تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران، که بیش از ۷۰۰ نهاد، فرد، هواپیما و کشتی ایرانی را شامل میشود، هنوز از لحاظ تأثیرگذاری نتوانسته است فشار حداکثری را که برای آن طراحی شده بود، اعمال کند.
ارز ملی ایران، ریال، مقاومت شگفتآوری از خود نشان داده است. یک روز قبل از اجرایی شدن تحریمهای آمریکا، در ۴ نوامبر، قیمت دلار آمریکا ۱۴۹۰۰۰ ریال بود، یک هفته بعد از تحریمها در ۱۲ نوامبر، قیمت دلار ۷ درصد افت کرد و ریال تا نرخ ۱۳۸۵۰۰، تقویت شد.
باید اعتراف کرد بازار زیرزمینی ارز ایران عمق کمی دارد و بانک مرکزی این کشور میتواند به راحتی در آن تاثیرگذار باشد. اما این بار تقویت نرخ ریال با دیگر شاخصهای مالی هم منطبق بود.
بورس سهام تهران هم نشانههای مشابهی از زندگی را از خود نشان داد. شاخص کل بورس تهران در ۴ نوامبر ۱۸۲ هزار و ۹۱۸واحد بود و یک هفته بعد در ۱۲ نوامبر، این شاخص در ۱۸۲ هزار و ۲۱۱ واحد ایستاد که نشان میدهد تنها با افت اندک ۰.۴ درصدی مواجه شده است. اما از لحاظ ارزش دلاری، این شاخص در واقع ۷ درصد هم رشد کرده است.
در همین زمان، بورس انرژی تهران هم این هفته دومین معاملات نفتی خود را جشن گرفت. تهران راهی برای دور زدن تحریمهای نفتی کشف کرده است. این کشور حالا نفت را در پلتفرم بورس انرژی بینام به مشتریانی میفروشد که هویت آنها مخفی باقی میماند. این مشتریان هم به نوبه خود، نفت را در بازارهای بینالمللی میفروشد. به این ترتیب خریدارانی بینامونشان در ۱۱ نوامبر، ۷۰۰ هزار بشکه نفت ایران را با قیمت هر بشکه ۶۴.۹۷ دلار، خریدند. این قیمت ۹ درصد زیر قیمت شرکت ملی نفت ایران بود. اما قطعا از لحاظ این که راهی برای دور زدن تحریمهای آمریکا به مشتریان نفت ایران نشان داد، یک پیروزی محسوب میشود.
یکی از تحولاتی که شاید اهمیت بیشتری دارد این است که حالا سعودیها به دنبال کاهش تولید نفت هستند. این درحالیست که پیش از این ریاض به دنبال این بود که بازارهای جهانی را با موجی از تولید نفت سرشار کند تا ایران نتواند از قیمتهای بالای نفت که به علت تحریمها به وجود خواهد آمد، بهره ببرد. قیمتهای بالا به معنای این است که ایران از فروش نفت خود میتواند درآمد بالایی به دست بیاورد.
به علاوه با اعطای معافیت از تحریم، به ۸ خریدار بزرگ نفت ایران، آمریکا صادرات نفت ایران را به صفر نمیرساند. هرچند با اعطای این معافیتها، روزانه ۱ میلیون بشکه نفت ایران از بازارهای جهانی حذف میشود ولی قیمتها بالا نمیروند، که این دستاورد بزرگی برای آمریکا است.
سیاست آمریکا در مورد سوئیفت، سیستم فراگیر پیامرسان بانکی جهان، با قطع دسترسی بانک مرکزی ایران و دیگر بانکهای این کشور، بلاخره برای جهانیان آشکار و شفاف شد. به این ترتیب ممکن است تقاضا برای نفت ایران، خریداران این کشور را در مسیر ایجاد یک سیستم جایگزین سوئیفت قرار دهد که این میتواند جایگاه جهانی دلار را تضعیف کند.
از سوی دیگر سوئیفت به برخی بانکهای ایرانی اجازه داده است که کانالی برای پرداختهای خود در مورد آیتم های بشردوستانه، داشته باشند. این کانال پرداخت کار آمریکا را در مراقبت از دور زدن تحریمها، سخت میکند. در دوره تحریمهای قبلی آمریکا، ایران برای بسیاری از آیتمهای مشمول تحریم، از همین کانال استفاده کرده است.
همچنین آمریکا به دو کشور عراق و افغانستان معافیت اعطا کرده است تا تجارت خود با ایران را حفظ کنند، درحالی که هر دوی این کشورها از فساد و فقدان شفافیت رنج میبرند و این آنها را به میدانی سودمند برای ایران تبدیل کرده است تا اقدامات پیچیده خود برای دور زدن تحریمها را پیاده کند. به ویژه عراق، به مقصد بزرگی برای کالاها و خدمات ایران تبدیل شده است.
در آخر باید به معافیتی که برای هند صادر شده است تا بندر چابهار ایران را توسعه دهد، اشاره کرد. هند به دلایلی که مربوط به رقابت با پاکستان است، به شدت پیگیر این معافیت بود، اما باید توجه کرد که توسعه بندر چابهار روابط تجاری بین هند و ایران را به شدت افزایش میدهد. دهلی همین حالا هم یکی از شرکای تجاری بزرگ تهران به حساب میآید.