در این زمینه گفتوگویی با جمشید عدالتیانشهریاری، کارشناس اقتصادی انجام شده است که در ادامه میآید.
اخیرا رئیس کل بانک مرکزی از احیای پیمانسپاری ارزی خبر داده است. نظر شما در اینباره چیست؟
ابهاماتی در احیای پیمانسپاری ارزی وجود دارد، اما طبق تجربه میتوان گفت در شرایط اضطراری راهحل دیگری وجود ندارد. به هر حال ما امروز با مشکلاتی در زمینه صادرات روبهرو هستیم که در صورت تکرار، سامانه نیما را نیز دچار مشکل میکند و همین موضوع سبب کندی فعالیتها میشود. همچنین امروز ارزهای حاصل از صادرات آنگونه که باید به کشور بازنگشته است و تمام اینها سبب بروز مشکلاتی شده است. خیلی از افرادی که برای صادرات ثبتسفارش کردهاند، از سامانه نیما ارزی دریافت نمیکنند و اینکه تصمیم گرفته شده تمام صادرکنندگان در زمان صادرات تعهد پیمانسپاری ارزی را امضا کنند و متعهد شوند که ارز را ظرف دو ماه به کشور بازگردانند، یک امر ضروری است.
برخی معتقدند احیای پیمانسپاری ارزی موجب شکلگیری بازار سیاه میشود. شما موافق این اظهارنظر هستید؟
بله. باید گفت این تصمیم سبب شکلگیری بازار سیاه و فساد در نهادهای نظارتی میشود، چرا که هر کجا بوروکراسی ریشه دوانده است و امضاهای طلایی به وفور وجود داشته چنین مسائلی دور از انتظار نبوده است. اما بهدلیل چنین احتمالاتی نمیتوان از تمام موضوع گذر کرد.
راهکار حل این مشکل چیست؟
باید سیستم نظارتی قویتر از قبل به نظارت خود بر عملکردها ادامه دهد.
همچنین عدهای بر این باورند که با بازگشت به پیمانسپاری ارزی راه سودجوییها هموار میشود و انگیزه تولید از بین میرود. ارزیابی شما در این مورد چیست؟
راجع به تولید و صادرات میتوان گفت اتفاق خاصی برای این دو مقوله نمیافتد، اما امکان بروز سودجوییهایی نیز وجود دارد. درواقع زمانی که اختلاف قیمت زیاد باشد امکان سوءاستفاده نیز به وجود میآید. به نظر من، انگیزه تولید برخلاف تصور برخی افراد کاهش پیدا نمیکند، زیرا تولیدکنندگان به مواد اولیه و قطعات احتیاج دارند و ثبتسفارش خودشان را نیز انجام دادهاند و برای آنها مشکلی به وجود نمیآید. این افراد هستند که ممکن است ترجیح بدهند در مقابل صادرات، واردات نیز داشته باشند و درنهایت میتوانند ارز خودشان را سپرده ارزی کنند و راههای دیگری نیز وجود دارد تا افراد متضرر نشوند و هدف صرفا بازگشت ارز به اقتصاد کشور است. نمونههایی وجود دارد که برای مثال دوستانی وام دریافت کردهاند و صادرات انجام دادهاند اما در نهایت پولهایشان را به کشور بازنگرداندهاند یعنی در واقع از چنین راهی سرمایههایشان را از کشور خارج کردهاند و در حال حاضر و در شرایط سخت کنونی نیز چنین سوءاستفادههایی وجود دارد، برای مثال برخی افراد به بانکها بدهکار میشوند، از همین طریق سرمایهها را خارج کرده و از کشور فرار میکنند. باید جلو چنین تخلفاتی گرفته شود.
با این اوصاف، در شرایط فعلی چطور باید به اوضاع سروسامان بخشید؟
بهنظر من در شرایط کنونی، اقتصاد را باید به کمک مردم، فعالان اقتصادی و دولت ترمیم کرد و باید تشنج در بازار را از میان برداریم، چرا که باعث شده فعالیت فعالان اقتصادی، هم صادرکنندگان و هم سیستم دولتی از تعادل خارج شود و ما به جای رسیدن به تعادل هر لحظه از آن دورتر میشویم. بهنظر میرسد همه ما سوار بر یک کشتی روی آب هستیم که بهطور جداگانه هر قسمتی توسط افرادی سوراخ میشود و این کشتی در نهایت با ادامه چنین روندی غرق میشود. در این مثال منظور از سوراخکردن کشتی بهنوعی سودجویی و سوءاستفاده است که باعث میشود کسی به فکر خالیکردن آب کشتی و مشکلات فعلی نباشد. متاسفانه در کشور ما روحیه همکاری در سطح ملی وجود ندارد. در شرایط نگرانکننده کنونی باید عزم ملی برای حل مشکلات به وجود آید. سیستم اقتصادی در چنین شرایطی از بین میرود. در صورتی که هر فردی بهدنبال منافع خود باشد و پولهایی از مملکت خارج شود قطعا تولید در کشور متوقف میشود و زمانی که تولید متوقف شود صادراتی نیز در کشور باقی نمیماند به همین جهت قیمت کالا به قدری بالا میرود که صادرات نیز صرفه اقتصادی ندارد. احساس من این است که ما نیاز به یک گفتوگو داریم تا شرایط بهطور کامل برای مردم توضیح داده شود. باید به افراد توضیح داده شود که خرید ارز و انبارکردنها، صادرات بدون بازگرداندن ارز، خرید افسارگسیخته طلا و مسکن و احتکار محصولات و مواد اولیه و کالاهای بازار و... مزید بر علت هستند تا مشکلات افزایش پیدا کنند. شرایط در بازار طوری است که با مشکلاتی چون کمبود مواد اولیه مواجه هستیم به همین دلیل است که قیمتها بر اساس قیمت بازار سوم مشخص شده است و این به دلیل عدم همکاری بین تمام افراد تشکیلدهنده جامعه صورت میگیرد. قیمت مواد اولیه باید به قیمت سامانه نیما در اختیار افراد قرار بگیرد، همانطور که ارز دولتی در اختیار افراد قرار گرفته است تا چنین افزایش قیمتهایی به وجود نیاید یا با کمبود محصول در سطح بازار مواجه نشویم. ما در چنین وضعیتی بهدنبال ترمیم هر قسمتی از کار هستیم که با مشکل جدیدی مواجه میشویم، چرا که هر فرد با سودجویی بهدنبال سوراخ کردن کشتی اقتصاد در کشور است. این مساله غیرمنطقی است و در صورتی که همپیمانی و همدلی بین مسئولان با تولیدکنندگان و صادرکنندگان به وجود بیاید قطعا تمام مشکلات کشور از جزء به کل حل میشود. در صورت ادامه چنین مشکلاتی نمیتوان با اعمال فشار و برخوردها مشکلی را حل کرد، باید شرایط را برای تمام جامعه شرح دهیم. اگر کشتی غرق شود باید بدانیم که همه با هم غرق میشویم نه بخشی که سوراخ بزرگتری در آن به وجود آمده است. همه ما در کشور مسئول هستیم.