درحال حاضر افراد زیادی در فهرست دوشغلهها یا چندشغلهها در بازار کار ایران قرار گرفتهاند. کارشناسان دلایل مختلفی را برای این پدیده روبهافزایش مطرح میکنند. دلایلی از قبیل عدم پرداخت دستمزد مکفی برای یک شیفت کاری، نبود تامین اجتماعی فراگیر، خدماتیبودن و دولتیبودن اقتصاد ایران، فساد اداری، مطرحنبودن بهرهوری نیروی انسانی، نظام ساعتمزدی و... این پدیده پیامدهای سوء اجتماعی و اقتصادی نیز برای کشور به همراه داشته و درنهایت تمام بخشها را گرفتار زنجیرهای از مشکلات کرده است. این زنجیره آنچنان مستحکم شده که پارهشدن آن، تغییر در رویکردها و برنامههای منسجم و بلندمدت را میطلبد.
در همین زمینه، خبرگزاری ایسنا روز گذشته در گزارشی نوشت: بر اساس آخرین پیمایش میدانی صورتگرفته در کشور، از مجموع ۲۳میلیون و ۴۰۰هزار نفر شاغل کشور در سال گذشته، حدود ۷۲۷هزار نفر از شاغلان اظهار کردهاند که بیش از یک شغل داشتهاند. از این میزان 5/10درصد از افراد چندشغله در شغل اصلی خود مزد و حقوقبگیر بخش عمومی، 2/20درصد مزد و حقوقبگیر بخش خصوصی و 9/63درصد در سایر بخشها مشغول فعالیت بودهاند. بیشترین درصد چندشغلهها هم در گروه کارکنان مستقل قرار داشته است. کارکنان مستقل در واقع کسانی هستند که برای انجام فعالیتهای شغلی خود حقوقبگیر کسی نیستند و هیچ حقوقبگیری هم در استخدام ندارند. به عبارتی این عده، زیردست و کارفرما ندارند و فعالیتهای شغلی خود را به شکل مستقل دنبال میکنند تا آزادیعمل بیشتری داشته باشند. بررسیهای بازار کار نشان میدهد که در طرح آمارگیری نیروی کار، فقط حدود 1/3درصد کل شاغلان ۱۰ساله و بیشتر اظهار کردهاند که دارای دو شغل و بیشتر هستند. ۱۱هزار و ۵۷۸ نفر از چندشغلهها که شغل اصلی آنها در بخش عمومی است، در شغل دوم خود نیز در بخش عمومی مشغول به کاراند، به عبارتی دیگر هر دو شغل آنها در بخش عمومی است. هزار و ۸۵۹ نفر از چند شغلهها که شغل اصلی آنها در بخش عمومی است، در شغل دوم خود در بخش خصوصی مشغول کارند؛ به نظر میرسد علت این امر میتواند ناشی از عدم کفاف مخارج زندگی با حقوق دریافتی در شغل اول باشد. ۵۰ هزار و ۷۷۷ نفر از چندشغلههایی که شغل اصلی آنها در بخش عمومی است در شغل دوم خود به عنوان کارفرما، کارکن مستقل و یا کارکن فامیلی بدون مزد مشغول فعالیت هستند. ۴۷۵۹ نفر از چندشغلهها که شغل اصلیشان در بخش خصوصی است در شغل دوم در بخش عمومی مشغول کارند و ۲۹هزار و ۱۴۳ نفر از چندشغلهها هر دو شغلشان در بخش خصوصی است. 112هزار و ۸۳۸ نفر از چندشغلهها که شغل اصلی آنها در بخش خصوصی است، در شغل دوم خود به عنوان کارکن مستقل یا کارفرما و یا کارکن فامیلی بدون مزد مشغول فعالیت هستند.
