در روزگار نه چندان دور، کارخانجات و مراکزی در این مرز و بوم مشغول به فعالیت بودند که محصولات آنها در نزد ایرانیان احترام بسیای داشت، به طوریکه تولیداتشان بازار کشور را قبضه و تسخیر کرده بود و انصافا محصولاتشان از کیفیت بالایی نیز برخوردار بود و خانوارهای ایرانی با افتخار آن را خریداری می کردند، اما امروز از آن نامِ با افتخار یا هیچ باقی نمانده و یا حیات و بقای آنها به ضرب و روز تنفس های مصنوعی استمرار پیدا میکند. تنفس هایی که هیچ تضمینی برای اثرگذار بودن ادامه حیاتِ پیکر بی جان یا نیمه جان آن ها وجود ندارد.
ارج، آزمایش، پارس الکتریک،کفش نهرین، بلا ،کفش ملی، لوازم خانگی شهاب و...اسامی هستند که برای بسیاری از ایرانیان یادآور خاطراتی نوستالوژیک است، اما متاسفانه از دهه شصت به بعد، آرام آرام جایگاه پر افتخار این برندها با لغزش همراه شد.
شاید اطلاق عنوان بِرند کُشی برای قصه پر غصه کارخانجات و مراکز صنعتی مذکور بی راه نباشد و بعد هم آه و ناله سر می دهیم که چرا به چنین روزی دچار شدیم. فریادهایی که دیگر فایدهای نداشته و ندارد و امروز گرفتارِ وضعیتی شده ایم که باید نظاره گر، سان رژه تولیدات چینی در بازار کشور باشیم، حتی اگر به جای محصولات چینی، کالاهای ژاپنی و کره ای هم در ویترین و فروشگاه مراکز توزیع عرض اندام کنند نیز این برای کشوری همچون ایران، با این عظمت، جمعیت کثیر و تاریخ کهن افتخار نخواهد بود.
بارها به ضرورت برندسازی در کشور اشاره شد، به واقع در صورت حصول چنین توفیقی، حمایت از کالای ایرانی به معنای واقعی کلمه محقق خواهد شد اما هیچگاه به این ابهام و سوال تامل برانگیز پاسخ نداده ایم که چرا برندهای نام آشنا و پرآوازه صنعتی و تولیدی این مرز و بوم اینچنین ذبح شده اند؟.
اگرچه چندی پیش تعطیلی کارخانه هایی همچون ارج، دستمایه مجادلات سیاسی و جناحی شد، اما اساسا این مجادلات و بگو مگوهای سیاسی راه نجات این کارخانجات بر افتخار گذشته نبوده و نیست.
اساسا تا زمانیکه نگاه سیاسی بر چنین عرصه هایی حاکم است، نمی توان نسبت به بروزِ اقتدار گذشته برندهای اینچنینی امیدوار بود، نگاه سیاسی در چنین عرصه هایی زمانی سازنده است که سیاست به علم تدبیر و مدیریت معنا شود، در غیر اینصورت همچنان شاهد تضعیف اقتصاد و صنعت کشور خواهیم بود.
اگرچه در این میان، برخی مدعی هستند که مراکز و کاخانجات مذکور(حداقل برخی از آنها)، تعطیل نیستند و آنچنان که چندی پیش، محمد حسن آقایی، مدیرعامل شرکت پارس الکتریک، با تکذیب شایعه تعطیلی این کارخانه اظهار کرد: شرکت مذکور همچنان فعال است.
وی تصریح کرد: تصمیمات هیات مدیره سابق شرکت پارس الکتریک و سازمان شستا در دولت قبل، منجر به تعدیل نیرو و تعطیلی این کارخانه در سال 1387 شد و این شرکت بابت پرداخت خدمات کارگران بار مالی سنگینی بر دوش داشت که امکان سرمایه گذاری را غیرممکن کرد.
اگرچه مدیر عامل شرکت پارس الکتریک در این گفت و گو از برنامه ریزی و استراتژی بلند مدت هیات مدیره جدید از سال 1393 و احیای برند پارس الکتریک سخن گفت و از در دستور کار قرار داشتن برنامه تولید 30 هزار تولید مختلف خبر داد.
اما با همه این اوصاف شخص آقایی و آقایی های بسیار دیگر، نیز به خوبی می دانند که امروزه شرکت مذکور از آن جایگاهِ پرافتخار نه چندان دور گذشته فاصله گرفته،که البته طرح این موضوع به معنای این نیست که مسبب این شکست مدیرعامل فعلی است.
