سیری در آیات قرآن نشاندهنده روش عادلانه آن در همه موضوعات است در حقیقت قرآن با ملاک عدالت به تفسیر وقایع و تحکیم نظامات اجتماعی و اقتصادی پرداخته است و در صدور احکام نیز شاخص عدالت را در نظر داشته است. منطق قرآن در باب عدالت و چگونگی تحلیل مسئله در قرآن، کاملا منحصر به فرد و برآمده از روح توحیدی قرآن است.
حرمت ربا از دید قرآن یکی از شدیدترین می باشد و در آیات مختلفی قرآن کریم به نهی از ربا و تحریم آن پرداخته است کما اینکه ربا خواری را در حکم جنگ با خدا دانسته است. با توجه به ساختار بیانات قرآنی می توان به دنبال کشف رابطه بین نهی ربا و عدالت در جامعه اسلامی حرکت کرد. در حقیقت اینکه عدالت به عنوان یکی از مقاصد الشریعه چگونه خود را در نهی ربا نشان داده است باعث فهم منطق قرآن از مسائل اقتصادی مرتبط با حوزه عدالت خواهد شد.
قرآن زاویه ورود عدالت در ساحت اجتماعی را تلاش برای احقاق حق هر صاحب حقی در جامعه میداند و بر این اساس است که در بستر اینگونه جامعهای انسان می تواند به کمالات دست یافته و سعادتمند شود. پس در چنین نگاهی محور مورد تاکید، حفظ انسجام و جهت حرکت صحیح نظام حیات اجتماعی است. بر همین اساس، قرآن کریم قوام در دو اصل اساسی را به عنوان زیربنای شکل گیری و بقای یک جامعه میدانند:اصل قوام تولید نسل که میتوان آن را به نظام تعاملات اجتماعی تعبیر کرد و دوم اصل قوام مال که نشانگر نظام روابط اقتصادی در یک جامعه است. «المیزان فی تفسیر القرآن، ج4 ،ص152»
در حقیقت با در نظر گرفتن اصل دوم که نشان دهنده نقطه نظر اسلام در باب عدالت اقتصادی می باشد می توان گفت قوام بشر در گرو زندگی اجتماعی است و قوام اجتماع نیز وابسته به قوام مال است.
حوزه قوام مال به دو زیر بخش مشخص تر تفکیک میشود. قوام مال در مناسبات اقتصادی دو سویه( مبادله و معاملات) و قوام مال در مناسبات اقتصادی یک طرفه( بازتوزیع)
رابطه دو سویه در نوع داد و ستدی را شامل می شود چه در بازار کالا ( کالا و خدمات) و چه دربازار کار (مبادله کار با دستمزد) و چه در بازارهای مالی (مبادله سرمایه با سود). از سوی دیگر روابط یک طرفه شامل آن دسته از مناسبات اقتصادی است که یک طرف نقش منفعل دارد مانند کسب مال در قالب ارث یا یارانه های دولتی، که از جمله مصادیق روابط یک طرفه اند.
خداوند در قرآن کریم در موارد مختلفی با بیان محدودیت ها و شرایط هر یک از این روابط اقتصادی، به ایجاد سازوکارهای لازم برای ایجاد قوام مال در جامعه پرداخته است. لذا معیار و شاخص قرآن در بیان مسائل مرتبط با معاملات حفظ قوام مال یا همان عدالت می باشد. از جمله می توان به سازوکارهای تقسیم ارث در ارتباطات یک طرفه اشاره نمود. و یا همچنین برای حفظ قوام مال در بستر معاملات و ارتباطات مالی نیز قرآن موارد مختلفی را بیان نموده است از جمله در ایه 5 سوره نساء نیز به این معنا اشاره دارد که (وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ اءَمْوالَکُمُ الَّتى جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیاماً)(اموالتان را که خداوند برایتان مایه قوام و برپایى قرار داده است ، به سفیهان ندهید)
البته باید توجه داشت که در چارچوب جامعه، مناسبات اقتصادی دوطرفه(معاملات) سهم بیشتری از مناسبات یک طرفه به خود اختصاص می دهد لذاست که قرآن در این زمینه به تمام جوانب اشاره نموده است و عامل اصلی حفظ عدالت در معاملات را نیز برشمرده است. در حقیقت حفظ معاملات زمانی میسر است که رابطه مبادله ای مناسبی تعریف گردد تا توان اعطای حقوق به صاحبش را داشته باشد. نهی از ربا در قرآن به عنوان مهمترین مسئله در زمینه معاملات، نشان دهنده تضاد آشکار ربا با معاملات مورد نظر اسلام که در بردارنده قوام مال است می باشد و در حقیقت نفی ربا، مساوی با عدالت دررابطه مبادلاتی می باشد که دوام معاملات را به ارمغان می آورد. همچنین میزان یا ترازو وسیله (شاخص) ای است که برای سنجش و ارزیابی این رابطه مبادلاتی می باشد که متناسب با بازارهای مختلف مقیاس های متفاوتی می یابد.