متن این ترانه، خود آنقدر صریح است که جایی برای تحلیل باقی نمی گذارد. ترانه به صورت آشکاری انحطاط رسوا کننده دولت های عربی عادی ساز ، به خصوص امارات را نمایان می کند، آنقدر که با وجود خواری و ذلت در برابر طرف اسرائیلیشان، به راحتی مورد تمسخر آنها قرار گرفته و از سوی آنها تحقیر می شوند.
گفتنی است که این ترانه به زبان عربی خوانده شده تا پیام آن مستقیما به دولت های عادی ساز رسیده و آنها را از سانسور در ترجمه هایشان محروم نموده و در نتیجه، امکان گریختن از توهین، تمسخر و استهزای دوست اسرائیلیشان را از آنها سلب کند.
درخصوص هدف "نوام شوستر" خواننده اسرائیلی از خواندن این ترانه اختلاف نظر وجود دارد. برخی هدف او را به عنوان یک کنشگر اسرائیلی، انتقاد به عادی سازی شرم آور امارات با "اسرائیل" می دانند. برخی دیگر نیز بر این باورند که او با نگاهی از بالا به پایین، قصد تحقیر عادی سازان عرب به خصوص امارات را داشته است که این امر، اساسا برگرفته از نگاه تمسخرآمیز اسرائیلی ها به همه اعراب است.
امارات با عادی سازی خود با رژیم صهیونیستی که فراتر از همه عادی سازی های جدید و قدیم بود، خود را در وضعیت اسفباری قرار داد به طوریکه اکنون "اسرائیل" آرزو می کند همه عرب ها مانند امارات باشند، درست همان چیزی که در متن ترانه شوستر آمده است:"اسرائیل هم اموال اعراب را بدست آورد و هم قضیه فلسطین را از یاد آنها برد".
در آخر دو سوال باقی می ماند که آن را از دولت های عادی ساز و تبلیغ کنندگانشان می پرسیم:
اگر این ترانه را یک خواننده عرب به خصوص لبنانی خوانده بود، موضعشان چگونه بود؟ آیا باز هم زبان خود را می بلعیدند و حاکمیت خود را فراموش می کردند؟ یا همانند ماجرای جورج قرداحی وزیر لبنانی که برلزوم توقف حمله بیهوده ائتلاف سعوی به یمن تاکید کرده بود، از خشم برافروخته می شدند؟
نظر ضاحی خلفان رئیس پلیس دبی که پر سروصدا ترین تبلیغ کننده عادی سازی بود درمورد این ترانه اسرائیلی چیست؟ آیا مانند توییت هایی که قبلا با آب و تاب منتشر می کرد، به او هم در یک توییت پاسخ می دهد؟ یا به تلافی ترانه اهانت آمیز اسرائیلی ترانه دیگری برای جبران تحقیر امارات خواهد سرود تا خواننده ای اماراتی آن را بخواند؟ یا همانند دیگران زبان خود را خواهد بلعید؟