واقعیت این است که شرایط فعلی، ثمره نگاه و اقدامات و مدیریت غلطی است که سالهاست بر گوشه گوشه ابعاد اقتصاد کشور سایه افکنده و بسیار مضحک است که آن را تنها به عملکرد یک دولت خاص خلاصه کنیم.
دولت های قبل (نهم و دهم) نیز در دوران زمامت قوه اجرایی کشور توفیقاتی داشتند، آنچنان که تصمیمات غلط و نارسایی های آن دوران نیز غیرقابل انکار است و البته دولت فعلی نیز باید بداند با انداختن توپ در زمین دولت قبلی نمی تواند از مسئولیت خطیری که عهده دار آن است و حتی تصمیمات غلطی که در همین دوران از سوی دستگاه های اجرایی اتخاذ می شود ، شانه خالی کند.
درد و گرفتاری اصلی ما این است که کارخانجات و مراکز صنعتی صاحب نامی در این کشور یا به تعطیلی و ورشکستگی کشیده شده اند و یا در صورت حیات، فعالیت از آن جایگاه گذشته فاصله گرفته است.
دولت از تولید و اقتصاد دست بردارد
چندی پیش علی جمالی، رئیس اتحادیه تولیدکنندگان صنایع برودتی، راهکار برون رفت از چنین وضعیتی را در فاصله گرفتن دولت از صنعت و اقتصاد بیان میکند.
به تعبیر وی؛ اقتصاد دولتی، عامل ظهور و بروز بسیاری از مشکلات اینچنینی برای صنایع داخلی است.
وی می افزاید: اگر کارخانهای همچون ارج از فعالیت باز ایستاده، باید سئوال کرد که چرا کارخانه هایی همچون امرسان و هیمالیا می توانند کار کند، اما ارج نمی تواند و چرا شرکتی همچون ایران پویا(جنرال استیل سابق) با گذاشتن یکصد میلیارد تومان بدهی ورشکسته می شود؟.
به اعتقاد وی؛ تا زمانیکه بانک ها همچنان سود سرمایه خود را در اولویت نخست قرار می دهند، نمی توان چشم انداز روشنی را برای صنایع ایرانی، متصور بود.
آنچنان که جمالی تصریح میکند در شرایطی که هر ساله بر مشکلات تولیدکنندگان داخلی افزوده می شود که در دنیا عموما تولید از مالیات و عوارض اینچنینی معاف می شود و در نقطه مقابل تولیدکننده داخلی باید با قاچاق کالا و واردات و مسائل اینچنینی نیز دست و پنجه نرم کند.
کمبود نقدینگی، فرسودگی تجهیزات و واردات بی رویه؛ سه ضلع شکست و افول برندها در ایران
احمد نِیستانی، یکی از فعالان حوزه صنعتی و تولیدی ، با اشاره به لزوم واکاوی دلایل و عوامل موثر در شکست و افول بسیاری از واحدهای صنعتی و تولیدیِ برند و صاحب نام ایرانی، اظهار کرد: تا زمانیکه بیماری و دلایل آن شناخته نشود و برای ترمیم مشکلات جلوگیری از بروز مجدد آن، اقدامات عملیاتی انجام نشود، نمی توان به توفیقات لازم در زمینه حمایت از تولید ملی نائل شد.
وی افزود: به اعتقاد من،کمبود نقدینگی و مشکلاتی که مراکز صنعتی و تولیدی برای دریافت تسهیلات مناسب و موثر برای مقابله با مشکلات پیش رو با آن مواجه هستند، یکی از عوامل تاثیرگذار در بروز چنین چالش هایی است.
این فعال صنعتی و تولیدی گفت: فرسودگی تجهیزات و عدم توان مالی مناسب برای نوسازی آن از دیگر دلایل این مصائب است و در پایان معضل قاچاق و واردات بی رویه را می توان به مثابه تیر خلاصی بر پیکره مراکز صنعتی و تولیدی قلمداد کرد و به زعم بنده این سه نارسایی را می توان سه ضلع اصلی مشکلات بودجود آمده برای بسیاری از بنگاه های تولیدی اعم از برند و غیر برند بیان کرد.
گفتنی است؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر روز یکشنبه ( ۱۰ اردیبهشت ماه ) به مدت دو ساعت و نیم از نمایشگاه کالای ایرانی در حسینیه امام خمینی(ره) بازدید کردند و تولیدکنندگان مهم ترین دغدغه خود را واردات بیرویه و قاچاق مطرح کردند. همچنین درخواستها و پیشنهادهایی در خصوص اصلاح قوانین و حذف موانع در بخش تولید، تقویت حمایت مالی از واحدهای تولیدی و کمک به تبلیغ و معرفی کالای ایرانی، داشتند.
