در سالهای گذشته بحث ارائه آمار به یکی از مسائل جدی و پرچالش در کشور تبدیل شده است. به اعتقاد کارشناسان، اداره کشور نیاز به آمارهای صحیح جهت برنامهریزی در حوزههای مختلف داشته و به نظر میرسد یکی از دلایل عدم توانایی مدیران در برنامهریزی و اجرای برنامههای خود، مساله دسترسی به آمار صحیح و بههنگام است. اما تناقضهای موجود در آمارهای رسمی که از سوی افراد و نهادهای مسوول ارائه میشود، کشور را با یک سردرگمی مواجه کرده است.
آمار متناقض در حوزه اشتغال!
اعلام آمار ایجاد اشتغال در کشور در سالهای اخیر با، اما و اگرهای متفاوتی مواجه شده است. بهجرات میتوان گفت: تاکنون دو مسوول یافته نشدهاند که در بازههای زمانی متفاوت و برای یک تاریخ مشخص یک آمار ثابت و واحد ارائه کنند. جدول زیر گویای تناقضهای آماری است که در حوزه ایجاد اشتغال وجود دارد.
تناقض موجود در آمار اشتغال
در این جدول، آمار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی آمار شغل رسمی را نشان میدهد؛ البته در کشور اشتغال غیررسمی نیز وجود دارد که برای آنها دفترچهای صادر نمیشود و منظور از آن، اشتغال از یک ساعت تا کمتر از ۴۴ ساعت در هفته میباشد.
نگاه کوتاهی به جدول فوق، تشتت نظرات مدیران ارشد دولت و تناقضات موجود در آن را بهخوبی نشان میدهد. مثلا رئیسجمهور و وزیر اقتصاد در ۳ زمان مختلف، ۳ عدد کاملا متفاوت درباره میزان شغل ایجاد شده در دولتهای یازدهم و دوازدهم گفتهاند (ردیفهای ۵ و ۶ و ۷ جدول). حتی آمار اعلامی توسط شخص رئیسجمهور نیز در دو زمان متفاوت، یکسان نبوده و اختلاف فاحش ۶۰۰ هزار نفری را نشان میدهد
تناقضی دیگر؛ نرخ بیکاری متناقض!
اما نکته قابل تأمل دیگر، میزان نرخ بیکاری و تناقضات موجود در آمار اعلامی در این مورد است. نرخهای متفاوت در میزان بیکاری در کشور علاوه بر اینکه تناقض در نرخ بیکاری را نشان میدهد، تناقض در اشتغال ایجاد شده در کشور را نیز نمایانتر میکند.
در این جدول، آمار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی آمار شغل رسمی را نشان میدهد؛ البته در کشور اشتغال غیررسمی نیز وجود دارد که برای آنها دفترچهای صادر نمیشود و منظور از آن، اشتغال از یک ساعت تا کمتر از ۴۴ ساعت در هفته میباشد.
نگاه کوتاهی به جدول فوق، تشتت نظرات مدیران ارشد دولت و تناقضات موجود در آن را بهخوبی نشان میدهد. مثلا رئیسجمهور و وزیر اقتصاد در ۳ زمان مختلف، ۳ عدد کاملا متفاوت درباره میزان شغل ایجاد شده در دولتهای یازدهم و دوازدهم گفتهاند (ردیفهای ۵ و ۶ و ۷ جدول). حتی آمار اعلامی توسط شخص رئیسجمهور نیز در دو زمان متفاوت، یکسان نبوده و اختلاف فاحش ۶۰۰ هزار نفری را نشان میدهد
تناقضی دیگر؛ نرخ بیکاری متناقض!
اما نکته قابل تأمل دیگر، میزان نرخ بیکاری و تناقضات موجود در آمار اعلامی در این مورد است. نرخهای متفاوت در میزان بیکاری در کشور علاوه بر اینکه تناقض در نرخ بیکاری را نشان میدهد، تناقض در اشتغال ایجاد شده در کشور را نیز نمایانتر میکند.
تناقض موجود در نرخ بیکاری
واقعیتهای آماری چه میگویند؟
براساس گزارش مرکز آمار ایران، نرخ مشارکت اقتصادی یا نسبت جمعیت فعال (شاغل و بیکار) به جمعیت در سن کار (جمعیت ۱۰ سال به بالای کشور)، در پاییز ۹۷ به ۴۰.۵ درصد رسیده است. باتوجه به اینکه جمعیت افراد ۱۰ سال به بالا در کشور، ۶۷ میلیون نفر است، پس میزان مشارکت اقتصادی به عدد ۲۷.۱ میلیون نفر رسیده است. مجموع افرادی که در حال حاضر دارای شغل چه اشتغال کامل و چه اشتغال ناقص هستند، حدود ۲۳.۹ میلیون نفر است. این اعداد نشان میدهد میزان بیکاری مطلق در کشور حدود ۳.۲ میلیون نفر معادل ۱۱.۸ درصد است.
از طرفی، بر اساس گزارش مرکز آمار ایران در پاییز امسال، نرخ اشتغال ناقص به ۱۱.۷ درصد کل افراد شاغل (یعنی حدود دو میلیون و ۷۹۷ هزار نفر) رسیده است که افزایش ۱.۳ درصدی را نشان میدهد که در هیچ یک از آمارهای دولتی اشارهای به این میزان بیکاری نمیشود. با این حساب، تعداد واقعی بیکاران به ۶ میلیون نفر میرسد و نرخ بیکاری در میان جمعیت ده ساله و بیشتر در پاییز ۹۷، به ۲۲.۱ درصد رسیده است. گفته میشود ۴۰ درصد این افراد را فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند.