بازی آمریکا در آسیای مرکزی برای مقابله با چین

 «آندره سرنکو» کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی منطقه با اشاره به فعالیت های چند ساله اخیر آمریکا در آسیای مرکزی به اهداف این کشور در منطقه پرداخت.

در این مطلب آمده است: فعالیت آمریکا در آسیای مرکزی یک بازی کاملاً در جهت استراتژی یورو-آتلانتیک (اروپا- آتلانتیک) برای مهار گسترش جهانی پکن، طی دو یا سه سال گذشته است که به طرز فعالی تبلیغ شده است.

اولین گام در اجرا و تحقق این استراتژی در آسیای مرکزی، تغییر شکل حضور نظامی - سیاسی آمریکایی‌ها در افغانستان بود که به واشنگتن اجازه می‌دهد نه تنها از دام بلندمدت و ناامید افغانستان خارج شود، بلکه  مشکلات جدی جدیدی برای چین ایجاد کند.

در کرملین اطلاعات مربوط به ظهور پایگاه نظامی آمریکا در یکی از جمهوری‌های آسیای مرکزی، به مثابه یک تحقیق و تحریک مقدماتی سیاسی در نظر گرفته شده است که واکنش «سرگئی شایگو» وزیر دفاع روسیه در سفرش به شهرهای دوشنبه و تاشکند را به دنبال داشت و منجر به دعوت از «امامعلی رحمان» رئیس جمهور تاجیکستان برای شرکت در جشن روز پیروزی جنگ جهانی دوم در مسکو شد.

گفته می شود که در دیدار «رحمان» و «پوتین»، مسائل مربوط به بحران افغانستان مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

به گفته این کارشناس، تحول و تغییر حضور آمریکایی‌ها در افغانستان و به طور کلی منطقه در درجه اول به منافع چین ضربه خواهد زد.

خروج آمریکایی‌ها از افغانستان وضعیت ایالات متحده را در درگیری‌های طولانی مدت افغانستان تغییر می‌دهد.  ایالات متحده به یک واسطه و داور خارجی تبدیل می شود که نه تنها خدمات آنها توسط دولت افغانستان و طالبان که نیرویی هستند که در فدراسیون روسیه ممنوع هستند، مورد نیاز خواهد بود، بلکه  توسط همسایگان این کشور، در درجه اول جمهوری‌های آسیای مرکزی نیز مورد نیاز هستند.

حتی بدون ایجاد پایگاه نظامی، فقط به لطف تلاش‌های دیپلماتیک و ایجاد پروژه‌های کوچک سرمایه گذاری، باید در آینده نزدیک انتظار تقویت موقعیت سیاسی ایالات متحده در منطقه آسیای مرکزی را داشت.

با خارج شدن نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان، ایالات متحده به طور خودکار مسئله و مشکلات افغانستان را به کشورهای منطقه  در درجه اول به چین، روسیه، هند، پاکستان، ایران، ترکیه و عربستان سعودی منتقل می‌کند.

چین مجبور خواهد شد فعالانه درگیر حل و فصل مشکلات افغانستان شود و به تنهایی بار حل مشکلات این کشور و دیگر مشکلات جنبی منطقه را به دوش بکشد.

این احساس مسئولیت تنها به این دلیل که پکن ادعای جایگاه ابرقدرت جهانی را دارد، نیست؛ بلکه افغانستان به طور مستقیم با جمهوری خلق چین هم مرز است.

خروج نیروهای آمریکا و ناتو از افغانستان منجر به از بین رفتن زیرساخت های گسترده برای غرب می شود که این موضوع عمدتا به پاکستان ، شریک اصلی چین در منطقه بستگی دارد. با توجه به بحران کنونی اقتصادی و اجتماعی پاکستان، از دست دادن درآمد حاصل از ترانزیت ضربه شدیدی به اسلام آباد وارد خواهد کرد که چینی‌ها مجبورند آن را تامین کنند. از این گذشته ، سقوط اقتصادی پاکستان به برنامه‌های پکن برای ایجاد یک کریدور حمل و نقل فرا منطقه ای از چین از طریق پاکستان پایان خواهد داد.

در اینجا ما هنوز از تنش‌های سیاسی احتمالی در این کشور صحبتی نمی‌کنیم که خود تهدیدی برای تضعیف متحدان چینی است.

این کارشناس معتقد است در پس زمینه جهش احتمالی ایالات متحده از افغانستان به آسیای مرکزی، ممکن است این حضور و جهش به یک طرح نسبتاً جذاب برای تغییر شکل حضور نظامی - سیاسی آمریکا در منطقه تبدیل شود که هم از کارآیی بیشتری برخوردار است و هم در برابر رقبای ژئوپلیتیک کمتر آسیب پذیر است.

 بسیاری از گروه‌های جدی و نخبگان محلی مطمئناً به حضور  آمریکایی‌ها در منطقه آسیای مرکزی واکنش نشان خواهند داد. آمریکا اگر امکانات زیادی با خود نیاورد حتما پول زیادی را با خود خواهد آورد.  

چین و روسیه که آرزوی یک جهان چند قطبی را دارند، به زودی آن را در منطقه به طور کامل دریافت می‌کنند. به نظر می‌رسد آمریکا در شکل و شمایل و فلسفه هنرهای رزمی آماده می‌شود تا انرژی، قدرت و خواسته‌های خود را علیه منتقدان و رقبای خود در اوراسیا هدایت کند.

به طور مشخص اولویت آشکار واشنگتن در اینجا پکن است، آمریکا دام سیاسی خود را به طور سیستماتیک در امتداد مرزهای غربی و کشورهای همسایه چین در افغانستان ، پاکستان و آسیای مرکزی پهن می‌کند و هم اکنون باید منتظر بمانیم که چین در این «بازی بزرگ» جدید با ایالات متحده چه حرکتی خواهد کرد.