دلایل چندشغلهبودن
یک کارشناس حوزه کار درباره دلایل تمایل افراد به دوشغله یا چندشغلهبودن میگوید: علت اصلی این پدیده این است که دستمزد مکفی برای یک شیفت کاری پرداخت نمیشود. باوجود تورم بالا و شرایط بحرانی، بیش از 70درصد کارمندان معمولی یا مشمولان وزارت کار کمتر از دومیلیون دریافتی دارند که این موضوع نشان میدهد که در ایران دستمزدهای مفید برای تامین زندگی افراد پرداخت نمیشود. حمید حاجاسماعیلی ادامه میدهد: براساس برآوردی که از کشورهای مختلف انجام شده است، ایران جزو پنج یا شش کشوری است که دستمزد بسیار پایین پرداخت میکنند. او میگوید: عامل دیگری که باعث میشود مردم به سمت دوشغلهبودن بروند، این است که تامین اجتماعی فراگیر در ایران وجود ندارد، یعنی مردم به شدت نگران آینده هستند و به همین دلیل تلاش میکنند پسانداز خوبی داشته باشند تا مقداری از این نگرانی کاهش یابد. این کارشناس اقتصادی خدماتیبودن اقتصاد ایران را عامل سوم این پدیده میداند و تاکید میکند: اقتصاد ایران، اقتصاد مولد نیست. وقتی افراد میتوانند در دو یا سه جا کار کنند که توان کافی برای حضور فیزیکی لازم را داشته باشند، معمولا اگر افراد در کار تولیدی مشغول باشند، توان انجام کار دوم را ندارند. او ادامه میدهد: یکی دیگر از دلایل این موضوع این است که اقتصاد ما دولتی است و معمولا کارمندان دولتی برای شیفت دوم در بخشهای خصوصی کار میکنند. به دلیل وجود فساد اداری، خیلی از افراد از رانت قدرت استفاده میکنند و در مکانهای مختلف به عنوان هیاتمدیره یا به عنوان مشاور و... فعالیت میکنند. حاجاسماعیلی میگوید: به نظر من، یکی دیگر از علتها را باید در مطرحنبودن بهرهوری نیروی انسانی جستوجو کرد. اگر این موضوع دارای ارزش حیاتی بود، افراد متناسب با تخصصهایشان استخدام میشدند. چون شاخص بهرهوری مطرح نیست، افراد ترجیح میدهند دوشغله باشند. همچنین نظام دستمزد در ایران ساعتمزدی است نه کارمزدی. این درحالی است که در کشورهای توسعهیافته معمولا کارها را به صورت پروژه تعریف میکنند و کارمزدی است؛ درواقع افراد متناسب با کارآمدیشان مزد دریافت میکنند. بنابراین یک ساختار بیمار که چندجانبه است در اقتصاد ایران شکل گرفته و درنتیجه آن افراد به سمت چندشغلهبودن رفتهاند.
پیامدهای چندشغلهبودن
این کارشناس حوزه کار در رابطه با پیامدهای چندشغلهبودن نیز میگوید: نتایج آن را میتوان در این موضوع یافت که وقتی یک شوک به اقتصاد کشور وارد میشود تمام بخشها دچار مشکل میشوند و اقتصاد فرومیپاشد و درنتیجه ما نمیتوانیم ظرفیتهای کشور را گسترش دهیم. او ادامه میدهد: بنابراین ما باید عوامل این پدیده را شناسایی کنیم تا بتوانیم مشکلات را مرتفع سازیم.
راهکار چیست؟
او همچنین با اشاره به اینکه مشکلی که در ایران وجود دارد این است که کار به عنوان یک ارزش تلقی نمیشود، ادامه میدهد: به دلیل این مشکل، هرچند سطح امید به زندگی در ایران به بالای 73-72سال افزایش پیدا کرده، اما متوسط سن بازنشستگی 51سال است که این خود یک مشکل اساسی است که باید قوانین مادر بهدرستی اصلاح شود. حاجاسماعیلی با بیان اینکه این دیدگاه که افراد تا توانایی دارند، میتوانند کار کنند باید در بازار کار ما جا بیفتد، میافزاید: یعنی اولین گام برای تحول در شرایط بازار کار این است که سن بازنشستگی در ایران افزایش یابد و حداقل به 60 سال برسد. چون الان متوسط سن بازنشستگی در ایران درحدود 51سال است در کنار این موضوع هم استثنائات بسیار زیادی را برای صندوقهای بازنشستگی تعریف کردهاند که خود این مساله آسیب جدی به پرداخت دستمزدها زده است. او اضافه میکند: فلسفه زندگی این موضوع را ایجاب میکند که افراد تا مادامی که سرحال و تندرست هستند، کار کنند و چناچه از کارافتاده شدند، دولت باید آنها را با تمام امکانات تامین کند، حتی اگر مدت کوتاهی کار کرده باشند. به گفته او، لازم است خدمات تامین اجتماعی و رویکردها در ایران تغییر کند. بازنشستهها تواناییهای خاص دارند که باید از آنها استفاده شود نه اینکه در شغل دوم یا شغل چهارم جای افراد دیگر را پر کنند. این افراد معمولا باتجربه و دارای قدرت ریسک هستند و میتوانند در بازار کار به عنوان کارآفرین فعالیت کنند.