در همان زمان خبرگزاری فارس، علت افت قابل توجه بهای ارز در روزهایی ابتدایی هفته گذشته را از یکی از مسئولان ارشد اقتصادی دولت جویا شد. به گفته این مقام مسئول در مصوبه جلسه سران قوا به بانک مرکزی اجازه داده شد برای مدیریت و کنترل نرخ ارز در بازار فعالانه وارد شود و با توجه به تقویت ذخایر بانک مرکزی این امکان فراهم بود.
* یک مداخله ۳۰ میلیون دلاری
به دنبال این تصمیم بود که بانک مرکزی آنچنان که گفته شد با ۳۰ میلیون دلار وارد بازار شد و اقدام به فروش و خرید ارز کرد؛ هر چند حجم عرضه ارز توسط بانک مرکزی رقم زیادی نبود اما آثار قابل توجهی در بازار ارز داشت و علاوه بر نرخ شکنی هیجان خرید را به دستپاچگی برای فروش تبدیل کرد.
البته بانک مرکزی در سالهای گذشته هم در صورت بروز مشکل در بازار ارز اقدام به عرضه ارز مداخلهای در سطح گسترده و غیر منطقی میکرد تا قیمت را به صورت غیر واقعی پایین نگه دارد اما بعد از تغییر مدیریت وسیاستهای ارزی به طور کلی از بازار خارج شد و رویکرد منفعلانه در قبال بازار ارز اتخاذ کرد.
تیمور رحمانی، اقتصاددان درباره این نوع مداخلات بانک مرکزی در سالهای گذشته به خبرگزاری فارس میگوید: به طور دقیق رقم ندارم اما مطمئنم جمع سال 95، 96 و 97 بالای چند ده میلیارد دلار است. مهم نیست که مثلاً بالای 30 میلیارد دلار است؛ بلکه با 30 میلیون دلار مداخله میتوان بازار را کنترل کرد.
* ضرورت انجام مجموعهای از اقدامات پولی و ارزی
البته این صرفا یک نوع از مداخله است و آنطور که این کارشناس اقتصادی می گوید: صرف مداخله مستقیم ارزی مشکلات حل نمیشود و در همان دامی میافتیم که قبلاً افتادهایم، یادمان نرود در تحریمهای خارجی قرار داریم و از دست دادن هر یک دلار برای ما گران تمام میشود. بانک مرکزی باید مجموعهای از اقدامات پولی و ارزی انجام دهد که یکی از راههای آن نیز مداخله محدود برای نوسانگیری بازار ارز است.
اما به محض مداخله بانک مرکزی و آرام گرفتن تلاطم شاهد تحلیلهایی از سوی برخی دولتمردان بودیم که هر کدام میخواستند کنترل بازار ارز را با موضوع مورد علاقه خود مرتبط کرده و از این حوضچه نهنگ خود را صید کنند.
* سفیری که به دنبال شکار FATF است
به همین دلیل بود که بلافاصله بعد از فروکش کردن هیجان قیمت در بازار ارز، حمید بعیدی نژاد سفیر جمهوری اسلامی ایران در توئیتی نوشت: با شروع ریزش قیمت ارز و سکه در بازار حالا نوبت نمایندگان مجلس شورای اسلامی است که با تکمیل فرایند FATF و تصویب استانداردهای بینالمللی نظام بانکی روند تثبیت واقعی نرخ ارز و از میان رفتن حباب ساختگی در بازار را تداوم بخشند.
او پیش از این نیز بر بزرگنمایی FATF تمرکز داشت و توئیت قبلی او این خبر بود که: بانک مرکزی چین، ایران و موسسات بانکی و مالی ایران را بدلیل عدم پایبندی به ترتیبات FATF در صدر فهرست کشورهای با خطر پذیری بسیار بالا قرار داده است.
