اساسی ترین نیاز اقشار مختلف جامعه، نیاز به سرپناهی جهت سکنی گزیدن و زیستن در آن است. در واقع، داشتن مسکنی متناسب با نیاز، همواره یکی از دغدغه های جدی همه اقشار مردم به شمار میرود. در همین راستا، در اصول 3 ، 31 و 43 قانون اساسی در بخشهای مختلفی مسکن، به عنوان یکی از حقوق اصلی مردم مورد تأکید قرار گرفته است. مطابق این اصول قانون اساسی، مسکن جزو نیازهای اساسی خانوار است و دولت موظف به پیریزی اقتصادی صحیح و عادلانه برای تأمین آن متناسب با توانمندی اقتصادی خانوارهای جامعه است.
اخبار اقتصادی- از طرفی مطابق آخرین سرشماری صورت گرفته، هزینه مسکن به طور میانگین در کلانشهری مثل تهران، 47درصد از سبد هزینه خانوار را شامل میشود. این بدین معناست که اگر مشکل سرپناه خانوارها به طور کامل برطرف شود، گامی بزرگی در جهت توانمندسازی اقتصادی خانوارها برداشته خواهد شد. از این رو مطابق قانون اساسی، دولت مکلف است، نسبت به حل مشکل مسکن در جامعه اقدام کرده و با تامین اساسی ترین نیاز مردم، در جهت توانمند کردن خانوارها بکوشد.
در بخشی از مناظره اکبر ترکان و سیدیاسرجبرائیلی در برنامه میدان انقلاب به کارنامه مسکن مهر پرداخته شد. ترکان در این برنامه مسکن مهر را فاقد زیرساختهای شهرسازی دانست که این مسئله موجب مشکلاتی شده است. از این رو در گزارش زیر به اهداف، کارنامه و نتایج مسکن مهر میپردازیم و سحت و سقم این ادعا را بررسی میکنیم.
*سیاستهای اصلی مسکن مهر چه بود؟
مبانی اجرای طرح مسکن مهر با توجه به پیام 21 فروردین 1358 امام خمینی (ره) با رویکرد تأمین منافع محرومان بدست آمد. در بخش هایی از این پیام امام آمده بود:« در این طرح، به هیچ عنوان پولی در برابر خرید زمین پرداخت نشود... و نیروی کار و کارگری به طور وسیع به کار افتد و دولت نیز تصمیمات لازم را در تأمین آب و برق و آسفالت و وسایل ایاب و ذهاب و مدرسه و درمانگاه و دیگر نیازمندیهای عمومی را فراهم سازد.»
با توجه به همین پیام، طرح مسکن مهر تدوین شد.
هدف اصلی مسکن مهر، کاهش قیمت تمام شده مسکن و صاحب خانه کردن دهکهای کم درآمد جامعه بود. براسن اساس مسکن مهر بر پایه 4 اصل سیاستی پایهریزی شد.
اختصاص زمین رایگان: با اجرای این سیاست که از طریق واگذاری حق بهرهبرداری زمین های دولتی در قالب اجاره 99 ساله زمین صورت گرفت، قیمت زمین که در شهرهای بزرگ تا 60درصد هزینه تمام شده مسکن را شامل میشد، از قیمت تمام شده مسکن حذف شد. در واقع، طرح مسکن مهر بر پایه اجاره بلندمدت زمین برای احداث مسکن بنا نهاده شد.
ارائه تسهیلات ساخت مسکن به متقاضیان جامعه هدف: اجرای این سیاست از طریق ارائه وامی با بهره کم و دوره بازپرداخت بلند مدت برای احداث واحدهای مسکونی صورت گرفت و باعث توانمندی خانوار در تأمین هزینه ساخت مسکن شد.
تبدیل نقش سازندگان از واسطه مالکیتی به واسطه مدیریتی: این موضوع هم واگذاری مسکن با قیمت تمام شده به خانوارها و افزایش سرعت ساخت و تحویل مسکن را به همراه داشت. در واقع، در طرح مسکن مهر، مالکیت زمین به سازندگان واگذار نمیشد و سازنده یا پیمانکار صرفاً واسط مدیریتی تولید مسکن بود و نه مالک آن، بنابراین سود ناشی از سرمایهگذاری و تورم زمین به سازنده منتقل نمیشد.
