از بن مایه های تاریخی نیز برای نزدیک کردن صهیونیست ها به جهان عرب و ایجاد شکاف بین کشورهای مسلمان عرب و غیر غرب در راستای هدف اصلی خود یعنی تلاش برای خارج کردن رژیم صهیونیستی از انزوا در منطقه و جا زدن این رژیم به عنوان بخشی از این منطقه بهره برداری کند.
او به خبرگزاری امارات گفت: پیامی که می خواهم به سران امارات متحده عربی و شهروندان اماراتی ارسال کنم این است که شراکت و دوستی بین ما طبیعی است، ما همسایه و پسرعمو هستیم... ما از نسل ابراهیم هستیم و دوره ای که از امضای توافقنامه صلح ابراهیم می گذرد، بهترین گواه بر آن است، زیرا تحکیم روابط بین ما یک گنجینه گرانبها برای ما و برای کل منطقه است.
رژیم صهیونیستی بهمن ماه ۱۴۰۰ نماینده دائم پلیس خود در خاک امارات را تعیین کرد که پایگاه خبری «امارات ۷۱» این اقدام را ضربهای بزرگ به امارات دانست و خطرناک توصیف کرد و نوشت که با این اقدام به دستگاه امنیتی رژیم اشغالگر اجازه داده شد تا اولین قدم خود را در خلیج فارس بردارد.
رسانههای عربی این اقدام رژیم اسرائیل را بیسابقه دانستند که به اشغالگران صهیونیست امکان حضور نظامی دائمی در سرزمین امارات را میدهد.
همزمان نیز رسانه های صهیونیستی از استقرار یک افسر عالی رتبه نیروی دریایی رژیم صهیونیستی در بحرین خبر دادند.
این اقدامات صهیونیستها و موافقت حکام سازشکار با آن در حالی انجام میشود که مردم این کشورها از نفوذ صهیونیستها به لایههای نظامی و دفاعی کشورشان به شدت نگران هستند.
جمهوری اسلامی ایران نیز با آگاهی از این توطئه صهیونیست ها همواره درباره مقاصد شوم آنها علیه کشورهای منطقه هشدار داده است.
در همین راستا، «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران مهرماه ۹۹ در دیدار فواد حسین وزیر خارجه عراق، عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را خیانتی بزرگ و نقض آشکار حقوق مردم فلسطین عنوان کرد.
وی با اشاره به طرح رژیم صهیونیستی که از طریق عادیسازی روابط با برخی کشورهای منطقه و با فشار آمریکا در حال جریان است و هدفی جز تسلط کامل بر منطقه ندارد، تصریح کرد: این روند که خیانتی بزرگ و نقض آشکار حقوق مردم فلسطین به شمار میرود؛ علاوه بر گسترش ناامنی و ایجاد اختلاف میان کشورهای منطقه، موجودیت کشورهای سازش کننده را نیز با خطر جدی مواجه خواهد کرد.
به عقیده تحلیلگران سیاسی، تجربه های سازش گذشته رژیم های عرب با صهیونیست ها نشان می دهد که توافقنامه سازش ابراهیم نیز در دراز مدت در سایه ادامه مقاومت و مبارزه ملت های مسلمان منطقه راه به جایی نخواهد برد زیرا با گذشت سالها از توافق سازش رژیم صهیونیستی با حکومت های مصر و اردن، ملت های این دو کشور منطقه همچنان بر مبارزه با این رژیم و بیرون راندن اشغالگران و آزادسازی سرزمین فلسطین تاکید می کنند و تظاهرات و اعتراض های مردمی و به آتش کشیدن پرچم رژیم صهیونیستی و درخواست های مکرر برای بسته شدن سفارت صهیونیستها و قطع روابط دیپلماتیک و لغو توافقنامه های صلح و سایر توافقنامه های اقتصادی امضا شده با این رژیم در مناسبت های مختلف همچنان ادامه دارد.