شورای آتلانتیک نوشت بنظر بعضی کارشناسان جو بایدن در مورد اوکراین بسیار با تجربه است. دوره ریاستجمهوری او فرصتی مناسب برای روابط دو جانبه آمریکا و اوکراین برای رسیدن به سطح جدیدی از ارتباطات است.
در سال ۲۰۱۴، زمانی که ، یانوکوویچ، رئیسجمهور وقت اوکراین، قرارداد ادغام با اتحادیه اروپا را امضا نکرد، باعث اعتراضات شدید مردم بخصوص غربگرایان شد. این قرارداد از سوی اوکراینیها، به ویژه در کییف پرطرفدار بود که در نهایت منجر به برکناری رئیسجمهور وقت اوکراین شد. روسیه پس از تصرف نظامی شبه جزیره کریمه، در مارس ۲۰۱۴ در این شبهجزیره یک همهپرسی برگزار و اعلام کرد بیش از ۹۶ درصد مردم این شبهجزیره از پیوستن به روسیه حمایت کردند. اما آمریکا و اروپا این همهپرسی را غیرقانونی دانستند و در پی آن باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا، تعدادی از مقامات ارشد روسیه و بازرگانان مرتبط با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، و همچنین شرکتهای دولتی روسیه را تحریم کرد.
از زمان انحلال اتحاد جماهیر شوروی، سیاست حمایت آمریکا از حاکمیت اوکراین در احزاب سیاسی همیشه مهم بوده است. دلایل مهمی برای حمایت واشنگتن از اوکراین وجود دارد. در سال ۱۹۹۴، رهبران آمریکا، انگلیس و روسیه تفاهمنامه بوداپست را امضا کردند که در آن به احترام به حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی اوکراین متعهد شدند که علیه این کشور زور استفاده نکنند. این تفاهمنامه کلیدی در تصمیم کییف برای کنار گذاشتن نزدیک به دو هزار کلاهک هستهای استراتژیک و موشکهای استراتژیک و بمبافکن بود. این یک پیروزی بزرگ برای آمریکا و منع گسترش سلاحهای هستهای بود.
نقش کلیدی بایدن در کودتای اوکراین
در شکلگیری کودتای اوکراین، آمریکا و به خصوص شخص جو بایدن نقش مهمی داشتند. علاقه بایدن به منطقه اوکراین به اولین دوره حضور او در مجلس سنا در دهه ۱۹۷۰ برمی گردد. او به امور اروپا توجه زیادی داشت و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، توجه خود را به کشورهای شوروی سابق از جمله اوکراین معطوف و اعلام کرد که آنها اجازه دارند به ناتو بپیوندند و از حمایتهای اقتصادی و نظامی برخوردار هستند.
دقیقا پس از سفر بایدن در فوریه ۲۰۱۴ و ملاقات با معترضان ضد دولت اوکراین، در عرض چند ماه اعتراضات شدت گرفت و دولت طرفدار روسیه برکنار شد و رهبران غربگرا جایگزین آن شدند. پس از تصرف شبهجزیره کریمه از سوی نیروهای روس در بهار ۲۰۱۴ اوکراین در بالای دستور کار دولت اوباما قرار گرفت. اوباما این مسئله را به معاون خود واگذار کرد و طبق اکثر گفتهها، بایدن این کار را با اشتیاق پذیرفت. ایک کارپنتر، مشاور سیاست خارجی و سیاست دفاعی بایدن، در آن زمان در این باره گفت: «اوکراین یکی از مهمترین یا یکی از سه اولویتهای سیاست خارجی بود که ما روی آن تمرکز داشتیم.»
سیاست آمریکا در قبال اوکراین در زمان دولت ترامپ نقاط قوت خود را داشت. از جمله ارائه کمکهای نظامی که دولت اوباما حاضر به ارائه آن نبود، ادامه داشت. تحریمهای مربوط به اوکراین علیه روسیه حفظ و تقویت شد؛ و اقدامات بیشتری برای تقویت حضور نظامی ایالات متحده و ناتو در کشورهای اروپای مرکزی در مرز غربی اوکراین انجام شد. اما از طرفی، ترامپ از انتقاد به ولادیمیر پوتین، که بیش از شش سال جنگ را به اوکراین تحمیل کرده بود، خودداری میکرد.
رئیس جمهور اوکراین از اولین رهبران جهان بود که به جو بایدن پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری را تبریک گفت. او در پیام تبریک خود گفت: «دوستی اوکراین و آمریکا در دوران ریاست جمهوری بایدن تقویت میشود. ما اکنون چشم انتظار همکاریهای آینده هستیم. امیدواریم بایدن از پس این مشکلات برآید. آمریکا همیشه میتواند به اوکراین به عنوان یک دوست و شریک خوب اعتماد کند». در همین چارچوب، رئیس جمهور اوکراین در تاریخ ۲۵ فوریه اوکسانا مارکارووا را به عنوان سفیر جدید خود در واشنگتن را به عنوان قدمی برای بهبود روابط با دولت بایدن، منصوب کرد. مارکارووا، وزیر پیشین دارایی، به دلیل عقاید اصلاح طلبانه در آمریکا بسیار مورد توجه است.
برخی معتقدند که اوکراین میتواند به یک شریک مهم برای آمریکا در اروپای شرقی تبدیل شود. اما همه در اوکراین از ریاست جمهوری بایدن خوشحال نیستند. زیرا آن را با دوران اوباما یکسان میدانند و به عدم موفقیت دولت اوباما در جلوگیری از اشغال کریمه از سوی روسیه و عدم تمایل او به کمک نظامی به اوکراین اشاره دارند. در مقابل، دولت ترامپ موشکهای ضد تانک جاولین را به همراه سایر کمکهای نظامی به اوکراین فرستاد.
در همین رابطه به مصاحبهای از اوباما اشارهای داشته باشیم. اوباما در مصاحبه خود با جفری گلدبرگ از روزنامه آتلانتیک اذعان کرده بود: «در این حد که اوکراین برای روسیه مهم است، برای آمریکا نیست. اما آمریکا میتوانست کمک بیشتری به کییف کند تا در مقابل حمله کرملین مقاومت کند، بدون اینکه درگیر جنگ با روسیه شود.»
بنظر میرسد تیم اوباما و بایدن فهمیدهاند که در دوران ریاست جمهوری اوباما نسبت به روسیه خیلی نرم بوده اند. بایدن دوباره اشتباه نمیکند. بایدن بسیاری از سیاستمداران برجسته اوکراین را شخصاً میشناسد و چالشهای پیش روی این کشور را درک میکند.
چرا روسیه اینقدر به اوکراین اهمیت میدهد؟
یکی از دلایل ارتباطات فرهنگی عمیق دو کشور است. دلیل دیگر این است که اوکراین، منبع کشاورزی و قطب ترانزیت برای صادرات انرژی روسیه است، اما این موضوع چیزی فراتر از ژئوپلیتیک است. اوکراین تصور روسیه از خود را به عنوان یک قدرت بزرگ ایجاد میکند یا میشکند، همانطور که دان درسنر، دانشمند علوم سیاسی تافتز در سیاست خارجی گفته است: «اوکراین برای جاهطلبیهای بزرگ پوتین بسیار مهمتر ازمسائل او در غرب آسیا است. روسیه بدون اوکراین یک کشور است، اما با اوکراین یک امپراتوری است».
حتی اگر پوتین نتواند اوکراین را وارد تمامیت ارضی خود کند، دوست دارد آن را از اتحادیه اروپا که به نظر وی باعث توطئه علیه روسیه میشود، دور نگه دارد. در واقع میتوان گفت اوکراین عرصه تقابل غرب و روسیه است. به همین دلیل برخی از کارشناسان امنیتی به اوکراین به عنوان یک سپر دفاعی برای روسیه نگاه میکنند.
بایدن در مورد دو موضوع اصلی اوکراین بیش از ترامپ سر و صدا خواهد داشت: اصلاحات داخلی و تجاوزات روسیه. صرف نظر از تغییرات در کاخ سفید، پایههای روابط بین آمریکا و اوکراین محکم است. حمایت آمریکا از اوکراین از زمان استقلال آن در سال ۱۹۹۱ یکی از ویژگیهای ثابت آن بوده است و حتی با وجود تلاطم سالهای اخیر همچنان ادامه دارد. پیشبینیهای جدید به این معنی خواهد بود که مقامات اوکراین دیگر نگران پیامهای توییت رئیس جمهور در آخرشب یا اجرای منافع سیاسی آمریکا برای انتقام گیریهای سیاسی شخصی رئیس جمهور نیستند.