این مقام مسئول در حالی کاهش قیمت دلار را به تصویب FATF نسبت میدهد و اینگونه به بازار سیگنال میدهد که با اجرای دستورات کارگروه ویژه اقدام مالی FATF نرخها شکسته خواهد شد که واقعیت چیز دیگری است. استدلال آنها این است که اگر ما کنوانسیونهای مربوط به FATF را تصویب کنیم، از لیست سیاه FATF خارج خواهیم شد و در نهایت بانکهای خارجی با ایران همکاری خواهند کرد. این در حالی است که نه تنها خارج شدن از لیست سیاه به این سادگی نیست و هیچ تعهدی در این زمینه به ایران داده نشده است، بلکه مهمتر از آن چیزی که حامیان اجرای دستورات FATF در نظر نمیگیرند، تحریمهای آمریکا است.
در واقع نباید نادیده گرفت که بانکهای خارجی در شرایطی از همکاری با یک کشور یا بازیگر اقتصادی منصرف میشوند که این همکاری برای آنها هزینههای عینی ایجاد کند یا سود آنها را بسیار کاهش دهد. با مقایسهای بین دو گزینه، یعنی جرائم ناشی از نقض تحریمهای آمریکا و جرائم ناشی از نقض استانداردهای FATF داشته باشیم، متوجه میشویم که جرائم ناشی از نقض تحریمهای آمریکا به مراتب بیشتر از جرائمی است که بانکها به دلیل پولشویی پرداختهاند.
حتی کارشناسان پیچیدگی این موضوع را بیشتر دانسته و بر این باورند که تصویب کنوانسیونهای مربوط به FATF در مجلس، نه تنها به بهبود نرخ ارز کمکی نخواهد کرد، بلکه به دلیل دقیق تر شدن تحریم های آمریکا و اختلال در مبادلات صرافیها، منجر به افزایش نرخ ارز خواهد شد.
تجربه هفتههای اخیر هم نشان میدهد در حالی که برخی تلاش میکنند کاهش قابل توجه قیمت ارز در روزهای اخیر را به احتمال تصویب لوایح مرتبط با FATF در مجلس مرتبط کنند که تصویب دو لایحه مرتبط با FATF در سوم مهرماه با افزایش قیمت ارز همراه بود.
* نسخه تلگرامی وزیر ارتباطات برای همه دردها
اما ماهیگیری و صید نهنگ از آب گلآلود بازار ارز به همینجا ختم نمی شود. در نشانی نادرست دیگری از این ماجرا محمدجواد آذری جهرمی و حسین انتظامی اینطور القا میکردند که اتحاد مرم در تلگرام باعث سقوط ارز شد. وزیر ارتباطات اینطور نوشته بود که: آیا در تیتر فردای روزنامهها و طرح دیدگاههای صاحبنظران، به نقش شبکههای اجتماعی در همدلی ملی و سقوط دلار پرداخته خواهد شد؟ شاید این تجربه خوبی بود که نشان دهد برخی ایرادات مطروحه، ناشی از عدم وجود سیاست صحیح در نحوه استفاده از رسانههای نوین است نه نفس توسعه شبکههای اجتماعی.
توئیتی که البته بازتاب خوبی هم در میان مخاطبان توئیتری خود نداشت و آنها بیشتر با هشتگ سقوط دلار مخالف بودند و به وزیر یادآوری میکردند که دلار از نرخ ۳۸۰۰ به ۱۹ هزار تومان رسیده و نمیتوان از بازگشت آن به بالای ۱۰ هزار تومان اصطلاح سقوط را به کار برد.
بخشی از کاربران هم به درستی یادآوری کردند که چطور وقتی دلار افسارگسیخته بود و شبانه بالا میرفت وزیر ارتباطات حرفی از نقش مخرب شبکههای اجتماعی نزد. کاربری در این مورد نوشته است: «نمیشه با مدتها هرلحظه ثبت قیمت دلار و هزار شایعه اقتصادی در شبکه های اجتماعی از نقش مخربشون نگفت بعد یه روزه! افت کردن قیمت رو ناشی از شبکه های اجتماعی دونست.»
