این روزها هرکجا را که نگاه میکنید با پدیده «حباب» مواجه خواهید شد، از فروشگاهها گرفته تا بنگاههای اقتصادی کشور همگی تبلور این پدیده را شاهدند. گرچه در اصلاح اقتصادی بازار حبابی منحصر به یک کالا میباشد نه افزایش هم زمان قیمتهای ارز، سکه، خودرو، مسکن و...، اما ما به چنین پدیدههای بیسابقهای در دولت کنونی عادت داریم!
اختلاف بین ارزش ذاتی یک کالا با قیمتی که در بازار به صورت نقدی خرید و فروش میشود را حباب میگویند، حباب زمانی ایجاد میشود که تقاضای بسیار بالا از طرف سرمایهگذاران، باعث میشود قیمت به سطحی فراتر از ارزش واقعی آن برسد.
به دلیل آنکه تعیین ارزش واقعی، کار دشواری است معمولا پس از افت ناگهانی قیمت و به اصطلاح ترکیدن حباب، افراد متوجه وجود حباب میشوند، ویژگی حباب، موقتی بودن آن است در این حالت سرمایهگذاران با هجوم بدون توجه به ارزش واقعی بازار یک کالا اقدام به خرید هیجانی در بازار میکنند که باعث جدا شدن قیمت بازار یک کالا از ارزش واقعی آن میشود.
دلالی و جذب سرمایه در گردش.
اما همانطور که تورم و رکود و هر نوسان اقتصادی اثرات مخرب دراز مدت و کوتاه مدتی را بر اقتصاد دارند شرایط حبابی بازار هم از این قاعده مستثنی نیست.
دکتر حجتالله عبدالملکی نظریه پرداز، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در گفتگو با گزارشگر کیهان میگوید: «هنگامی که حباب قیمتی ساخته میشود مهمترین اثر آن تشدید رکود میباشد و در شرایط رکودی تولید کم شده و نرخ بیکاری بالا رفته و همچنین نیاز کشور به واردات افزایش پیدا میکند که به همان نسبت نیاز به ارز و پول خارجی تشدید پیدا کرده و وابستگی کشور به خارج بیشتر میشود.»
وی ادامه میدهد: «در شرایط رکودی شکنندگی کشور در برابر تحریم افزایش پیدا کرده و درآمد کلی مردم کاهش پیدا میکند، رفاه عمومی مردم نیز تحت تاثیر قرار میگیرد.»
عبدالملکی تصریح میکند: «حباب به معنی افزایش بیرویه و خارج از قیمت کالاها یا داراییهای مختلف است. به عنوان مثال وقتی قیمت سکه چهار ماه افزایش پیدا میکند، به صورت خودکار سرمایهگذارها و مردم تشویق میشوند که سرمایه خود را روی سکه بگذارند، بنابراین، این سرمایه در گردش که بخشی از آن برای شرکتها، اصناف و ... بوده که باید از طریق آن چرخ تولید بچرخد متاسفانه صرف دلالی و ... میشود.»
این نظریه پرداز اقتصادی در ادامه تاکید میکند: «ایجاد حباب برای کشور بسیار مضر است و تبعات منفی بسیاری دارد.»
خاصیت چسبندگی قیمتها!
از منظر دیگر حبابها معمولا به دلایل مثبت اقتصادی آغاز میشوند. مثلا نرخ پایین بهره و رشد اقتصادی در اوایل دهه ۲۰۰۰، موجب افزایش تمایل مردم به خرید خانه شد و اکنون این سؤال مطرح میشود که اگر بخواهیم با این دیدگاه به بحران کنونی بنگریم آیا شرایط نوسان قیمتها در کشورمان توجیه حبابی را خواهد پذیرفت؟ چراکه افزایش قیمتها یا همان گرانی نشات گرفته از وضعیت نا به سامان اقتصادی است.
محمود بهمنی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم البرز و ساوجبلاغ در گفتگو با گزارشگر کیهان میگوید: «حباب معمولا یک کالا است، اما اینکه بگویند مسکن حباب است، طلا، ارز و خودرو حباب است دیگر میشود تورم، گرانی که کاهش قدرت خرید مردم و کوچکتر شدن سفره شان را به همراه دارد.»
وی ادامه میدهد: «باید سریعا جلوی این لجام گسیختگی از سوی مسئولین مربوطه گرفته شود، چراکه به رفاه مردم آسیب جدی وارد خواهد شد.»
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس تاکید میکند: «این قیمتها که به اصطلاح میگویند حبابی بالا رفته به سادگی پایین نخواهد آمد و ما در اقتصاد میگوییم قیمتها خاصیت چسبندگی دارند، به این معنی که افزایش پیدا میکند، اما به قیمت اولیه باز نمیگردد بلکه کمی شاید پایینتر بیایند، بنابراین باید سریعا افزایش قیمتها کنترل شود.»
