مسکن همواره یکی از مهمترین نیازهای بشر در طول تاریخ بوده است و باید به این مهم اشاره داشت که دولتها از انقلاب به بعد برای تأمین مسکن مورد نیاز مردم سیاستهایی همیشگی و متفاوت در پیش گرفتند. از وامهای مختلف که جزء لاینفک خرید مسکن بوده تا مسکن مهر و اجتماعی که هرکدام درجای خود قابل بحث و بررسی است، اما آنچه در این گزارش قصد داریم در گفتوگو با کارشناسان امر به آن بپردازیم نقش وام مسکن و بهطور کلی راهکارهای خانهدار شدن مردم در شرایط فعلی اقتصاد کشور است. باید اذعان داشت قدرت مردم برای خرید مسکن پایین است و حالا بعد از جهش و صعود یکباره قیمتها وضع بدتر هم شده و اگر پیش از این با یک وام و اندکی پسانداز و قرض میشد سرپناهی تهیه کرد حالا خیلیها امیدشان را برای خانهدار شدن از این مسیر ازدست دادهاند چراکه تسهیلات ارائهشده برای خرید مسکن همسو با توان مالی مردم نیست. در همین راستا رحیمی انارکی، مدیرعامل بانک مسکن 25 دیماه سال جاری از انصراف بیش از 60 هزار نفر از دریافت تسهیلات مسکن از محل سپرده صندوق یکم خبر میدهد.
وی بهصراحت عنوان میکند:«دلیل اصلی آن افزایش قیمتهای شدیدی بود که امسال اتفاق افتاد و شاید عدهای ناامید شدند که صبر کنند تا پس از گذشت یکسال تسهیلات خود را دریافت کنند.»
با این وامها کسی خانهدار نمیشود
باید گفت دیگر با این وامها کسی خانهدار نمیشود. این امری است که محمد دامادی، عضو کمیسیون عمران مجلس هم بدان اشاره داشته و گفته است: « این تسهیلات به خانهدارکردن مردم منجر نمیشود زیرا حقوق و وضعیت معیشتی آنها این اجازه را نمیدهد. تا رکود کاهش نیافته و رشد ساختوساز را شاهد نباشیم نمیتوان به خانهدار شدن مردم امیدوار بود.»
مطابق آخرین اطلاعات به متقاضیان خرید مسکن در تهران درمجموع 90 میلیون تومان و در شهرستانها 80میلیون تومان وام پرداخت میشود و این درحالی است که قیمتهای خرید مسکن در تهران بهطور متوسط از متری 5/6 تا20میلیون تومان اعلامشده است و در خوشبینانهترین حالت میتوان برای خرید 13تا 14 متر از ارزانترین آپارتمانها روی این مبلغ حساب کرد !
لذا باید گفت این وامها گرهگشای مشکل مسکن نیست و هیچگاه نخواهد توانست قدرت خرید مردم را بالا ببرد و باید به فکر راهکارهای دیگری بود.
از همین رو افشین پروینپور،کارشناس مسکن در پاسخ به این سوال که چرا وام مسکن آنگونه که باید در خانهدار شدن مردم تأثیرگذار نیست؟ به رسالت میگوید: «میزان وام نسبت به قیمت مسکن خیلی کم است و علت اینکه 60هزار نفر از گرفتن وام مسکن انصراف دادند نیز همین است.»
وی معتقد است: «درحال حاضر قیمت مسکن در کشور ما غیرواقعی و حباب است و این قیمت حبابی باعث شده که قیمت مسکن از حد توان اقتصادی خانوارهای متوسط و کمدرآمد خیلی بیشتر و میتوان گفت دستنیافتنی باشد.»
از اختاپوس سوداگری تا سامانه اطلاعاتی که همچنان بلاتکلیف مانده
پروینپور با اشاره به سوداگری حاکم بر اقتصاد کشور میگوید: « این سوداگری مانند یک اختاپوس روی بازار زمین و مسکن چنگ انداخته و قیمتهای حبابی مسکن را ناشی شده، لذا تا زمانی که مهار نشود همچنان شاهد این وضعیت خواهیم بود.»
وی راهکار این مشکل را راهکار مالیاتی میداند و میافزاید: « این امر هم پیشزمینهای دارد و آن ایجاد سامانه اطلاعاتی در کشور است که با این روش سهآیتم را برای سیاستگذاران مشخص میکند؛ نخست اینکه ما چه تعداد زمین و مسکن در کشور داریم و دوم مالکین چه کسانی هستند مشخص میشود و سوم اینکه چه تعداد معاملات در این حوزه انجام میشود که این مهم باید در سامانه اطلاعاتی برای سیاستگذاران مشخص شود.»