ساماندهی تقاضای مسکن: جامعه هدف این طرح، اقشاری از مردم بود که نگاه مصرفی به مسکن داشتند و نه نگاه سرمایه ای. در همین راستا هم واحدهای مسکن مهر به متقاضیان متأهل که فاقد مسکن بودند، اختصاص داده شدند.
*طرح مسکن مهر، موتور محرک اقتصاد
طرح مسکن مهر با هدف تولید 4،3 میلیون واحد مسکن در مناطق شهری و روستایی کلید خورد. بسیاری از افراد به خصوص افراد کم درآمد جامعه، صاحبخانه شدند و گام مهمی در راستای تامین مسکن محرومین صورت گرفت. علاوه بر این، اجرای این طرح دستاوردهای دیگری از قبیل موارد زیر داشت:
- اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم برای بیش از 2 میلیون نفر در سال
- جلوگیری از منفی شدن رشد اقتصادی کشور در شرایط تحریم
- جلوگیری از رسیدن تورم عمومی به 50 درصد در شرایط افزایش شدید نرخ ارز و اجرای قانون هدفمندی یارانهها
- رونق و افزایش قیمت سهام صنایع وابسته به صنعت ساختمان در بورس
- افزایش سهم تولید صنعتی مسکن از 3 درصد به 20 درصد پس از اجرای برنامه مسکن مهر
*ادعاهای واهی در باره مکانیابی مسکن مهر
با این وجود، اجرای طرحی با این حجم از گستردگی پروژهها، ممکن است اشکالاتی نیز به همراه داشته باشد.
یکی از اشکالاتی که نسبت به طرح مسکن مهر بیان میشود، عدم مکانیابی صحیح شهرهای جدید و احداث این پروژهها در مکانهای غیر قابل سکونت و بدون زیرساخت شهری است. از بین 4،3 میلیون واحد مسکونی طرح مسکن مهر، 2 میلیون 120 هزار واحد در روستاها ساخته شده که مکانیابی جدید در آنها صورت نگرفته است. از 2میلیون و 180 هزار واحد شهری نیز، 200 هزار واحد در بافت فرسوده و 380 هزار واحد در شهرهای زیر 25 هزار نفر ساخته شد که در این 580هزار واحد نیز نیازی به مکانیابی و زیرساختهای جدید شهری نبود. از واحدهای باقی مانده شهری، 933هزار واحد مسکونی به صورت خود مالک ساخته شد، به این ترتیب که تسهیلات ساخت در اختیار متقاضی قرار گرفته و متقاضی خود نسبت به ساخت مسکن اقدام کرد. در حقیقت در این 933 هزار واحد نیز مکانیابی پروژه محل بحث نخواهد بود.
از کل 4،3 میلیون واحد مسکونی مسکن مهر تنها 420هزار واحد در شهرهای جدید قرار داشت که از این 420هزار واحد تنها مکانیابی 227هزار پروژه در شهرهای پردیس، پرند، هشتگرد و اندیشه محل بحث است. لازم به ذکر است، این 227هزار واحد تنها 5درصد پروژهای به عظمت مسکن مهر را شامل میشود.
مسئله مکانیابی اشتباه در حالی مطرح میشود که اکثر مکانیابی پروژههای مسکن مهر، مربوط به دولت نهم و دهم نبوده و در گذشته صورت پذیرفته است. البته این مکانها برای ساخت واحدهای مسکونی در دورههای بلند مدت آماده شده بود که مسکن مهر روند ساخت و توسعه این مکانها را تسریع کرد.
نکته قابل انتظار در اجرای پروژه های طرح مسکن مهر این است که این پروژه های بزرگ هرگز خالی از اشکال نخواهند بود. در حقیقت همزمان با فرآیند اجرا، باید نسبت به شناسایی نارساییها اقدام کرده و درجهت رفع آنها اقدام کرد. متاسفانه در دولت یازدهم و دوازدهم و با روی کار آمدن عباس آخوندی رویکرد دولت نسبت به مسکن مهر تغییر کرد. برخلاف آمارهای فوق که حاکی از روند مثبت اجرای مسکن مهر بود این طرح مزخرف خوانده شد و عملا تعطیل گردید. در حقیقت دخالت دادن غرضورزیهای سیاسی در مسئلهای که نیاز اساسی خانوادهها تلقی میشودبه جز کوچک کردن سفرههای مردم، هیچ سود دیگری نخواهد داشت.