گرانی یا حباب؟
گرانی قیمت دلار که از سال پیش شروع شده بود و پس از تعطیلات عید اوج گرفت، اثر خود را بر بازارهای دیگری مانند مسکن، سکه، خودرو و... گذاشت و از طرف دیگر برخی اقلام مصرفی مردم با افزایش قابل توجهی روبهرو شد.
براساس جدیدترین آمار بانک مرکزی، که حاصل بررسی قیمت کالاهای اساسی در هفته منتهی به ۱۸ خرداد امسال است، از ۱۱ گروه کالاهای اساسی، هشت گروه با افزایش قیمت مواجه شدند که برخی از آنها گرانی سرسامآوری را تجربه کردهاند.
به عنوان نمونه قیمت تخم مرغ، گوشت قرمز و میوههای تازه به ترتیب ۵۲ درصد، ۲۲/۷ درصد و ۱۷/۴ درصد افزایش یافته است.
به عنوان مثال در بازار میوه قیمتها دو ماه پیش توجیه نوبرانه داشت، اما اکنون که از حالت نوبرانه خارج شده گرانیها به طور کلی تثبیت شدهاند.
همچنین قیمت برنج خارجی در این آمار ذکر نشده که بر اساس آماری که مرکز آمار در اردیبهشت امسال منتشر کرده بود، برنج نسبت به مدت مشابه سال قبل گران شده بود.
سیدناصر موسوی لارگانی عضو هیئترئیسه کمیسیون اقتصادی و نماینده مردم اصفهان و فلاورجان در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با گزارشگر کیهان میگوید: «چند وقتی است که متاسفانه ما شاهد افزایش قیمت در یک سری از کالاها هستیم که سابقه نداشته و وضعیتی را در جامعه به وجود آورده که برخی با ولع به سراغ خرید این کالاها بروند، در نتیجه عدهای که ثروتمند بوده ثروتمندتر و قشر متوسط فقیر و فقیرتر شوند.»
وی ادامه میدهد: «دولت میتواند در این زمینه مدیریت داشته باشد چراکه برخی از این اتفاقات به سوء مدیریت دولت باز میگردد.»
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با اشاره به اینکه سال هاست که مردم و نمایندگان مجلس اعتراض داشتند که چرا سود سپردههای بانکهای ما نسبت به بانکهای دیگر کشورها بالاتر است، میگوید: «در جواب این سؤال به ما میگفتند که اینجا تورم بالاست در نتیجه سود سپردهها هم بالاست، اما اکنون که دولت ادعا دارد تورم را تک رقمی کرده چرا همچنان شاهد سود بالای تسهیلات سپردهها هستیم.»
موسوی لارگانی میافزاید: «برخی بانکها حتی به بخش نامه بانک مرکزی و مصوبات شورای پول اعتبار توجهی ندارند و خود بانک مرکزی هم بخش نامههای خودش را زیر پا میگذارد. به عنوان مثال هنگامی که میخواهد بازار ارز را کنترل کند به مدت چند هفته اوراق مشارکت با ۲۰ درصد در نظر میگیرد که این تصمیم حتی وضعیت بانکها را هم به هم میریزد و عدهای که پولشان را با ۱۵ درصد سود سپرده در بانک گذاشته بودند از بانک خارج کرده و سراغ اوراق مشارکت ۲۰ درصدی رفتند همین تصمیمها باعث شد ما شاهد افزایش قیمت ارز و سکه باشیم.»
وی تاکید میکند: «این حبابها باعث میشود قیمت کالاهای اساسی مردم هم افزایش پیدا کند، بطری آبی که ۵۰۰ تومان خرید و فروش میشد اکنون ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ تومان خرید و فروش میشود، گوشت دو برابر افزایش قیمت داشته و همه اینها به این بر نمیگردد که ما تحریمیم بلکه به سوء مدیریت و عدم کنترل باز میگردد.»
اقتصاد بیمار و جراحی اقتصادی
توجه به مسئله اقتصاد و حل مشکلات معیشتی مردم یکی از موضوعات اصلی و مهم در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی است. اهمیت موضوع از منظر حضرت آیتالله خامنهای تا آنجاست که ایشان در شرایط فعلی، اقتصاد را «مسئله اول کشور» معرفی میکنند.
در چنین شرایطی فهرستی از مشکلات اقتصادی و معیشتیِ مردم شامل بیکاری و گرانی و... پیشروی مسئولان است. مقام معظم رهبری در این رابطه میفرمایند: «ما امروز دچار مشکلیم، نمیشود مشکلات مردم و گلایههای مردم را نادیده گرفت؛ مسئولین باید جدّی بگیرند. مسئله بیکاری مهم است، مسئله رکود مهم است، مسئله گرانی مهم است؛ اینها مسائلی است که وجود دارد.» (۲۷/۱۱/۱۳۹۵)
روحالله ایزدخواه کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با گزارشگر میگوید: «بنیه تولید اقتصاد ایران و بخش غیر مولد آن بزرگ است؛ بنابراین تب و نوسانی که امروز شاهد آن هستیم به طور ساختاری در کشورمان نهادینه شده است.»
