اندکی بعد از امضای برجام، از قراردادهای جدید نفتی (IPC) رونمایی شد و غولهای نفتی دنیا را برای مذاکره با ایران پای میز نشاند. طلای سیاه ایران در آن روزها خواستگاران بسیاری پیدا کرد که قرار بود سرمایه و تکنولوژی خود را صرف توسعه میادین و افزایش ضریب بازیافت کنند که ضمن افزایش تولید باعث تعامل با شرکتهای بزرگ نفتی دنیا میشد و آینده روشنی را نه تنها برای طلای سیاه ایران بلکه برای ایران در پی داشت. البته IPC هم مانند برجام منتقدانی داشت که سد بین مذاکره و امضای قرارداد شدند و به گفته تحلیلگران همین سد باعث شد صنعت نفت از بهرهمندی از برجام جا بماند. در واقع برجام اجرا شد اما در صنعت نفت قراردادی امضا نشد.
کارشناسان این سوال را مطرح میکنند که اگر به جای هشت کشوری که آمریکا پیش از این به آنها برای خرید نفت از ایران معافیت داده بود ۵۰ کشور تحت تأثیر نفت ایران بودند، آیا باز هم آمریکا میتوانست ایران را تحریم کند؟ آنها همچنین بر این باورند که اگر ایران به جای ۳.۵ میلیون بشکه پنج میلیون بشکه نفت تولید میکرد، اثرگذاری اش در اوپک بیشتر بود و آمریکا نمیتوانست ایران را تحریم کند.
استفاده از تضاد منافع برای رویارویی با تحریم
در این راستا سید مهدی حسینی - رئیس کمیته بازنگری قراردادهای نفتی و تحلیلگر ارشد حوزه انرژی - بر این باور است که تغییرات بازار نفت در سال ۱۳۹۲ باعث شد سنگ بنای طراحی قراردادهای جدید نفتی گذاشته شود، زیرا قیمت نفت بالا رفته و تعداد تولیدکنندگان آن افزایش یافته بود و به همین دلیل شرکتهای خارجی دیگر حاضر نبودند طبق چارچوب قراردادهای قبلی با ایران همکاری کنند.
وی ضمن تأیید این موضوع که صنعت نفت ایران نتوانست از فضای پسابرجام بهره کافی ببرد، به تشریح منافعی که با امضای قراردادهای نفتی عاید ایران میشد پرداخت.
حسینی با اشاره به تحریمهای آمریکا علیه ایران در سال ۱۳۷۵ گفت: در آن سالها علیرغم اینکه ایران از سوی آمریکا تحریم شده بود، از آنجاکه نفت ایران از نظر زمینشناسی، نوع مخازن و هزینه پایین جاذبههای زیادی برای شرکتهای بینالمللی داشت، ایران توانست از این شرایط استفاده کند. از سوی دیگر با توجه به اینکه به دلیل قیمت پایین نفت، تعداد تولیدکنندگان نفت کاهش یافته بود و هیچ کشوری نمیتوانست در این زمینه با ایران رقابت کند، توانستیم از شرایط بحرانی عبور کنیم.
وی افزود: در آن سالها علیرغم تحریمهای آمریکا، ایران حدود ۲۰ قرارداد در بخش بالادستی امضا کرد و ظرفیت تولید نفت از حدود سه میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه به چهار میلیون و ۲۵۰ هزار بشکه رسید. همچنین در آن سالها بود که بهرهبرداری از میدان گازی پارس جنوبی آغاز شد و سال ۱۳۸۴ که فازهای ۴ و ۵ این میدان افتتاح شد، تولید گاز در سمت ایران از قطر هم بالاتر رفت.
این تحلیلگر ارشد حوزه انرژی با تاکید بر اینکه باید به منافع شرکتها و دولتها توجه کنیم، توضیح داد: باید بتوانیم از تضاد منافع برای رویارویی با تحریمهای آمریکا استفاده کنیم. در همان سالها بود که مدیرعامل یک شرکت آمریکایی به من گفت هر قرارداد نفتی که ایران امضا میکند، مانند میخی است که به تابوت تحریم میکوبد. از سوی دیگر شرکتهای آمریکایی که اجازه نداشتند با ایران وارد مذاکرات نفتی شوند و همچنین بانکهای آمریکا احساس کردند که تحریمها علیه آنهاست نه بازار ایران، زیرا از این بازار محروم شده بودند و به همین دلیل حدود ۴۷۰ شرکت و مؤسسه مالی و بانکی آمریکایی ائتلافی علیه تحریم شکل دادند.
حسینی ادامه داد: به اعتقاد من اگر واقعه ۱۱ سپتامبر رخ نمیداد، آمریکاییها همان موقع تحریمها را برمیداشتند.
وی با بیان اینکه باید عاقلانه وارد بازار نفت شد، اظهار کرد: باید نقاط قوت خود و نقاط ضعف طرف مقابل را بررسی کرد. در آن سالها با این استراتژی توانستیم میزان تولید و صادرات خود را افزایش دهیم و به جایگاه واقعی خود در اوپک باز گردیم. در واقع ایران تحریمهای یک جانبه آمریکا را زمین زد.
