وارن بافت که یکی از بزرگترین سرمایه گذاران موفق در عرصه مالی به حساب می آید معتقد است اثرات اقتصادی بلایای طبیعی بزرگتر از تروریسم است. بلایای طبیعی می تواند اقلام مختلفی داشته باشد از سیل و طوفان گرفته تا آتش فشان و سونامی. اما ایران در سال های اخیر تهدیدات جدیدی را پیش روی خود می بیند که مهم ترین آنها خشکسالی و زلزله هستند. این بلایای طبیعی که عموما هزینه های سنگینی را در صنعت بیمه به جا می گذارند می توانند حتی آثار خود را تا بیش از یک دهه بر اقتصاد تحمیل کنند و بر قیمت انواع کالای مصرفی و حامل های انرژی و سوخت اثر مستقیم داشته باشند. هشدار جهانی سازمان ملل برای افزایش بلایای طبیعی جدی ست و کارشناسان معتقدند هزینه های آماده سازی و پیشگیری از بلایای طبیعی باید حتی بیش از هزینه های جنگ علیه تروریست باشد. ایران نیز از این قضیه مستثنی نیست و سایه خشکسالی شدید و زلزله بر اقصی نقاط ایران به طور محسوس قابل ملاحظه است. در جدول نگاهی گذرا به بزرگترین بلایای طبیعی و زیان اقتصادی ناشی از آن ها بر کشورها خواهیم داشت. سونامی ژاپن ناشی از زلزله با بزرگی 9 ریشتر موجب کشته شدن 28 هزار نفر و آوارگی بیش از 500 هزار نفر گردید با تخریب نیروگاهی اتمی فوکوشیما و نشت رادیو اکتیو به اقیانوس همراه شد و در نهایت بر اساس آمار بانک جهانی با 235 میلیارد دلار در راس پر خسارت ترین بلای طبیعی وارد شده در طول تاریخ نام گرفت. طوفان کاترینا تجربه دیگری از بلایای طبیعی بود که 108 میلیارد دلار خسارت ایجاد کرد اما اقتصاد امریکا به واسطه طوفان و سیل ایجاد شده ناشی از آن علاوه بر این، با ضرر 80 میلیارد تومانی صنعت بیمه مواجه گردید که مطابق برآورد کارشناسان مجموع خسارت های وارد شده به اقتصاد را می توان تا 250 میلیارد دلار افزایش داد. طوفان ایرما و هاروی و سیل ناشی از آن در سال 2017 به ترتیب با خسارت حدود 200 و 180 میلیارد دلار از دیگر تجربه های بشر در بلایای طبیعی و اثر آن در اقتصاد دنیا به حساب می آیند.
همانگونه که مشاهده می شود عمده خسارت های بزرگ وارد شده از محل طوفان بوده است و تنها خسارت بزرگ به زلزله 9 ریشتری و سونامی فوکوشیما برمی گردد که تاسیسات راکتور هسته ای آسیب دید. پس از آن زلزله هایتی با قدرت 7.3 ریشتر و خسارت 8.5 میلیارد دلاری در رتبه هشتم قرار گرفته است که در سال 2010 دو درصد از کل جمعیت کشور کشته شد.
آنچه مسلم است تهدیداتی نظیر زلزله و خشکسالی گریبان گیر ایران شده است که برای هر دو راه حل هایی وجود دارد اما متاسفانه بی توجهی به خطرات و عواقب آن موجب شده است تا بلایای طبیعی که به طور عام در دنیا در لیست خطرناک ترین ها قرار ندارند، برای ایران تهدید بالقوه محسوب گردند. بی شک رخدادهای فوق اثر بزرگی بر اقتصاد ایران خواهند داشت به خصوص آنکه با مقایسه خسارت های ناشی از بلایای طبیعی مطابق آنچه در امریکا رخ داد با کل بودجه ایران برای سال های 96 یا 97 هوشیاری بیشتری برای آمادگی و واکنش مناسب نسبت به این رخدادهای طبیعی و کاهش خسارت های انسانی و اقتصادی احساس می شود و باید در اولویت های نخست دولت قرار گیرد.
