«عمده متقاضیان ارز دلار با قیمت حدود 17 هزار تومانی چه کسانی هستند؟ در پاسخ به این سوال میتوان اشاره کرد که جدای از سفتهبازان قماربازی که با ایجاد نوسانات در این بازار مکاره، بازی بردوباخت راه انداختهاند:
- گروهی از متقاضیان به خاطر احساس ترس و اوهام ناشی از آن، پولها را به صورت دلار خانگی نگه میدارند،
- گروهی دیگر سرمایهشان را به دلار تبدیل کرده و میخواهند آن را از کشور خارج کنند،
- گروهی میخواهند آن را به مصارف لوکس و غیرضرور و مصارف تظاهری نظیر مسافرت به آنتالیا و... تخصیص دهند،
- و گروهی نیز برای انجام برخی از فعالیتهای متعارف و بعضا ضروری به جمع متقاضیان پیوستهاند.
اگر این توصیف از واقعیت نزدیک به واقع باشد، که به نظر ما چنین است، بیتردید میتوان با کمی اغماض و در مجموع خوشحال هم بود که سرمایههای کشور ارزانفروشی نمیشود. وقتی کسانی سرمایهها و داراییهای خود را که با حمایت این ملت و از زمین این اقتصاد ملی روییده و نقش خون در رگها و عروق پیکره اقتصاد کشور را دارد، از گردونه خارج کرده و به صورت راکد کنز میکنند و یا طی یک اقدام غیرملی و وطنفروشانه از میهن خارج میکنند، چه بهتر که ریال آنها را کمتر ارزشگذاری کرد و در واقع نوعی مالیات بر خروج سرمایه از اقتصاد ملی را از ایشان اخذ کرد تا بیشتر متضرر شوند.»
با استدلال نویسنده خبر آنلاین، لابد نرخ ارز 20 یا 30 هزار تومان شود، بهتر هم هست!! این در حالی است که در وضعیت فقدان نظارت و مدیریت توأم با تدبیر و قاطعیت و برنامه دولت، همین قیمتسازیهای غیرواقعی عملا به دومینوی گرانی بسیاری از مایحتاج عمومی (با ربط و بیربط) میشود و از طرف دیگر، به تصویرسازی بیثباتی اقتصادی منتهی میشود که نتیجه آن، شتاب تقاضای کاذب در قبال اغلب کالاهاست.