روزنامه الاخبار نوشت توجه روسیه به جنوب آُسیا اتفاقی جدید نیست، این رویکرد به دوران قبل از آغاز ریاستجمهوری ولادیمیر پوتین باز میگردد، اما اقدام آمریکا در بازگشت مجدد به سیاست مهار روسیه و تلاش واشنگتن برای بسیج همپیمانان غربی در برابر این کشور موجب شد تا مسکو هم در اندیشه ائتلافهای جدید در شرق بیفتد، راهبردی که سبب شعله ور شدن رقابت با دولت جو بایدن میشود که در پی تکمیل محاصره کشورش بر آسیاست.
به نظر میرسد در دوران ریاست جو بایدن در آمریکا، روابط این کشور با هر یک از دو کشور چین و روسیه، با سیاست مبنایی نفوذ در جنوب و جنوب شرق آسیاست، بایدن در واقع سیاستی را مد نظر قرار داد که میتوان آن را تاختن به سیاستهای دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق دانست، رئیسجمهور سابق آمریکا، چین را دشمن ثابت کشورش میدانست، اما نگاهش به روسیه چنین نبود، اما دولت بایدن روسیه و پکن را رقبایی در موازات آمریکا میداند.
شواهد مختلفی وجود دارد که ثابت میکند دولت بایدن چنین رویکردی دارد، که اعزام آنتونی بلینکن و لوید آستین، وزرای امور خارجه و دفاع آمریکا، به کشورهای جنوب آسیا و توجه به پروندههای ضد روسی مثل پرونده آلکسی ناوالنی -مخالف سرشناس ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه- تلاش برای بازگشایی مجدد پرونده اوکراین و سیاست تشکیل جبهه غربی برای رویارویی با روسیه و چین نمونهای از این شواهد است.
با این حساب میتوان گفت دولت جدید آمریکا برای نفوذ به جنوب آسیا که منطقهای حیاتی برای چین و سپس روسیه به شمار میآید، برنامهریزی کرده است.
با آنکه واشنگتن در جنوب آسیا بیشتر به همپیمانان سنتی خود اتکا دارد، بسیاری از کارشناسان میگویند چشمداشت آمریکا به این منطقه نتیجه بخش نخواهد بود، چون انگیزهها در این منطقه نظامی نیست بلکه اقتصادی است و این موضوعی است که روسیه و چین بدان آگاهند و هر دو نیز در این مسیر در حرکتند به همین منظور با بهرهگیری از قدرت اقتصادی خویش تلاش میکنند طرحهای آمریکا را برای نفوذ در این مناطق بیثمر کنند که سفر چند هفته قبل سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، به چین، به نوعی تاکید بر همین سیاست است، چون این سفر در اوج تنش روسیه با آمریکا و اروپا و در چارچوب تلاش برای هماهنگی در حوزه سیاست خارجی و تقویت شراکت راهبردی میان روسیه و چین انجام شد.
وزیر روس اخیرا هم به کره جنوبی سفر کرد، او در این سفر با مقامات کرهای درباره تشکیل صندوق سرمایهگذاری مشترک به ارزش یک میلیارد دلار تبادل نظر کرد، لاوروف بلافاصله در بازگشت به کشورش از سفر خارجی جدیدش سخن گفت، این بار مقصد او هند و دلیل سفرش میانجی شدن بین هند و چین در اختلافات مرزی دو کشور بیان شد. سفر بعدی او پاکستان بود، سفری قابل توجه به این دلیل که این سفر در ۹ سال گذشته، اولین سفر یک مقام عالی رتبه روس به اسلام آباد بود. نتیجه این سفر نیز معاهدههایی برای افزایش همکاریهای نظامی و نزدیک کردن دیدگاه دو کشور به روند صلح افغانستان بود، پروندهای که روسیه در آن نقش پیشگامی دارد.
بیبی اسکوبار، تحلیلگر سیاسی در پایگاه اینترنتی آسیا تایمز، در گفتگو با روزنامه الاخبار گفت دیپلماسی روسیه در جنوب آسیا بسیار پیشرفته و متوازن است، سفر لاوروف به دهلینو و اسلام آباد تنها سبب تقویت روبط تاریخی میان هند و روسیه نشد بلکه سبب شد تا روسیه از نظر اقتصادی به پاکستان نزدیک شود. روسیه، هند، پاکستان و چین از اعضای سازمان همکاریهای شانگهای هستند و این سازمان هم بخشی از روند مستمر و پیچیده، اما حتمی تکامل اوراسیاست، طرحی که شانه به شانه طرح هایی، چون جاده ابریشم چین و مجمع اقتصادی اوراسیا، که روسیه مهمترین عضو آن است، حرکت میکند.