از حدود 30 سال اخیر، به رغم افزایش دامنه زلزله ها نرخ رشد خسارات اقتصادی منفی بوده و در حال کاهش است که این موضوع به دلیل زیرساخت های مناسب عمرانی در مناطق مهم اقتصادی است و بیشتر خسارت ها به مناطق حومه وارد شده و نتیجه کلی آن، کاهش زیان اقتصادی کشورها ناشی از زلزله مگر در مواقع خاص (مانند ژاپن) است. باید توجه داشت که زمین لرزه حتی با خسارات اقتصادی کم می تواند بر شرایط اقتصادی کشورهای کوچک یا کشورهایی با اقتصاد کوچک، آثار شدیدی داشته باشند و به همین دلیل باید خسارت های زلزله را با تولید ناخالص داخلی GDP هر کشور در سال وقوع بلای طبیعی مقایسه کرد. برای مثال چین در زلزله های اخیر به خصوص در سال 2008 زیان هنگفتی را متحمل شد اما به دلیل بزرگ بودن اقتصاد به سرعت آن را جبران کرد و زیرساخت های آسیب دیده را ترمیم کرد. ایران به لحاظ جغرافیایی در منطقه ای زلزله خیز قرار دارد و متاسفانه به دلیل عدم رعایت استانداردهای لازم در بحث زیرساخت ها و مباحث عمرانی شرایط مطلوبی را تجربه نمی کند. مطابق آمار، ایران در میان کشورهای بسیار آسیب دیده از وقایع طبیعی قرار ندارد. اما آب و هوا، مشکلات سازه ای و اقتصاد نه چندان قوی می تواند زلزله های نه چندان مهیب را به فجایع انسانی و اقتصادی تبدیل کند که حتی نسبت خسارت های وارده از محل بلایای طبیعی به تولید ناخالص داخلی به ارقام قابل تاملی برسد و اقتصاد ایران را سال ها عقب بیاندازد. آثار ناشی از زلزله را می توان به دو بخش مهم تقسیم بندی کرد؛ اثرات مستقیم و غیر مستقیم. عموما 70% از خسارت های زلزله به طور مستقیم از لرزش زمین ایجاد می شود اما 30% از خسارت ها به شکل غیرمستقیم رخ می دهد. همانگونه که در گراف ملاحظه می شود طی دهه های اخیر عمده خسارات ناشی از بلایای طبیعی مربوط به اثرات مستقیم زلزله است و اثرات غیر مستقیم زمین لرزه شامل آتش سوزی ناشی از آن در رتبه دوم خسارت های اقتصادی قرار گرفته و سونامی رتبه سوم و سایر خسارت هایی مانند نشت گاز یا رانش زمین در کوهستان ها نیز خسارات زیادی را به بار آورده اند؛ لذا وقتی صحبت از خسارت های ناشی از زلزله می شود، از بعد مالی فقط تخریب زیرساخت ها و اماکن اهمیت پیدا نخواهد کرد، آتش سوزی و نشت گاز و مواد سمی نیز در شهرهای بزرگ دردسر تازه ای ایجاد خواهد کرد که خسارت های ناشی از زلزله را افزایش خواهد داد و این جدای از خسارات از دست دادن نیروی انسانی مولد در اقتصاد است.
