شایعات مخصوصا اگر دور از انتظار افکار عمومی و یا در راستای القائات قبلی دشمن باشند و برای باورپذیری آن زمینهچینی قبلی صورت گرفته و یا شرایط مناسبی برای القاء آن به اذهان عمومی فراهم شده باشد، خیلی زود دست به دست میشوند و در هر حال حتی اگر با قاطعیت تکذیب شوند، شبهه ایجاد شده هرگز به طور کامل از ذهن افراد جامعه پاک نخواهد شد.
این موضوع علل مختلفی دارد، یکی از علل این پدیده این است که تقریباً هیچگاه تکذیبیه خبر به اندازه اصل خبر مورد توجه قرار نگرفته و دست به دست نمیشود، اما علت اصلی این است که در دنیا پر از نیرنگ امروز، فقط تعداد کمی از مخاطبین قدرت ارزیابی و تشخیص اخبار واقعی و غیرواقعی از یکدیگر را دارند و یا به تحقیق در مورد صحت و سقم آنها مبادرت میکنند.
دشمن با آگاهی از همین نکات است که مردم ایران اسلامی را آماج شبیخون فرهنگی خود قرار داده است، شدت این هجمه در مورد جمهوری اسلامی ایران در حدی است که گفته میشود مردم ایران، 189 برابر بیشتر از مردم سایر کشورهای جهان در معرض اخبار جعلی قرار دارند.
دولتهای غربی به خصوص آمریکا و اروپا و همچنین حکومتهای نامشروعی مانند؛ رژیم صهیونیستی و عربستان و امارات از جمله کشورهایی هستند که به طور مستمر و با کمک رسانههای وابسته و نیز با همراهی منافقین و اپوزسیون خارج نشین و مزدوران داخلی خود، در حال تولید و تزریق اخبار جعلی و هدفمند به افکار عمومی مردم ایران هستند.
درست به همین دلیل است که در مواجهه با این نوع از اخبار جعلی، به قول معروف، «شنونده باید عاقل باشد» و به راحتی هر خبر غیرمستندی را نپذیرد و مبادرت به انتشار آن نکند تا از عقوبت دنیوی و اٌخروی ایجاد یأس و ناامیدی در جامعه و در ذهن هموطنان، در امان بماند.
یکی از اخبار کذبی که این روزها با واکنش قابل توجه افکار عمومی مواجه شده، اخبار جعلی و کذبی است که توسط یک زن یهودی به نام «کاترین پرز شکدم» با تابعیت انگلیسی فرانسوی در فضای مجازی منتشر شده است.
در این بازی جدید، این زن یهودی احتمالاً به شکل کاملاً هدفمند و در قالب یک سناریوی از پیش طراحی شده، در گام نخست به ظاهر به دین اسلام مشرف میشود و در ادامه با نوشتن چند مقاله آتشین به نفع دین اسلام و جبهه مقاومت، اعتماد برخی از مسئولین و دلسوزان در کشورهای مختلف از جمله ایران را بهگونهای جلب میکند که افراد مذکر حاضر میشوند مقالات وی را در رسانههای داخلی منتشر و حتی از وی برای همکاری و حضور در برنامههای موردنظر دعوت به عمل آورند.
اما برای کشف حقیقت کافیست با کنکاش و دقت بیشتر، همه نکات و جوانب این ماجراجویی مورد توجه و بررسی کارشناسی قرار گیرد.
به عنوان مثال؛ طبق معمول و برای باورپذیر کردن این خبر، در تنظیم آن به خوبی از شگرد ترکیب اخبار راست و دروغ استفاده شده است.
بخش واقعی ماجرا این است که این خانم با ادعای تشرف به اسلام و اظهاراتش پس از این نمایش ساختگی، توانسته است اعتماد برخی از مسئولین را جلب و از طریق اینترنت و فضای مجازی به شکل محدود و موردی با آنها همکاری و مقالاتش را در برخی از رسانههای داخلی منتشر و حتی در چند برنامه فرهنگی و رسانهای در ایران حضور پیدا کند.
