اما دلار در قیمت ۴هزار و هفتصد تومان نه تنها روند کاهشی نداشت بلکه مرز ۵ هزار و ۱۰۰ تومان را هم رد کرد؛ تبعات گرانی دلار به کنار؛ آیا اگر آقای سیف بار دیگر بگوید دلار ارزان می شود مردم نخرید؛ آیا مردم دلار نمی خرند؟ گرانی دلار به کنار آقای سیف با بی اعتمادی مردم به خود چه می کنند؟
آقای سیف با این اظهار نظر به عنوان «کلیددار صندوق دلارهای کشور» شاید می خواست التهابات بازار دلار را کاهش دهد اما مهمتر از خود به اعتبار جایگاه خود لطمه زد، از این پس بانک مرکزی هرچه قسم و آیه بخورد دیگر کسی باور نمی کند؛ بهتر است روسای بعدی بانک مرکزی کلا مصاحبه نکنند چراکه مردم بدتر، مخالف حرفشان را اجرا می کنند؛ مزاح اینکه کاری که حضرت سیف با اعتبار جایگاهش کرد «عمو ترامپ» با بچه «مرحوم بهبود» نکرد!
موارد از این دست{ مطالبی که صرفا برای کاهش تنش و یا التهاب مطرح می شود و به قول سیاسیون مصرف داخلی دارد} را معمولا به صورت گزارش تحلیلی و یا حداقل به نقل از یک منبع آگاه اعلام می کنند نه اینکه آقای رئیس خود وارد میدان شود و اینگونه محکم اظهار نظر کند! نمونه هایی از این دست را بسیار و بسیار در اخبار مربوط به وزارت خارجه و یا نهادهای نظامی می بینید که یا مطلب خود را از قول منبع آگاه بیان می کنند و یا در گزارشی تحلیلی در رسانه های داخلی منتشر می کنند؛ البته ایشان هم مقصر نیست چراکه باید مشاور رسانه ای ایشان روال را برایش شرح می داد چون سیف که کارشناس رسانه نبوده که بداند چه بگوید و مهمتر اینکه چه نگوید.