تغییر بازار نفت باعث طراحی IPC شد
رئیس کمیته بازنگری قراردادهای نفتی، به تغییر شرایط بازار نفت در سال ۱۳۹۲ اشاره کرد و گفت: در سال ۱۳۹۲ که آقای زنگنه به دولت بازگشت، فضای بازار نفتی تغییر یافته و قیمت نفت به بالای ۱۰۰ دلار رسیده بود. در این شرایط ایران رقبای متعددی در سراسر جهان از جمله دریای شمالی، آلاسکا، خلیج مکزیک، شیل آمریکا، عراق و غیره داشت؛ به همین دلیل چارچوبهای قراردادی ما دیگر پاسخگو نبود.
حسینی ادامه داد: طبق قراردادهایی که در دهه ۷۰ وضع شده بود، تقریباً همه شرکتهایی که با ایران قرارداد نفتی امضا کرده بودند، به نرخ بازگشت سرمایه خود نرسیدند. شرایط قرارداد بسیار سخت بود، اما شرکتهای بینالمللی ضرر کرده بودند و برنده ما بودیم؛ اما در سال ۱۳۹۲ شرایط بازار تغییر کرده بود و شرکتهای بینالمللی حاضر نبودند طبق همان چارچوب با ما همکاری کنند و به همین دلیل قرار شد قراردادی را طبق شرایط جدید بازار طراحی کنیم. ما معتقد بودیم میتوانیم از ائتلافی که در دهه ۷۰ علیه آمریکا در آمریکا ایجاد شده بود استفاده کنیم و از آنجا که مذاکرات برجام نیز در حال انجام بود، پیشبینی کردیم که بتوانیم امور خود را در فضای پسابرجام پیش ببریم.
وی با اشاره به طراحی قراردادهای جدید نفتی (IPC) اظهار کرد: در اسفندماه سال ۱۳۹۲ اولین همایش بینالمللی قراردادها برگزار شد و در این همایش شرکتهای داخلی و خارجی با یکدیگر هماندیشی کردند. در آن همایش ۱۲ میزگرد برگزار شد و مفاد قرارداد مورد بررسی قرار گرفت. ما از نظر همه صاحبنظران برای طراحی قراردادهای جدید نفتی استفاده کردیم. برای طراحی این قراردادها متن حدود ۳۳ قرارداد بینالمللی و ۷۰ تز دکترای بینالمللی را مطالعه کرده و مورد بررسی قرار دادیم، اما متأسفانه مذاکرات برجام طبق پیشبینیهای ما پیش نرفت و نیمه سال ۱۳۹۴ امضا شد.
برای ژاپنیها شرط میگذاشتیم
حسینی با بیان اینکه بلافاصله بعد از امضای برجام شرکتهای نفتی بینالمللی و مقامات کشورها برای مذاکره نفتی به ایران هجوم آوردند، ادامه داد: شرکتهای متعددی از سراسر دنیا برای مذاکره آمدند و میزان استقبال تا حدی بالا بود که برای برخی شرکتها مانند شرکتهای ژاپنی شرط میگذاشتیم، اما در داخل کشور فضا به گونهای شد که ریسک عقد قرارداد و سرمایه گذاری در کشور بالا رفت و شرکتها یکی پس از دیگری عقب کشیدند.
منفعتی که کشور از دست داد
این تحلیلگر ارشد حوزه انرژی در مورد منفعتی که امضای قراردادهای نفتی میتوانست برای کشور در پی داشته باشد، توضیح داد: از آنجا که شرکتهای آمریکایی تجربه متضرر شدن از تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران را داشتند، اجازه نمیدادند این اتفاق دوباره رخ دهد. از سوی دیگر توسعه میادین نفتی، ما را به جایگاه قبلیمان در بازارهای نفت بازمیگرداند. همچنین امضای قرارداد بین ایران و غولهای نفتی جهان در محاسبات سیاسی و اقتصادی آمریکا برای خروج از برجام مؤثر بود. از سوی دیگر اگر با شرکتهای اروپایی و آسیایی قرارداد امضا کرده بودیم، قطعاً حمایت بیشتری در ماجرای برجام از ما میشد و همراهی بهتری داشتند.
حسینی درباره ظرفیت تولید نفت در ایران گفت: با توجه به اینکه روسیه با ۱۰۰ میلیارد بشکه ذخیره نفتی میتواند روزانه ۱۱ میلیون بشکه نفت تولید کند، قطعاً ایران با ۱۵۷ میلیارد بشکه ذخیره نفتی، کمتر از شش میلیون بشکه تولید نخواهد کرد، اما این میزان نیاز به سرمایهگذاری دهها میلیاردی و تکنولوژی برای افزایش ضریب بازیافت دارد.
بر اساس این گزارش، اخیراً مباحثی مطرح شده است مبنی بر اینکه صنعت نفت ایران نتوانست از مزایای برجام استفاده کند و اکنون همه ظرفیتهای کشور برای فروش نفت در بازار خاکستری بسیج شدهاند.