اما به نظر میرسد که بخش عمده سایر مطالبی که در این رابطه منتشر شده کذب محض است و در یک اقدام شیطنتآمیز تلاش شده تا مطالب مذکور (اعم از مطالب تدوین شده توسط شخص او و یا به نام او) به شکلی تنظیم شود که به زعم خودشان در هر حال و تا حدود زیادی منجر به اثبات کل خبر شود.
برای مثال؛ در اخبار مربوط به این ماجرا، بارها بر رابطه جنسی این خانم با 100 نفر از مسئولین ایرانی تأکید شده و برای اثبات این ادعا یادآوری شده که به زودی مستندات برخی از آنها منتشر خواهد شد.
یعنی هم شرایطی را برای مخاطب ایجاد کردهاند که خواسته یا ناخواسته منتظر و پیگیر اخبار این ماجرا باشد و هم این که اگر حتی فقط یک مورد از این رابطههای ادعایی صحت داشته باشد و مستندات آن منتشر شود، مصداق ضربالمثل «مشت نمونه خروار» شود و صحت آن به سایرموارد نیز تعمیم یابد.
این در حالی است که اولاً به نظر میرسد رُند بودن عدد 100 بدون کم و کاست، یک اقدام خبری ناشیانه است که سهواً از سوی طراحان سناریو صورت گرفته و ثانیاً بنا بر مستندات ارائه شده از سوی رسانهها، این خانم پس از ادعای تشرف به دین اسلام، (بین سالهای 94 تا 97)، فقط 18 روز در ایران حضور داشته که قطعاً طی این مدت کوتاه نمیتوانسته با 100 نفر ارتباط جنسی داشته باشد.
حتی در برنامه مصاحبه خبری بی.بی.سی که جاسوسی و دسترسی وی به اسناد و حتی ارتباطش (اعم از کاری یا غیرکاری) با اکثر مسئولین مورداشاره (اسامی افرادی که طی چند روز گذشته در این رابطه منتشر شده) تکذیب شد، تلاش شده تا با اتکاء به برداشتهای شخصی «شکدم»، از این فرصت برای اثبات و انتقال دو نکته جعلی مبنی بر اقدام ایران برای ساخت بمب اتمی و یهودی ستیزی ایرانیان به مخاطبین استفاده شود.
و این نیز در حالی است که؛ اولاً در اسلام ساختن سلاحهای کشتار جمعی ممنوع است و ثانیاً مردم ایران مخالف رژیم صهیونیستی هستند و با یهودیان مشکلی ندارند و اقلیتهای مذهبی از جمله یهودیان در ایران در صلح و صفا و در امنیت کامل زندگی میکنند و حتی در مجلس شورای اسلامی نماینده دارند.
علاوه براین؛ بلافاصله پس از پخش برنامه به ظاهر تکذیبیه از شبکه معلومالحال بی.بی.سی، بلافاصله در یک اقدام زیرکانه (احتمالاً از سوی همان طراحان اولیه)، این خبر در فضای مجازی منتشر شد که احتمالاً مسئولین ایرانی در قبال امتناع «کاترین پرز شکدم» از انتشار اسناد مورداشاره در مطالب منتشره و اجرای برنامه تکذیبیه، مجبور به پرداخت حقالسکوت و ادامه همکاری با این زن یهودی شدهاند تا شبهات و ابهامات ایجاد شده همچنان باقی بمانند.
در پایان این سوال نیز به ذهن متبادر میشود که اگر غرض و مرضی از سوی طراحان این سناریو در کار نبوده، جه عاملی سبب شده تا این ماجرا که مربوط به چند سال قبل است، در این مقطع زمانی رسانهای شود؟
به نظر میرسد در پی ناکامیهای مکرر دشمنان این مرز و بوم برای ایحاد آشوب و اغتشاش در کشور، اکنون تمام توان بیگانگان بر مخدوش نمودن چهره اسلام و مسئولین نظام متمرکز شده است و لذا تلاش میکنند تا با شبههآفرینی در مورد احکام اسلامی و نیز بزرگنمایی بیش از حد مسائل و مشکلات، همه مسئولین کشور را به هر شکل ممکن ناصالح و ناکارآمد معرفی و فکر و ذهن مردم را معطوف مسائل حاشیهای و تفرقه برانگیز نمایند تا رفع مشکلات تحتالشعاع و پیشرفت امور قرار گیرد.