کاربر دیگری نیز به کنایه به آذری جهرمی گفت: این کاهش نرخ ارز طی یک روز اتفاق افتاد در این چند ماه که هر روز قیمت بالا میرفت این شبکه متحد جنابعالی خواب بودند یا در بستر بیماری و یا در خدمت دلالان ارز؟
* یادی از دلار تلگرامی که داد رئیس کل بانک مرکزی را درآورده بود
البته آذری جهرمی در این عملیات شکار نهنگ تنها نبود. حسین انتظامی قائم مقام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در توییتی نوشت «شبکه های اجتماعی با ترند کردن سقوط دلار بار دیگر کارایی خود را در ایجاد و نمایش انسجام ملی نشان داد. منافع ملی را می توان از دالان فضای مجازی به حقیقت رساند.»
البته اگر دولتیها رجوعی به مواضع گذشته خود میکردند شاید به این صراحت چنین تغییر موضع نمیدادند؛ شاید نیاز به یادآوری باشد زمانی که ولیالله سیف، رئیس کل سابق بانک مرکزی ۲۱ فروردین ماه برای توضیح درباره نوسانات ارزی به مجلس رفته بود، اشاره کرد که نرخ ارز در تلگرام بالا میرود و تا مدت ها صحبت از دلار تلگرامی بود و در بالا رفتن شبانه قیمت دلار تا 19 هزار تومان هم خودی نشان داد.
نکته دیگری که شبکه متحد تلگرامی وزیر ارتباطات این روزها زیاد بر آن مانور میدهد؛ شبیه سازی یک 598 دیگر است و فروکش کردن التهابات ارزی را به صدای زمین خوردن این جام مرتبط می داند. در تحلیل هایی از این دست می خوانیم: «هیچ بعید نیست که با یک نرمش دیپلماتیک، قیمت دلار بهشدت کاهش پیدا کند. درست همانطور که در سال 67 و با پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ ایران و عراق رخ داد و باعث شد تا بسیاری از آنها که همه سرمایهشان را دلار کرده بودند، ورشکسته شده و حتی سکته کنند!»
*کارشناسان نگاه عمیقتری به نوسانات ارزی دارند
اما فارغ از این تبلیغات سیاسی، کارشناسان نگاه دقیق تری به التهابات ارزی و دلایل کاهش آن دارند؛ آنها دقیقا مداخله بانک مرکزی را نقطه آغاز این روند کاهشی می دانند، مداخله ای مثبت که دیرهنگام بود.
امرالله امینی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه تصمیمات بانک مرکزی مهمترین دلیل افزایش قیمت ارز بود به فارس می گوید: بانک مرکزی باید در بازار، ارز عرضه کند که متاسفانه این کار را انجام نمیداد هرچند که من صراحتا میگویم دولت نیز میخواست قیمت ارز بالا رود و ارز را گران بفروشد اما الان احتمال میدهم که دولت میخواهد ارز را کنترل کند هرچند که خوش بین نیستم.
در برداشتی دیگر، یحیی آل اسحاق، فعال اقتصادی تاکید می کند: اگر اقدام بانک مرکزی برای کنترل بازار دو ماه و حتی یک هفته قبل صورت میگرفت، اوضاع اصلا به اینجا نمیرسید.
او می گوید: بیتدبیری است که این بازار را به حال خود رها کنیم و تنظیم آن را به عرضه و تقاضا بسپاریم؛ بنابراین حتما باید دولت دخالت کند.
این فعال اقتصادی با تاکید بر اینکه شرایط فعلی بازار ارز شرایط عادی نیست، تصریح می کند: ما در جنگ اقتصادی قرار داریم و وقتی امارات و اقلیم کردستان به عنوان یک ابزار دخالتی در اقتصاد ایران مداخله میکنند و حتی در کشور ترکیه 417 نفر به اتهام خرید دلار در ایران و ارسال آن برای یهودیان آمریکایی بازداشت میشوند، بنابراین کنترل ارز در چنین شرایطی نیازمند مداخله است.