رهبر انقلاب اسلامی نیز با تقدیر از تولیدکنندگان ایرانی و تحسین کیفیت محصولات موجود در نمایشگاه، بر لزوم جلوگیری از واردات بیرویه و مبارزه با قاچاق تأکید، و دستوراتی برای پیگیری و حل مشکلات تولیدکنندگان صادر کردند. ایشان از وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی خواستند حل مشکلات منعکسشده در این بازدید را بهطور جدی در دولت دنبال کند.
مشارکت با شرکت های صاحب نام خارجی در امر تولید، راه نجات صنعت لوازم خانگی
چندی پیش، محمد طحان پور، رئیس اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی در گفت و گویی با رسانه ها با اشاره به وضعیت و شرایط نامساعدِ مراکز تولیدیِ لوازم خانگیِ قدیمی اظهار کرد: ورود محصولات کره ای به بازار ایران در سنوات گذشته، بستر و زمینه کشش و گرایش بخش قابل توجهی از جامعه به سمت برندهای وارداتی و به دنبال آن ورشکستگی برندهای داخلی را فراهم و هموار کرد.
وی با اشاره به ضرورت مشارکت با برندهای خارجی و صاحب نام در حوزه تولید لوازم خانگی، میگوید: باید تکنولوژی روز دنیا وارد کشور شود در سایه این امر با مشارکتِ تولیدکنندگان صاحب نام خارجی، ارتقای کیفی لازم در تولیدات داخلی فراهم شود.
طحان پور معتقد است؛ ادغام در سطح تولید به نفع تولیدکننده داخلی است و به زعم وی چنین رویکردی به تقویت امر تولید و صادرات کالاها و تولیدات ایرانی منتهی خواهد شد.
از خواب بیدار شویم
متاسفانه دیرپایی است که به خواب زمستانی که هیچ به خواب چهار فصل فرو رفته ایم ، زیرا برای خواب زمستانی نیز پایانی متصور است ، اما سال هاست بخش اجرایی کشور ( در حوزه صنعتی و اقتصادی) گوییِ دچار خواب عمیق تمام فصول شده است.
اگر چه هر یک از دولت ها به نوبه خود در دستیابی به توفیقاتی ، موفق نیز بوده اند و نمی توان و نباید قضاوت در این حوزه را به رنگ های مطلقا سیاه و یا مطلقا سفید آغشته کرد، اما مسئولان اجرایی کنونی و پیشین کشور خود نیز میدانند در تامین منویات مقام معظم رهبری در عرصه تولید و اقتصاد تا چه میزان موفق بوده اند، اگر عمل می شد به توصیه های عمیق و حکیمانه معظم له ، ما را چه قرابتی بود به چنین وضعیتی از اقتصاد و تولید!.
یکبار برای همیشه باید به خود بیاییم ، ذیبنده کشوری با این بزرگی و افتخار و ظرفیت های بالقوه و متعدد نیست که گرفتار چنین مشکلاتی در عرصه اقتصادی و صنعتی و تولیدی شود و البته باید رک و صریح بیان کرد که برای برون رفت از مشکلات فعلی نمی توان از نقش تاثیرگذار مردم نیز به سادگی گذشت.
مردمی که در صورت حمایت تمام عیار از کالای ایرانی وضعیت اقتصادی کشور را متحول خواهد کرد و البته این اصل و ضرورت نافیِ وظیفه شرعی ، اخلاقی، انسانی و ملی تولیدکنندگان برای ساخت و عرضه کالای با کیفیت نیست، قرار نیست مردم تمام عیار حمایت کنند و برخی از تولیدکنندگان به اسم کالای ایرانی تولیدات بنجل خود را به خانوارهای ایرانی غالب کنند.
راهکار عبور از این چالش و نائل شدن به توسعه اقتصادی و صنعتی پایدار شفاف و روشن است؛ حمایت همه جانبه از کالای ایرانی ، حمایتی که با نقش آفرینی مردم و دولت ، توامان با یکدیگر محقق خواهد شد. الگویی که پیش از این کشورها و جوامع دیگر در پیش گرفتند و به خوبی منتج به نتیجه شد، بنابراین ما نیز می توانیم ، مشروط بر اینکه فعل خواستن را بصورتی اصولی صرف و فهم کنیم.