آثار روانی افزایش قیمت بنزین

واقعیت این است که دولت آنقدر روی قیمت بنزین رفتار یکسانی بروز نداده که نمی‌توان روی طرح‌های انباشته در ذهنش که صحبتی هم از آن به میان نیاورده، تحلیلی انجام داد. حتی وقتی موضوع در مجلس هم مطرح شد، صحبت‌های متناقضی شنیده شد.

درحقیقت وقتی همه چیز سیر صعودی پیدا کرده و میزان واردات بنزین طی چند سال گذشته افزایش یافته و از طرف دیگر مصرف بنزین هم بیشتر شده تا جایی که برای اولین بار به بالای ۱۰۰ میلیون لیتر در روز هم رسید و آمارها حاکی از افزایش مصرف بنزین در این شرایط دارد.

نکته‌ای که همیشه مطرح بود این است که دولت یا دولت‌ها باید نسبت به حمل و نقل روش‌هایی اتخاذ کنند که حمل و نقل عمومی گسترش پیدا کند تا به این صورت بتوان مصرف را تحت کنترل درآورد؛ به‌خصوص به‌خاطر شرایطی که در آن قرار داریم و تحریم‌ها هم گسترده‌تر دارد فراگیر می‌شود، بنابراین اتخاذ تصمیمی مورد نیاز است. منتها نه این دولت بلکه دولت‌های قبل هم می‌خواستند از طریق افزایش قیمت موضوع را تحت کنترل درآورند. ولی هیچ موقع هم تحت کنترل درنیامد و مصرف کننده هم به قیمت جدید عادت کرد.

اما اخباری که طی روزهای گذشته منتشر شده، حاکی از آن است که بنزین سهمیه‌بندی می‌شود و میزان خاصی به همه خودروها تعلق می‌گیرد که با همین قیمت فعلی است و قیمت برای کسانی که می‌خواهند بیشتر مصرف کنند، افزایش پیدا می‌کند. درواقع یک مقدار بالاتر از قیمت بنزین‌های سوپر عرضه می‌شود.

درحقیقت مشخص نیست در خصوص بحث قیمت بنزین چه کسانی تصمیم نهایی را می‌گیرند. این مجموعه اطلاعاتی است که در اختیار داریم اما ما برای بحث مربوط به بنزین یک راهکار زیربنایی در نظر نمی‌گیریم. حمل و نقل داخل شهری یکی از مسائلی است که با کمبود آن مواجه هستیم. یعنی زمانی که به‌خصوص مردم به سر کار خود می‌روند و باید از وسیله نقلیه عمومی استفاده کنند تعداد کم و محدود است.

هرچند بعضاً وسط روز گریزی می‌زنند و از اتوبوس‌های خالی تصویر می‌گیرند که مسافر کم است در حالی که این ملاک نیست و ملاک عمده در مواقع پیک است. بنابراین مشکل در جهت تامین وسایل نقلیه عمومی است. از طرف دیگر هم تعداد خودرودارها افزایش پیدا کرده.

بسیاری از خودروها به واسطه ایجاد درآمد در چرخه حمل و نقل قرار گرفته‌اند. تعداد خودروهایی که تحت قالب اینترنتی فعالیت می‌کنند، افزایش پیدا کرده و کسانی‌که به این تاکسی‌های اینترنتی پیوسته‌اند، بعضاً افراد تحصیل‌کرده هستند که نشان از این واقعیت دارد که به عنوان یک شغل پذیرفته‌اند و اتفاقاً تعدادشان هم بسیار بالاست.

در همین حرکت اگر قیمت‌های بنزین افزایش پیدا کند روی اقلام دیگر هم این افزایش سرریز خواهد شد و بحث عمومی که روی تورم داشتیم اینجا هم آثار خود را خواهد گذاشت به‌واسطه اینکه با شغل مستقیماً ارتباط پیدا می‌کند، یکی از موضوعات کلانشهرهایی مثل تهران، تبریز، مشهد و شیراز با توجه به جمعیتی که حمل و نقل را به عنوان یک اصل تلقی می‌کنند و از آن استفاده می‌نمایند، افزایش قیمت‌های بنزین در بحث مربوط به تورم به‌خصوص از نظر روانی اثرگذار است.

اینکه گفته می‌شود حداکثر برای سهمیه دوم یعنی کسانی که می‌خواهند بیشتر مصرف کنند که اتفاقاً همین بحث خودروهای اینترنتی و آژانس‌ها و سایر حمل و نقل‌هایی که مورد مصرفشان بنزین است، آثار روانی مضاعف خواهد شد. در دهه گذشته قیمت بنزین هر سال ۱۰ درصد در ابتدای سال افزایش می‌یافت که آثار روانی خیلی کمی روی تورم داشت و به عبارت اقتصاددان‌ها، حساسیت و کشش آن پایین بود و آثار روانی برای تورم دربرنداشت ولی با حذف مکانیزم افزایش ۱۰ درصدی هر ساله و گره خوردن قیمت بنزین با فوب خلیج فارس از آن به بعد در قیمت بنزین تغییری حاصل نشد، بنابراین هرگونه تغییر، بر آثار روانی بیشتری تاثیرگذار خواهد بود.

ظاهراً قیمت فعلی برای میزانی از مصرف بنزین حاکم خواهد بود و به‌علاوه بنزین آزاد با نرخی که حداکثر ۳۰ درصد در بنزین معمولی و اصطلاحاً بدون سرب افزوده خواهد شد، مطرح شده است. قطعاً اگر این روند پلکانی صورت بگیرد، آثار روانی بیشتر تاثیر می‌گذارد و مصرف کنندگان هر آن انتظار دارند که در مواقع مختلف این افزایش باز هم افزایش پیدا کند درحالی که بهتر بود یکباره این افزایش قیمت اعمال می‌شد تا آثارش بتواند سریع خنثی شود. باید منتظر بمانیم که دولت نظر خود را اعلام کند و نگذارد جنبه‌های روانی که الان در جامعه اتفاقاً آمادگی آن هم وجود دارد، عمیق‌تر شود.

حیدر مستخدمین حسینی