همچنین سفر اخیر لاوروف به جنوب آسیا تصمیم دولت روسیه را برای تقویت نفوذش در این منطقه عیان کرد، این سیاست زمانی اتخاذ شد که دولت جو بایدن سیاست مهار روسیه را در دستور کار قرار داد، در نتیجه روسیه برای مقابله با این راهبرد باید در پی ائتلافهای جدیدی در شرق باشد تا بتواند با فشارهای آمریکا مقابله کند.
اسکوبار در سخنانش به این موضوع اشاره کرد که منطقه جنوب آسیا در سیاست روسیه منطقهای اساسی است و همان اهمیتی را دارد که خاورمیانه و آسیای میانه دارند. البته رویکرد روسیه به این منطقه رویکردی جدید نیست، دیپلماسی روسیه نیز دیپلماسی قابل اعتمادی است، چون با اتکا به اوراسیا و جنوب آسیا، توان توافق با هر بازیگری را دارد.
او میافزاید مشکلات در سطح اوراسیا مثل مشکل افغانستان نیاز به راه حل اروپایی آسیایی دارد و این راهکار نیازمند بازیگران اساسی مثل روسیه است... در مقابل واشنگتن از عملکرد مسکو ناراضی است، امپراتوری آمریکا رو به افول است و در شرایطی قرار دارد که موجب میشود تا در مناطق مختلف اوراسیا، اهرمهایش را از دست بدهد و دیگر جایگاهی در میان بازیگران این منطقه نداشته باشد.
با آنکه روسیه در نگرش به جنوب آسیا، انگیزههای زمانی دارد، این منطقه از دهه ۹۰ قرن گذشته مورد توجه این کشور بود و مسکو نفوذ در این مناطق را عاملی برای حفظ موازنه در روابط خارجی خود میدانست. اندیشه شراکت با هند و چین در قبل از به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین وجود داشت، اما پوتین پس از راهیابی به کاخ کرملین، در واقع در پی تکمیل این روند بر آمد و با همین هدف در پی معاهدات و ائتلافهایی، چون انجمن ملل آسیای جنوب شرقی (آ. سه. آن) و سازمان همکاریهای شانگهای بر آمد.
در سال ۲۰۱۴ بحران اوکراین به وجود آمد و روابط روسیه با غرب فروپاشید تا این کشور بیش از هر زمانی به شراکت مستحکم با شرق احساس نیاز کند، بر همین اساس بود که در سال ۲۰۱۶ بیانیه اوراسیای کبیر که گفته میشود طرحی تکمیلی است و محدوده آن شامل ۲ اقیانوس هند و اطلس میشود صادر شد. از همان زمان روسیه تلاشهای گستردهای را برای همکاری با مجموعهای از بازیگران آسیایی آغاز کرد تا شراکتهای نوین و مختلفی پدیدار شود.
این همکاریها چین را به بزرگترین مصرف کننده گاز روسیه تبدیل کرد در مقابل مسکو نیز از وامهای چین بهرهمند شد. با وجود مخالفتهای آمریکا، در سالهای اخیر روابط روسیه با هر یک از ژاپن و کره جنوبی که هر دو از همپیمانان سنتی آمریکا به شمار میآیند روابط مناسبی است، این روند در روابط با کشورهای دیگر آسیا مثل ویتنام و اندونزی نیز مصداق دارد، ویتنام و اندونزی روابط اقتصادی و دفاعی خوبی با روسیه دارند.
به طور کلی بازار جنوب شرق آسیا بازار مناسب و مهمی برای تسلیحات روسی به شمار میآید. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای صلح استکهلم، روسیه در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ میلادی ۶.۶ میلیارد دلار سلاح به کشورهای آسیای جنوب شرقی فروخت که مهمترین آنها فروش جنگندههای سوخو ۳۵ به اندونزی بود که در سال ۲۰۱۳ رخ داد.
گمان نمیرود هندی که از آغاز جنگ سرد، روابط دوستانه با روسیه دارد تصمیمی برای تجدید نظر در روابطش با روسیه داشته باشد، در دیدار رودرروی ولادیمیر پوتین و نارندرا مودی، نخست وزیر هند، که در سال ۲۰۱۸ برگزار شده بود دو طرف برای توسعه همکارهای دو کشور در زمینههای هستهای، نظامی و نفتی توافق کرده بودند، دهلینو و مسکو در سال ۲۰۱۷ نیز توافقنامهای برای واگذاری سامانه پدافند هوایی اس-۴۰۰ روسی به هند امضا کرده بودند که این توافقنامه با ناخرسندی گسترده آمریکا مواجه شده بود تا جایی که واشنگتن، دهلینو را به تحریمهای اقتصادی تهدید کرد با این حال هند حاضر نشد این توافق را زیر پا بگذارد بلکه واردات تسلیحات و تجهیزات نظامی روسی را تقویت کرد تا جایی که مطالبات هند برای تجهیزات نظامی روسی در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ به ۱۴ و نیم میلیارد دلار رسیده بود.