صادرات گاز ایران به کشورهای هند و پاکستان در دهه ۶۰ شمسی کلید خورد و قرار بود در ابتدا گاز ایران از طریق خط لوله دریایی به هند صادر شود که پس از ارزیابیهای مجدد، قرار شد پاکستان نیز وارد این قرارداد شده تا به واسطه صادرات گاز ایران به هند و پاکستان، مشکلات سیاسی اسلام آباد و دهلی نو نیز کاهش یابد. با توافق سه کشور نام این خط لوله، «صلح» نام گرفت و مذاکرات برای تبدیل این ایده به قرارداد جدیتر شد. سه دهه مذاکره برای امضای قرارداد با انصراف هند همراه شد تا خط لوله صلح به خط لوله ایران – پاکستان یا IP تغییر نام دهد.
هندوستان که به دلیل فشارهای آمریکا از این قرارداد کنار کشید موضوع حق ترانزیت ( انتقال) را بهانه کرد و در بهمن سال ۱۳۸۵ اعلام کرد برای حضور دراین خط لوله ۷ میلیارد دلاری، حاضر نیست در جلسات سه جانبه شرکت کند و خودش این مشکل را با پاکستان برطرف می کند، اما در نهایت رسما تحریمهای آمریکا را عامل کناره گیری از این پروژه اعلام کرد.
با تغییر دولت همه چیز تغییر کرد!
با این وجود، مذاکرات فشرده ایران و پاکستان منجر به امضای قرارداد رسمی میان دو کشور شد که به گفته مطلعین از نظر قیمتی، نزدیک به قیمت صادرات گاز به ترکیه بود. ۱۵ خرداد ۸۸ بود که قرارداد صادرات گاز به پاکستان میان دو کشور امضا و در تاریخ ۲۱ اسفند ۹۱ عملیات اجرایی احداث خط لوله گاز ایران به پاکستان آغاز شد.
بر اساس این قرارداد، ایران متعهد میشود روزانه ۲۱.۵ میلیون متر مکعب گاز به پاکستان تحویل دهد که قابلیت افزایش به ۳۰ میلیون مترمکعب در روز را دارد. خط لولهای که گاز را به پاکستان میبرد، خط لوله هفتم سراسری است که از عسلویه آغاز شده و به شرق کشور میرود. این خط لوله در ایرانشهر، از شمال به دو خط لوله فرعی به زاهدان و زابل تقسیم شده و از جنوب نیز به دو انشعاب بندر چابهار و نقطه صفر مرزی تقسیم میشد.
جواد اوجی، مدیرعامل وقت شرکت ملی گاز ایران گفت: در تاریخ ۳۰ تیر ۱۳۹۲ ، نصب بیش از هزار کیلومتر خط لوله گاز صادراتی انجام شده و تنها کمتر از ۲۵۰ کیلومتر باقی مانده بود که با تغییر دولت همه چیز تغییر کرد.
پروژه نیمه کاره خط لوله صادراتی گاز، تعلل یا بهانه جویی؟
اواخر سال ۹۱ که عملیات ساخت خط لوله آغاز شد، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء مسئولیت احداث این خط لوله از ایرانشهر تا نقطه صفر مرزی را آغاز کرد که با روی کار آمدن دولت یازدهم، تصمیم گرفته شد این عملیات متوقف شود. بیژن زنگنه، وزیر نفت در آن زمان گفت پاکستان پولِ پرداخت گاز را ندارد و احداث این خط لوله به مصلحت نیست. این در حالی است که طبق قرارداد رسمی و قابل استناد در داوری، ۱۰ دی سال ۱۳۹۳ روز آغاز صادرات ایران به پاکستان بود و چنانچه هر یک از طرفین نمی توانست به تعهد خود پایبند باشد، طرف دیگر میتوانست به داوری شکایت کرده و غرامت دریافت کند.
زنگنه وزیر نفت گفت که ایران برای این خط لوله ۲ میلیارد دلار هزینه کرده است و طرف پاکستانی حتی یک متر هم خط لوله نصب نکرده است.
صابر جهانداری، کارشناس حوزه صادرات گاز با بیان اینکه گاز ایران نسبت به سوختهای مایعی که در پاکستان برای تولید برق استفاده میشود ارزان تر است، گفت: طبق بررسیهای انجام شده قیمت گاز ایران حداقل ۳۰ درصد ارزان تر از سوختهای مایعی است که پاکستان به خریداران تحویل می دهد.
وی افزود: چنین توجیهی که پاکستان پول گاز را ندارد قابل قبول نیست زیرا صادرات گاز به پاکستان، یک پیمان دوستانه و یا سطحی نبود، بلکه قراردادی است که بر اساس محاسبات اقتصادی طرفین بوده و دارای اعتبار است و طرفین می توانند به استناد مفاد قرارداد به داوری شکایت کنند.
به گفته این کارشناس حوزه صادرات گاز، بند مهمی در قراردادهای گازی از جمله این قرارداد وجود دارد که بر اساس آن، اگر پاکستان در موعد مقرر نمی توانست گاز را از ایران دریافت کند، باید بخش اعظمی از ارزش روزانه گاز صادراتی را به ایران پرداخت می کرد. چنانچه ایران هم به تعهد خود عمل نمی کرد باید چنین غرامتی را پرداخت می کرد.
رقابت برای سهم خواهی بیشتر
با این وجود، قرارداد صادرات گاز ایران به حال خود رها شد تا قطر برای افزایش صادرات ال ان جی به پاکستان قرارداد بلند مدت ۱۵ سالهای را امضا کند و ترکمنستان نیز برای رساندن گاز خود به این کشور، توافق محکمی را با این کشور امضا کند. خط لوله تاپی با سرمایه گذاری ۱۰ میلیارد دلاری که بخش اعظم منابع مالی آن را عربستان تامین میکند، در سال ۲۰۲۰ میلادی فعال میشود و پاکستان در ماه مارس ۲۰۱۹ میلادی عملیات ساخت آن را آغاز میکند.
طبق گفته کارشناسان، پاکستان ۷۰ درصد انرژی مورد نیاز خود را وارد می کند که نیمی از آن گاز است؛ روسیه نیز برای صادرات ال ان جی خود به پاکستان قراردادهایی را با این کشور نهایی کرده و آمریکا نیز برای صادرات گاز مایع خود به بنادر پاکستان، در حال ورود به بازار این کشور است. پاکستانیها روی بهره گیری از گاز برای تولید برق اصرار بیشتری دارند و میدانند بهره وری گاز نسبت به نفت کوره بیشتر است چرا که بازدهی تولید برق از گاز ۲۰ درصد بیشتر از سوختهای مایع و فسیلی است.
نیم نگاهی به وضعیت پروژه صادرات گاز ایران به پاکستان نشان می دهد که ایران با وجود مرز مشترک با پاکستان از همه رقبای منطقهای خود عقب مانده و بازار بکر این کشور به رقبای ایران رسیده است. حال وزارت نفت درحالی که ۵ سال تنها به مذاکره در حد مسئولین شرکتی اکتفا کرده هیچ دست آوردی در این زمینه نداشته است. باید توجه داشت که صادرات گاز به دلیل گره خوردن با مسائل سیاسی و امنیتی کشورها نیازمند تعامل و مذاکره حداقل در سطح وزرا و پیگیری مجدانه است چرا که عملا امنیت انرژی کشور واردکننده به کشور صادر کننده گره خواهد خورد. در صورت عدم پیگیری قرارداد صادراتی ایران، باید کشورمان را شکست خورده بزرگ صادرات گاز به پاکستان نامید.