سناریوی دولت بایدن درباره تماس تلفنی او با پادشاه سعودی برای اثبات این ادعا که واشنگتن با ولی عهد سعودی هیچ کاری ندارد و همچنین افشاگری تدریجی محتوای گزارش سازمان سیا درباره قتل خاشقچی، نشان میدهد که قدرت دموکراتها در «باجخواهی» از عربستان بیشتر از قدرت جمهوریخواهان در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ است که تنها به «لافزنی» اکتفا میکرد.
برخیها معتقدند که با روی کارآمدن جو بایدن، دوره محمد بن سلمان به پایان رسید و فرصت تکیه زدن وی بر مسند قدرت کاهش یافته است، اما باید گفت که بن سلمان با این رسوایی به چند دلیل زیر به کرسی قدرت نزدیکتر میشود:
اول اینکه، بن سلمان پس از فوت پدرش بازیچه دست آمریکا خواهد شد و شاید به دلیل رسوایی جنایت آشکارش در حق مخالفانی مانند خاشقچی، به برکناری تهدید شود.
دوم اینکه، موضوع تماس تلفنی بایدن و ملک سلمان طبق بیانیه کاخ سفید منحصر به ایران و یمن بود و هیچ گونه صحبتی درباره رویدادی که روی روابط آمریکا و عربستان تأثیر گذاشته باشد، نشده است.
سوم اینکه، آمریکا پس از انتشار گزارش سازمان سیا درباره قتل فجیع خاشقچی، محمد بن سلمان ولی عهد سعودی را از لیست تحریم 67 نفره عاملان این جنایت، مستثنی کرد.
چهارم، دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا از ولی عهد سعودی در مقابل قراردادهای سلاحی که آن را از آمریکا خریداری کرده است و همچنین موافقت با طرح آمریکایی «معامله قرن» در خصوص فلسطین و عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی، دفاع کرد.
بنابراین آنچه که دولت بایدن انجام میدهد تنها یک «گوش مالی» به ولی عهد سعودی و رساندن این پیام صریح به بن سلمان است که او همچون انگشتری روی انگشت آمریکاست و واشنگتن هر کاری که از وی میخواهد باید «بی چونوچرا» انجام دهد.