سران سیاسی ممکن است به دلایل مختلفی توسط مردم، گروهها یا به تحریک عوامل خارجی ترور شوند. برخی از این ترورها بسیار مشهور و در سطح جهانی شناخته شده هستند. در این مقاله با چند ترور مشهور و مسببین آنها آشنا خواهیم شد:
۱. جان اف کندی و لی هاروی اوسوالد:
جان اف کندی سی و پنجمین رئیس جمهور آمریکا بود که در زمان ریاست جمهوری خود با بحرانهای خارجی زیادی رو به رو شد. وی در حالی که در دالاس سوار خودروی خود بود ترور شد. دولت او ۱۰۳۷ روز به طول انجامید.
ظهر ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ از پنجرهای در طبقه ششم ساختمانی، جان اف کندی هدف شلیک گلوله «لی هاروی اوسوالد» قرار گرفت. سه گلوله شلیک شده منجر به مرگ رئیس جمهور و زخمی شدن جان کنالی فرماندار تگزاس شد. پس از ترور، اوسوالد سوار یک اتوبوس و سپس تاکسی شد و یک مایل دورتر توسط پلیسی که به او مشکوک شده بود، دستگیر شد.
صبح ۲۴ نوامبر، زمانی که اوسوالد در حال انتقال از زندان به دفتر بازجویی بود، توسط «جک رابی» که صاحب یک کلوب شبانه بود با شلیک گلوله کشته شد. وی در ابتدا به اعدام محکوم شد، اما در اکتبر ۱۹۶۶ وقتی دادگاه تجدید نظر تگزاس محکومیت او را لغو کرد، درست پیش از برگزاری دادگاه جدید بر اثر سرطان خون درگذشت.
لی هاروی اسوالد مدعی شد که به کسی تیراندازی نکرده و دیگران دارند از او به عنوان طعمه استفاده میکنند. ادعاهای او به دلیل مرگ زودهنگامش هرگز ثابت نشد، اما همچنان برخی معتقدند شخص دیگری در قتل کندی نقش داشته است.
گفتنی است در مورد این ترور اسنادی وجود دارد و کاخ سفید پس از سالها باز هم سعی در به تاخیر انداختن انتشار این اسناد را دارد.
۲. آبراهام لینکلن و جان بوث
آبراهام لینکلن، شانزدهمین رئیس جمهور آمریکا بود که بردهداری در این کشور را به پایان رساند. از طرف دیگر، «جان ویلکس بوث» یکی از برجستهترین بازیگران قرن نوزدهم به شدت مخالف لینکلن و سیاستهای او بود. بوث همواره نفرت خود از لینکلن را صراحتا بیان میکرد و حتی در زمستان ۱۸۶۴ برای ربودن وی برنامهریزی کرده بود. پس از چندین تلاش بینتیجه، وی تصمیم گرفت بدون توجه به نتیجه و عواقب آن، لینکلن را به قتل برساند.
صبح ۱۴ آوریل ۱۸۶۵، بوث متوجه شد که رئیس جمهور قرار است به تماشای اجرای شبانه کمدی به نام «پسرعموی آمریکایی ما» بیاید. وی با عجله گروه خود را جمع و تقسیم وظایف کرد. یکی از وظایف اعضا ترور ویلیام سوارد، وزیر امور خارجه بود. خود بوث هم مسئول قتل لینکلن شد. وی حوالی ۶ عصر وارد سالن نمایش شد و با دادن رشوه مطمئن شد که در از داخل قفل است.
میانه نمایش بود که بوث با شلیک تپانچه از پشت سر به لینکلن شلیک کرد. رئیس جمهور در همان لحظه جان خود را از دست نداد و حتی دو نفر با هم درگیر شدند. لینکلن موفق به فرار از سالن نمایش شد، اما در نهایت صبح روز بعد جان خود را از دست داد.
روز ۲۶ آوریل، پلیس بوث را در حالی که در مزرعه تنباکو دستگیر شده بود محاصره کرده و کشت. هرچند برخی اعتقاد دارند بوث خودکشی کرده است. در مورد مرگ بوث تا جایی تردید و گمان وجود دارد که برخی فکر میکنند شخص کشته شده بوث نبوده است.
۳. مارتین لوتر و جیمز ارل ری
مارتین لوتر رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکاییهای آفریقاییتبار بود. وی نماد اصلی مبارزه اجتماعی برای پایان دادن به تبعیض نژادی علیه سیاهپوستان در آمریکاست. او در سال ۱۹۶۴ نیز جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.
جیمز ارل ری بود که مارتین لوتر را به قتل رساند. وی یک کلاهبردار و دزد بود که پیشتر دو بار به زندان افتاده بود. ری سال ۱۹۶۷ از زندان گریخت و یک سال بعد در تاریخ ۴ آوریل ۱۹۶۸، از پنجره اتاق همسایه لوتر را که در بالکن ایستاده بود با شلیک گلوله به قتل رساند.
ری پس از آن زندگی پر تعقیب و گریزی را تجربه کرد. ابتدا به تورنتو و سپس به لندن، لیسبون و دوباره به لندن رفت. ۸ ژوئن در حالی که سعی داشت به بروکسل برود توسط پلیس انگلیس دستگیر شده و به آمریکا فرستاده شد. ری به ۹۹ سال زندان محکوم شد و پس از یک فرار ناموفق ۵۴ ساعته، باقی عمر خود را در همانجا سپری کرد.
۴. آرشیدوک فرانتس فردیناند و گاوریلو پرینسیپ
فردیناند وارث تاج و تخت پادشاهی اتریش-مجارستان بود. ترور او دلیل اصلی شروع جنگ جهانی اول محسوب میشود. وی پسر ارشد دوک چارلز لوئیس، برادر امپراطور فرانسیس جوزف بود. از سوی دیگر، گاوریلو پرنسیپ یک جوان ۱۹ ساله ملیگرای صرب بود که با شلیک دو گلوله فردیناند و همسرش را به قتل رساند.
پرنسیپ عضو جنبش ملی جوانان بوسنی بود و دودمان هابسبورگ را اشغالگر مینامید. پرنسیپ قصد داشت حکومت اتریش-مجارستان را در بالکان از بین ببرد و مردم اسلاو جنوبی را تحت یک حکومت فدرال متحد کند. به اعتقاد او ترور خاندان سلطنتی اولین قدم برای رسیدن به چنین هدفی محسوب میشد.
گفته میشود احتمالا افراد و سازمانهای دیگری نیز در این ترور نقش داشته اند. اداره اطلاعات و امنیت صربستان که تا حدی تحت حمایت روسها بود نیز ممکن است در تشویق این جنبش به ترور نقش داشته باشد.
پس از این ترور، حکومت اتریس-مجارستان، صربستان را مقصر اعلام کرد و اعلام جنگ کرد.
به دلیل اینکه حین ارتکاب جرم، پرنسیپ ۱۹ ساله بود، تنها به ۲۰ سال زندان محکوم شد. هر چند به دلیل ابتلا به سل، کمی بعد دستش را قطع کردند و پس از مدتی هم در زندان درگذشت.