وی ادامه میدهد: «تا زمانی که ما اصل و اساس اقتصاد را بر مبنای تولید قرار ندهیم همیشه باید منتظر این نوسان و تب کردنها باشیم، اگر بازه ۲۰ ساله گذشته را نگاه کنید همیشه بعد از چند سال رکود نوسانی افسار گسیخته را در یک کالا داشتیم.»
این کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به سرمایههای سرگردان در کشور میافزاید: «ما سرمایههایی که در بستر تولید جایگذاری نشده در کشور زیاد داریم و هنگامی که این سرمایهها به یک بخش سرازیر میشود موجب شوک خواهد شد و مشکلات ما ناشی از کمبود منابع نیست بلکه به خاطر عدم تولید محور بودن و کثرت دلالی، خرید و فروش است.»
ایزدخواه اضافه میکند: «اگر کسی بخواهد تاجر شود تا ظرف دو هفته میتواند کارش را شروع کند، اما اگر کسی اراده کند امروز کالایی را تولید کند حداقل دو تا سه سال باید بدود تا اجازه کسب و کار به او داده شود. بر همین اساس میگوییم اقتصاد ما تولید محور نیست بنابراین ارزش واقعی اقتصادی خلق نمیشود چرا که ارزش اقتصادی از محل کار، دانش و تغییر مواد ایجاد خواهد شد و وقتی تولید نباشد اینها هم نخواهد بود.»
وی تاکید میکند: «سیاستهای مسکنی دیگر جوابگو نخواهد بود همانطور که تا الان فایده نداشته است، بالا پایین کردن نرخ بهره بانکی، تعرفهگذاری، قیمتگذاری روی ارز همگی سیاستهای روبنایی و مقطعی است و بازی کردن با سیاست پولی جوابگو نبوده و تنها راه برون رفت رونق تولید است.»
کارشناس مسائل اقتصادی متذکر میشود: «در سطح سیاستگذاری، مجلس باید قوانین دست و پا گیر تولید را حذف کند، همچنین ما اقدامات دولتی ضد تولید و اشتغال داریم که هیچ کس به آن توجه ندارد.»
ایزدخواه با بیان اینکه وقتی جنگ تحمیلی بود حضرت امام فرمودند: جنگ در راس امور است یعنی همه مسائل کشور باید خودش را با جنگ تطبیق دهد، اکنون هم اگر مسئله کشوراشتغال و تولید است باید همه امور ذیل آن قرار گیرد، میگوید: «این مهم درحالی است که ما شاهد نیستیم تغییری در سیاستها، قوانین و تدابیر به نفع تولید رخ دهد بلکه سیاستهایی داریم که جاری بوده و مانع از تولید میباشد.»
وی تصریح میکند: «بعد از سیاستگذاری، در سطح اقدام هم کار را به دست مردم نسپردیم، یعنی با وجود صدها تشکل اقتصادی مردمی، آنها ماموریتی ندارند و هیچ کارهاند. به عنوان مثال اگر در یک بخشی مانند دام و گوشت دچار بحران شدیم با وجود کثرت تعاونیها باید به آنها ماموریت دهیم و بگذاریم کار را جمع کنند.»
این کارشناس مسائل اقتصادی ادامه میدهد: «در جنگ وقتی نیروهای نظامی میخواستند ۱۵ هزار سنگر فلزی بسازند از مردم استمداد کردند و کارخانههای بخش خصوصی برای آنها به کار افتاد و سیستم حملونقلی که برای تجارت بوده و برای مردم بود در خدمت جبهه قرار گرفت.»
ایزدخواه خاطرنشان میکند: «اقتصاد کارِ مردم است و دولت باید پشت آنها باشد، اما ما همچنان شاهد انحصارگرایی دولتی هستیم و تحریم یک دهم مسئله ما در اقتصاد نیست و ما بیشتر دچار خود تحریمی هستیم و تب بازار امروز با مُسکن حل نمیشود بلکه باید جراحی اقتصادی به وسیله تولید و مردمیسازی صورت بگیرد.»
نسخه اقتصاد مقاومتی سالهاست پیش روی مسئولین خاک میخورد، وضعیت معیشتی مردم هم به گونهای نیست که دیگر توجیهات حبابی و یا ایراد از قانون اساسی و حتی تحریم را به باور آنها گنجاند بلکه همت بلند و عزم جدی مسئولان برای احیای اقتصاد تنها جواب صادقانه و قاطعانه به خواسته مردم شریف ایران خواهد بود.