پروینپور میگوید: «متأسفانه تاکنون چنین سامانه اطلاعاتی در کشور تشکیل نشده و ارادهای هم در ایجاد آن شاهد نیستیم و علتش هم این است که منافع بعضی افراد درخطر میافتد؛ افرادی که در داخل حاکمیت بوده و بهنوعی خودشان سوداگر هستند و از این وضعیت نفع میبرند، لذا اجازه نمیدهند چنین اتفاقی در کشور بیفتد و وضعیت زمین و مسکن در کشور شفاف شود.» وی با تأکید بر اینکه وظیفه دولت این بود که تا سال94 این سامانه را تشکیل دهد ولی همچنان میبینیم که این سامانه تشکیل نشده و بعید میدانم این اتفاق بیفتد، ادامه میدهد: « وقتی این سامانه ایجاد شود با وضع انواع مختلف مالیات در این حوزه، سوداگری در بحث مسکن بسته میشود. یکی مانند مالیاتبر عایدی سرمایه است، یعنی اگر کسی پولش را بهسمت خریدوفروش مسکن بیاورد که سود کسب کند چنین اجازهای به چنین افرادی داده نمیشود و بهعبارتی آنقدر از این افراد مالیات گرفته میشود که چنین کاری جذابیتی نداشته باشد که خانه یا زمینی را بخرند و بعد به فروش برسانند و سود کسب کنند چنانچه در کشورهای پیشرفته هیچوقت، چنین اجازهای به کسی داده نمیشود.»
راهکاری به نام مالیات بر خانههای خالیاین کارشناس مسکن میافزاید: «یک نوع دیگر مالیات هم مالیات بر خانههای خالی است؛ در این مبحث طوری برنامهریزی میشود که احتکار مسکن منفعتی نداشته باشد و بهعبارتی چنانچه محتکران مسکن، خانههایی بخرند و یا بسازند و خالی نگهدارند که گران شود و بفروشند سود و منفعتی حاصل نشود.»
وی در ادامه به مالیات بر خانههای دوم و بیشتر اشاره میکند، چنانچه کسی حق این را ندارد که علاوه بر یکباب منزل مسکونی یک تا10خانه یا بیشتر بخرد و در زمان گرانی بفروشد. باید اذعان داشت اگر راه بر انواع سوداگری بسته شود دیگر برای کسی صرف نمیکند که پولش را در بخش مسکن هزینه کند که 100 الی1000 و یا 10هزار مسکن بخرد! هرچند بهگفته پروینپور متأسفانه چنین سوداگرانی در بخش مسکن وجود دارند و تا باشند همچنان شاهد بالا رفتن غیرمنطقی قیمت مسکن خواهیم بود. مطابق آنچه این کارشناس مسکن بدان اشاره داشت اصلیترین مشکل بخش مسکن، سوداگری است که باید با ابزار مالیاتی و سامانه اطلاعاتی مهار شود و تا زمانی که این مشکل حل نشود همچنان شاهد قیمتهای نجومی زمین و مسکن و قدرتهای هرروز بیشتر از پارسال تنزل یافته مردم خواهیم بود.
پروینپور میگوید:« نخست باید قیمت مسکن منطقی شود تا وام مسکن درمان و راهکار خانهدار شدن مردم شود، چراکه سالی 600 هزار ازدواج در کشور ثبت میکنیم و این 600 هزار ازدواج یعنی600 هزار مسکن جدید احتیاج است، اما زوجهای جوان ما به علت قیمت بالا نمیتوانند خانه بخرند.» وی معتقد است:
«وقتیکه سوداگری مسکن مهار شود و قیمتها منطقی شود، سازندههای مسکن هم ترغیب میشوند که خانه بسازند؛ تا زمانی که تمایلی به خرید مسکن ازطرف مردم نباشد به همین نسبت سازندهها نمیتوانند ورود کنند چون درصورت ساخت استقبالی از مردم جهت خرید نمیبینند.»
سهلالوصولترین مسیر خانهدار شدن مردم
بااینحال «فرشید پورحاجت»، دبیر کانون انبوهسازان کشور به رسالت میگوید : « اگر رصدهای کلی مسکن را در 40سال گذشته بررسی کنیم، سهلالوصولترین مسیر خانهدار شدن مردم مسیری است که از کانال بانکی تأمین میشود.»
