در مقایسه با اردن و مصر که سال ها قبل به نوعی با تل آویو عادی سازی کردهاند، این ابراز عشق عجیبی که اماراتی ها به صهیونیست ها نشان می دهند بی سابقه است.
«عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه اینترنتی رای الیوم که از لندن به روز می شود در یادداشت خود نوشت: بروز امور غافلگیر کننده را در هنگامه سر و دست شکستن حکومت های عربی برای عادی سازی با حکومت اشغالگر اسرائیلی انتظار داشتیم اما هرگز به خاطرمان هم نرسید که یک هیئت از شهروندان امارات عربی متحده به زیارت مسجدالاقصی در قدس اشغالی بروند و تحت حمایت نیروهای امنیتی اسرائیل که مسجد را برایشان قرق کرده بودند در آن نماز بگزارند. در طول ۷۰ سال اشغالگری چنین زیارت هایی به رغم خشمی که به آن روا داشته می شد تحت حمایت برادران عرب و به رهبری ائمه جماعات و استقبال آنها صورت می گرفت اما توافقنامه های جعلی صلح همه معیارها را تغییر داد و ظرف چند روز از دشمن نژادپرست دوست ساخت و برادر قربانی را به دشمن تبدیل کرد.
این اصرار اغراق آمیز برای حمله به سوی عادی سازی و افتادن به پای اشغالگران اسرائیلی و مبالغه تحریک آمیز در نزدیک شدن به آن ها و انکار برادری و شراکت عربی و عقیدتی آن هم با این غلظت بی سابقه را درک نمی کنیم. این رفتارها نشان می دهد همه احساسات ملی خصمانه در سابق در قبال اشغالگران و جنایات آنها صادقانه نبوده است.
هشدار دکتر «عبدالخالق عبدالله» یکی از مشاوران بارز دولت امارات را که از این رفتارها در توئیتی انتقاد کرده و درباره نزدیک شدن به اسرائیلی ها هشدار داده بود به فال نیک گرفتیم اما این خوشبینی به هیچ عنوان بجا نبود زیرا به نظر می رسد عادی سازی و ائتلاف امنیتی و نظامی در برابر عرب ها از راهبردی مطالعه شده ناشی می شود و علنی کردن روابط مخفیانه با ریشه هایی عمیق است که عمر آن چندین سال است.
دولت امارات به ما و مردم خود گفت که توافقنامه صلح با اسرائیل به ازای توقف همه اقدامات برای الحاق بخش هایی از کرانه باختری و دشت اردن صورت می گیرد اما بنیامین نتانیاهو دوست جدید و قدیمی به تکذیب این ارتباط بسنده نکرد و تاکید کرد که طرح الحاق فقط به تعویق افتاده و لغو نشده است. تناقض اینجاست که او دو روز پیش که کنست تصویب توافقنامه صلح امارات را بررسی می کرد از ساخت پنج هزار واحد مسکونی خبر داد.
حکومت اسرائیل و شهرک نشینان عربها ومسلمانان را به ویژه آن ها که به طور رسمی عادی سازی کردهاند تحقیر می کنند. امتیاز می گیرند اما امتیازی نمی دهند و کافی است یادآوری کنیم که آن ها با خدا و پیامبرش موسی نیز بر سر یک گاو و رنگ آن به مدت چندین سال مجادله کردند تا چه رسد به تعاملشان با دوستان جدید.
مصری ها بر تن کودکان خود لباس هایی با تصویر پرچم اسرائیل نپوشاندند، هر شهروند مصری که درِ سفارت خانه اسرائیل را برای درخواست ویزا بزند فورا بازداشت می شود و به اتهام خیانت با انواع مجازات ها روبه رو می شود و مردم مصر از گذشته تا کنون و بعد از گذشت ۳۰ سال همچنان رژیم اشغالگر را دشمن نخست خود می دانند.
اردنی ها هم که دولتشان توافقنامه خفت بار و توهین آمیز «وادی عربه» را امضا کرد هیچ جا نخوانده یا نشنیده ایم که رستوران اسرائیلی «کوشر» در مرکز پایتخت اردن افتتاح شود یا از هیچ کدام از هنرمندان و ادیبان اسرائیلی میزبانی شود و توافقنامه صادرات گاز نیز مانند لکه ننگی است که چندان نخواهد پایید.
اما، حریم هوایی امارات و بحرین این روزها به صورت کامل به روی هواپیماهای مسافربری اسرائیلی گشوده شده و بعد هم نوبت هواپیماهای نظامی است. کشتی های بحرین و امارات هم برای خالی کردن محموله های خود به سمت بندر حیفا می روند و فردا نوبت کشتی های اسرائیلی است که در بندر جبل علی و الفجیره و منامه پهلو بگیرند و آن ها را به ایستگاهی برای صدور مجدد کالاها و تولیدات اسرائیلی به کشورهای عربی و چه بسا کل شرق آسیا تبدیل کنند، به ویژه بعد از تغییر اسم کشور مبدأ که حمایتی حماسی از اقتصاد بحران زده اسرائیل خواهد بود.
آخرین مورد از اقدامات غافلگیرکننده و تحریک آمیز، سرازیر شدن نویسندگان و مسئولان کشورهای خلیج (فارس) برای گفت و گو یا نوشتن در رسانه های اسرائیلی و شرور جلوه دادن قربانیان فلسطینی و تمسخر حق بازگشت نیست بلکه تاکید آن ها بر این نکته است که هدف از توافقنامه های صلح مبارزه با افراط گرایی و تروریسم است که منظور اینجا همان مقاومت عربی و اسلامی در برابر اشغالگران است گویی که اسرائیل گوسفندی آرام است که در کرانه باختری و نوار غزه و جنوب لبنان و بحرالبقر مصر و القنیطره در سوریه کشتار نکرده است.
در پایان می گوییم هر طور می خواهید عادی سازی کنید و متحدان جدید بر شما مبارک باشند اما دست از مبالغه در این عشق بازی نسبت به آن ها بردارید تا باقیمانده ماهیت عربی و عقیده اسلامی خود را حفظ کنید و راهی برای بازگشت باقی بگذارید زیرا این توافقنامه ها قطعا ساقط خواهند شد. به یاد بیاورید که مردم موریتانی به بستن سفارت اسرائیل در پایتخت کشور خود بسنده نکردند و به تخریب و ریشه کن کردن آن دست زدند طوری که از آن اثری باقی نماند.
قدس و همه میراث عربی و اسلامی و انسانی به صاحبان عرب خود بازخواهد گشت و مسجدالاقصی برای همه برادران بدون هرگونه محدودیت باز خواهد بود. آن را دور می بینند و ما آن را نزدیک می بینیم و روزگار نشان خواهد داد.