وزیر اسبق بازرگانی دخالت دولت و برنامهریزیهای دولت در هفته گذشته را مثبت ارزیابی کرده و بر استمرار و پایداری آنها، به صورت هدفمند، برنامه ریزی شده و غیر منفعل تاکید می کند.
سید عبدالخالق سجادی کارشناس پولی و بانکی نیز ورود بانک مرکزی به بازار ارز را جزء وظایف ذاتی این نهاد اعلام کرد و تاکید می کند: اینکه این وظیفه تاکنون انجام نشده، ناشی از عدم ایفای درست نقشها و رویکردهای تعریف شده برای این متولی بازار پولی و بانکی کشور بوده است.
محمدقلی یوسفی،استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی هم با استقبال از مداخله بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز، تاکید کرد: اقدامات بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز باید تداوم داشته باشد چرا که در غیر این صورت جز هدر دادن منابع نتیجه دیگری نخواهد داشت.
حجت الله عبدالملکی، اقتصاددان دیگری است که اینگونه توئیت می کند: سقوط دلار بیش از ۲۵ میلیارد دلار ارز در دست مردم است (از ریز گرفته تا دانه درشت). اگر روند عرضه به همین ترتیب پیش برود امکان کاهش قیمت دلار به زیر ۴ هزار تومان هم وجود دارد.
در واقع مجوز شورای عالی اقتصادی به بانک مرکزی برای مداخله در بازار ارز و استفاده سریع بانک مرکزی از این مجوز، نخستین و مهمترین علت کاهش قیمت ارز بود و بعد از آنکه این شورا تاریخ 7 مهرماه، اختیارات لازم را به رئیس کل بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز داد و بانک مرکزی از طریق بانک ها و صرافی های مجاز در بازار ارز مداخله کرد، اصلاح قیمتها آغاز شد.
اما این اقدام هم همانطور که کارشناسان اشاره میکردند کافی نبود و به همین دلیل شورای عالی هماهنگی اقتصادی 10 مهرماه، یک سیاست مکمل را نیز در نظر گرفت و سیاستهای پولی را بهمنظور جمعآوری نقدینگی و کنترل تورم (کاهش ورود نقدینگی به بازار ارز برای کنترل این بازار) تدارک دید. بر این اساس، بانک مرکزی از این پس، مجاز به «انتشار اوراق مشارکت ارزی-ریالی در بازار سرمایه»، «گرفتن موقعیت خرید و فروش در بازار دوم» و «عملیات بازار باز» شد.
به دنبال اجرای این سیاستها بود که کسانی که سرمایه خود را تبدیل به دلار کرده بودند از هراس افت بیشتر قیمت روانه بازار شدند و شکست قیمتها آغاز شد و ادامه داشت.
* ضربه آخری که صیادان نهنگ را ناکام میگذارد
اما فارغ از اینکه میخواستند از نمد کاهش قیمت ارز کلاهی برای تلگرام و تصویب FATF بدوزند؛ اتفاق دیگری روز چهارشنبه گذشته افتاد که با آن با نشانیهای غلط همخوانی نداشت. یعنی درست مثل اتفاقی که در اعلام سیاستهای ارزی گذشته رخ داد در حال تکرار شدن بود؛ قیمت ارز برای ساعاتی افزایشی شد اما بالافاصله بانک مرکزی در ابلاغیهای به صرافی های مجاز اجازه داد نسبت به فروش ارز به صورت اسکناس تا سقف پنج هزار یورو یا معادل آن به سایر ارزها بر مبنای نرخ بازار اقدام کنند. همین اقدام که حکایت از پیگیری و استمرار بر مداخله و اقدامات پولی و ارزی جدی داشت، بار دیگر ارز را مهار کرد. اگرچه صیادان نهنگ همچنان نیزههای خود را به سوی این حوضچه نشانه گرفتهاند و به این سادگی از خیر صیدی نمیگذرند.