وی عنوان میکند: « شاید راهکارهایی مانند تقویت نقدینگی ازطریق افزایش بودجه خانوار و حقوق صورت بگیرد که بستگی دارد به اقتصاد کلان کشور، ولی در شرایط فعلی سخت است؛ معمولا تمام دولتها کوتاهترین مسیر تأمین افزایش حقوق نقدینگی مردم را از طریق تأمین تسهیلات حوزه مسکن مهیا میکنند. بهنظر من کوتاهترین مسیر همین است
چراکه اقتصاد کشور ما یا شبهدولتی است و یا دولت بر حوزه اقتصاد کلان کشور سیطره دارد، بنابراین این روش موثر خواهد بود.» پورحاجت معتقد است: «همینکه حدود 400هزار نفر از مردم در صندوق پسانداز مسکن ثبتنام کردند نشاندهنده این است که تقاضای واقعی در حوزه خرید مسکن وجود دارد اما اینکه سیاستگذار مسکن و بانکی که تخصصش در حوزه مسکن است برنامهریزی مناسب برای تأمین مسکن اشخاصی که اعتماد کردند نداشته و ندارد و شرایطش را فراهم نکرده از اساسیترین مشکلات این حوزه است.»
وی بر این باور است که استقبال مردم از صندوق پسانداز مسکن یکم بسیار خوب بوده، اما اینکه چرا به سرانجام نمیرسد نیاز به یک تغییر نگرش در حوزه تسهیلات مسکن و تغییرات در تسهیل امور پرداخت وام مسکن وجود دارد.
دبیر انبوهسازان کشور میگوید:«شرایط دریافت تسهیلات برای مردم مشکل است و ازطرفی هم شرایط بازپرداخت تسهیلات هم با این مشکلات اقتصادی سخت است و بهنظر میرسد باید یک برنامهریزی و یک فرمول خاص برای تسهیلات حوزه مسکن درنظر گرفته شود که فشار در سبد خانوار به وجود نیاید. این مهم امکانپذیر است به شرطی که بانک مسکن، نگاه توسعه محوری داشته باشد و منافع عموم را درنظر بگیرد.»
پورحاجت درخصوص راهکارهای خانهدار شدن مردم میگوید: « سیاستهای خانهدار شدن مردم در این 10سال گذشته به سرانجام خوبی نرسیده، چراکه سیاستهای سلیقهای تبعات بسیار منفی برای مردم داشته است؛ بالغبر 20میلیون از هموطنان ما در شرایط بسیار سختی درخصوص تأمین مسکن بهسر میبرند و رهبر فقید انقلاب اسلامی نخستین نهادی را که بنیانگذاری کرد کمیته امداد و بنیاد مسکن بود و باید توجه داشته باشیم که در این مدت چهلسال از اهداف رهبرمان فاصله گرفتیم و ضمن اینکه زمینه مسکن دار شدن جوانها را فراهم نکردیم.»
جزیرهای عمل کردن سیاستگذاران مسکن
وی معتقد است: « امروز بالغ بر 10میلیون جوان در کشور داریم که یا در شرایط ازدواج هستند و یا از مسیر ازدواج فاصله بسیار زیادی گرفتند بنابراین باید قبول کنیم که سیاستگذار مسکن بهصورت جزیرهای عمل کرده و متناسب با نیاز بازار مسکن، تدوین و برنامهریزی نکرده است.» پورحاجت میگوید:«یک دولت با شعار مهرورزی دنبال سیاستگذاری مسکن مهر است و سرانجام خوب و بدش را بعد از تقریبا هشتسال داریم میبینیم و یک دولت هم سیاستگذاری اصلیاش بحث بازارآفرینی شهری و توجه به سکونتگاههای غیررسمی و بافت فرسوده است که در این حوزه ما اتفاقات مثبتی را نمیبینیم.»
وی تأکید دارد:« باید قبول کنیم مسکن یک حوزه فرابخشی است و در جنبههای مختلف باید به آن رسیدگی شود و اینکه توجه ما تنها به یک بخش از حوزه مسکن باشد اساسا پیروی از سیاستهای قبلی است که سرانجامی جز شکست نخواهد داشت.»
مسکن در هزارتویی از مشکلات گیر کرده و مردم قدرت خریدشان را ازدست دادهاند، چراکه قیمتها چندین برابر شده و هنوز حقوق و مزایای مردم تغییر محسوسی نداشته است و این امر متقاضیان خرید مسکن را چندین پله به عقب میراند و از امیدشان برای تهیه مسکنی هرچند ارزانقیمت میکاهد، لذا دولتمردان و مسئولان باید فکری اساسی در این زمینه داشته باشند.