همچنین در زلزله ها، صنایع و بخش های مختلفی از اقتصاد ممکن است آسیب بپذیرند که بر اساس نوع صنعت می توان شدت و ضعف خسارت های اقتصادی را برآورد کرد. در یک بررسی دقیق از میان 60 زلزله بزرگ یک قرن اخیر در سراسر دنیا که می توان از آن به عنوان یک تجربه مهم یاد کرد؛ باید خسارت ها به ساختمان های شخصی، مراکز درمانی و آموزشی، همچنین زیر ساخت ها شامل پل ها و خطوط انتقال، منابع پولی شامل خطوط تولید کارخانه ها و بانک ها را در میان پرخسارت ترین بخش زلزله برشمرد. در این میان حدود 50 درصد خسارت ها مربوط به ساختمان ها و زیر ساخت است که عمدتا در بافت قدیمی و فرسوده قرار می گیرند؛ البته بسته به مکان جغرافیایی و نوع بافت منطقه می تواند این خسارت ها متفاوت باشد. حدود 30% از خسارت های مستقیم وارد شده به حمل و نقل، ارتباطات خطوط انتقال انرژی و لوله های مربوطه و مانند آن خواهد بود که در این بخش خسارت های غیر مستقیم ناشی از آتش سوزی و نشت مواد سمی و مشتعل می تواند به تنهایی 10 تا 15 درصد کل خسارت ناشی از زلزله را افزایش دهد. این در حالی است که 15 تا 20 درصد خسارت ها را می توان به صنعت و خطوط تولید کارخانجات و بانک ها نسبت داد که بازار سرمایه می تواند برای شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس به دلیل فاکتور بالا، تزلزل و واکنش منفی را چه در بعد روانی و چه بعد منطقی در پی داشته باشد.
به طور کلی می توان نتیجه گرفت که از بلایای طبیعی گریزی نیست اما چه بهتر که برای کنترل آثار اقتصادی آن، از هم اکنون به فکر چاره برای بهبود زیرساخت ها، ساختمان ها، خطوط انتقال انرژی به خصوص در بافت فرسوده و آمادگی برای اقدامات اساسی در بخش اقتصادی بود تا از تبعات اقتصادی و جانی یک فاجعه جلوگیری کرد.
--------------------
70 کلمه ای ها
- چین و ژاپن همواره در طول سالیان اخیر بیشترین آسیب را از محل زمین لرزه متحمل شدند اما به دلیل سرعت بالای رشد اقتصادی خسارت ناشی از بلایای طبیعی در آسیای شرقی در زمان نه چندان طولانی جبران شده است و آثار آن پس از چند سال محو می شود، با این حال وجود گسل در مناطق مذکور همواره این کشورها را در حالت آمده باش برای زلزله قرار می دهد.
- کشورهای شیلی، ارمنستان، ترکمنستان، هایتی، نیکاراگوئه، کاستاریکا، ژاپن و نیوزیلند در اثر زلزله زیان اقتصادی معادل یا بیش از تولید ناخالص داخلی در آن سال تجربه کرده اند که البته در برخی موارد مانند ژاپن زمین لرزه تبدیل به سونامی و فجایع بزرگ در نیروگاه این کشور در سال 2011 شد.
- زلزله کمتر از 7 ریشتری سال 1988 ارمنستان به دلیل عدم وجود بنای مستحکم موجب کشته شدن بیش از 25 هزار نفر گردید. در آن زمان ارمنستان تحت اتحاد جماهیر شوروی بود و ضعف مدیریتی و نظارت عمرانی موجود در نهایت موجب ویران شدن بیست و یک شهر، سیصد و چهل روستا و صد و هفتاد کارخانه و کشته و آواره شدن صدها هزار نفر شد و به همین دلیل می توان این کشور را در زمره یکی از آسیب دیده ترین مناطق زلزله خیز دنیا در یک قرن اخیر معرفی کرد
- دو زلزله 2011 و 1923 در ژاپن با خسارتی معادل 324% و 271% تولید ناخالص داخلی رتبه دوم و سوم زمین لرزه های مخرب را به ژاپن اختصاص داده است. این بدان معناست که بعد از زلزله ارمنستان با خسارت 358% تولید ناخالص داخلی ژاپن که اقتصاد سوم دنیاست همواره در معرض زلزله قرار داشته و دارد اما اصلاح معماری و اقتصاد قدرتمند موجب کمرنگ شدن خسارت بلایای طبیعی در سال های پس از وقوع شده است.
سیاوش صبور کارشناس بازار سرمایه