از جمله این بهانه ها میتوان به اتفاقی اشاره کرد که به تازگی گریبان «شرکت قطعهسازی کروز» را گرفته است؛ گریبان یکی از بزرگترین شرکت های تولید کننده در صنعت خودروسازی کشورمان که سابقه فعالیتش در ایران نشان از تواناهایی های زیادش دارد.
مروری بر اخبار و مطالبی که در فضای مجازی منتشر میشود حکایت از آن دارد که این شرکت تولید کننده قطعات خودرو مورد هجمه ای ویژه قرار گرفته است، به گونه ای که ظاهرا عدهای بدشان نمیآید آن را از گردونه قطعه سازی خارج کرده و ضمن وارد آوردن آسیب هایی وسیع به صنعت خودروی کشور، اهداف خود را پیگیری نمایند. مسیری که برای نیل به آن، دستمایه های عجیبی مورد استفاده قرار گرفته است.
از جمله این دستمایه ها، تمرکز بر مسالهایست که مدت ها در مجلس شورای اسلامی و محافل سیاسی مورد بحث و مناقشه قرار گرفته و حساسیت هایی آفریده است؛ اینکه مدیران این مجموعه –به زعم هجمه کنندگان،- دو تابعیتی هستند و لذا باید با ایشان و فعالیت هایشان مقابله کرد و مانع از ادامه کارشان شد. موضوعی که گاه برای پر و بال دادن به آن از تحریک احساسات عمومی و بیان برخی موارد کذب هم ابایی ندارند.
این در حالی ست که بسیاری از فعالان صنعت قطعه سازی بر این باورند که سهم این شرکت در تولید و بازار صنعت قطعه سازی کشورمان به حدی چشمگیر است که هرگونه آسیب به آن و تنش آفرینی در عملکردش میتواند تبعات جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد و موجب وارد آمدن لطمات فراوانی به صنعت خودرو سازی کشورمان شود.
ماجرا زمانی قابل لمستر میشود که بدانیم شرکت کروز که تولید کننده قطعات استراتژیکی مانند نشانگرها، کنترلرها و دسته سیمهای داخلی، چراغها و قطعات بسیار دیگر در خودروهای تولید داخل کشورمان است و در طول سالها فعالیت در این عرصه توانسته با انتقال تکنولوژی ساخت این قطعات به کشور، حدود ۱۳ هزار شغل ایجاد نماید. به این موارد، همراهی شرکت کروز با ایران خودرو و سایپا برای طراحی و ساخت محصولات جدید را میتوان افزود که نشان از نقش مهم این شرکت دارد.
نقشی که با توجه به آن میتوان حدس زد هجمهها از کجا نشات میگیرد و ارتباط امثال کاسبان تحریم و مافیای پشت پرده خودرو و واردات آن با حمله به کروز چیست، به ویژه زمانی که اوضاع اقتصادی کشورمان را مرور کنیم و شرایط حساس فعلی را مد نظر قرار دهیم. شرایطی که با توجه به آن میتوان حدس زد فرجام خروج قطعه ساز بزرگی چون کروز از بازار کشورمان چه خواهد بود و سودش روانه جیب چه کسانی خواهد شد؟
این در حالی است که همزمان با این گروه (که منافع شان بر هیچ کس پوشیده نیست)، گروهی دیگر نیز خواسته یا ناخواسته فرصت را در هجمه به کروز غنیمت شمردهاند؛ منظور برخی از رقبای این شرکت هستند که بسیاری شان از بزرگترین بدهکاران بانکی هستند و قصد دارند با تخریب و خدشه دار کردن سابقه این شرکت، از آب گل آلود صنعت خودروسازی کشور ماهی دلخواه خود را صید کنند.
وضعیتی که با توقف واردات قطعات یدکی از سوی خودروسازان و شرکتهای قطعه ساز اروپایی به بهانه همکاری با آمریکا و خطر قرار گرفتن در لیست تحریم ها، تا حدود زیادی ترسناک جلوه میکند، به ویژه اگر بدانیم در بازار عادی رقابت در سالهای گذشته، هیچ کدام از این رقبا نتوانسته بودند به موفقیت های کروز دست بیابند. عدم توفیقی که حالا ظاهرا قرار است با انتنشار اخبار جعلی و نسبت دادن تهمت های ناروا جبران شود.
اخباری که تا دو تابعیتی خواندن مدیران کروز برای اجبارشان به خروج از ایران، واگذاری سهامشان در ایران خودرو و انتقال سرمایههایشان از کشور پیش رفته، در حالی که سابقه چندین ساله کروز در ایران نشان داده که صاحبان آن از سرمایه گذاران بین المللی ایرانی و علاقمند به صنعت کشور هستند و در طول سی سال فعالیت خود، با انتقال سرمایه های خود به داخل کشو، توانستهاند خدمات شایانی به صنعت کشورمان عرضه کنند.
اینجاست که میبایست ماجرا را بیش از یک هجمه ساده و دم دستی در نظر گرفت و حتی از نهادهای نظارتی خواست کمی در خصوص منبع اخبار منتشر شده تحقیق کنند؛ اخباری جهت دار که میتوانند صنعت خودروسازی کشورمان را تحت الشعاع قرار دهند.