با توجه به اینکه روش سنتی بازیافت فلزات در ایران و میزان تأمین و واردات آن، جوابگوی نیاز فعلی صنعت فولاد و همچنین تأمین آهن قراضه برای سرمایهگذاریهای برنامهریزی شده در دستیابی به تولید ۲۴ میلیون تن فولاد در سال نیست.
میزان تولید آهن قراضه در ایران، ۱.۶ میلیون تن در سال است.در سالهای قبل تا ۲.۵ میلیون تن هم رسیده بود.نیاز کشور برای سال ۱۴۰۴ حدود ۶ میلیون تن در سال است، در صورتی که با ایجاد واحدهای صنعتی بازیافت فلزات، بهطور متمرکز در هر منطقه هم ضایعات تولیدی فولاد بازیافت شده و هم ضایعات صنعتی، عمومی و خانگی به قراضه مناسب، ارزان و قابل دسترس تبدیل خواهد شد.
اکنون با توجه به اینکه عمر مفید خودرو حدود ۵.۷ سال است و پس از آن باید خودروی مربوطه بازیافت شده و قراضه آن به چرخه استفاده بازگردد، بیش از ۴ میلیون خودرو فرسوده در ایران موجود است و به دلیل ضعف عملکرد در بازیافت، فقط سالی حدود ۲۰۰ هزار از این تعداد بازیافت میشود، بهطوری که در کلانشهرها میتوان خودروهای رها شده بسیاری را مشاهده کرد. بنابراین با صنعتی کردن بازیافت خودروهای فرسوده افزون بر اینکه میتوان قراضه مناسب و کافی برای صنعت فولاد تهیه کرد، به سرعت گام بزرگی در راستای پاکسازی محیط زیست در کشور برداشته خواهد شد.
فقدان آگاهی به نحوه عملکرد بازیافت صنعتی، باعث این نگاه در بازار ایران شده که ضایعات فلزی کافی در دسترس نیست، در حالی که نه تنها بازیافت صنعتی ارتباطی به مقدار آن ندارد، بلکه پایین بودن هزینه تولید استاندارد بودن محصول، راندمان و سودآوری بالا و یکسری واقعیتهای دیگر، خلاف این نگاه را ثابت میکند.
واردات قراضه آهن نیز مبحثی است که سالها مورد بحث و گفتگوی مجامع مختلف بوده است و با وجود اینکه به تازگی جنگ در کشورهای همسایه به پایان رسیده و آنها منبع خوبی برای قراضه به حساب می آیند؛ اما برخی معتقدند ضایعات فلزی که در عراق و افغانستان موجود است به دلیل بمبگذاریها و تداوم جنگ، دارای مقادیر زیادی مواد شیمیایی خطرناک است که قبل از شستوشوی شیمیایی تخصصی و اطمینان از بیخطر بودن آنها در مراحل خرد شدن و انتقال قابل استفاده نیستند، و واردات آن غیرقانونی است.
کشورهای اروپایی مدتی است که چرخه استفاده از فلزات را در داخل کشورها و اتحادیه اروپا تکمیل کردهاند و فقط ممکن است بهطور تصادفی ضایعات خود را در بازارهای جهانی بفروشند. خودروسازان این کشورها بزرگترین مراکز بازیافت را ایجاد کردهاند.
ایالات متحده آمریکا، به دلیل سرمایهگذاری وسیع، متنوع و با تکنولوژی پیشرفته در صنعتی کردن بازیافت فلزات نه تنها صادرکننده بزرگ قراضه فولادی در جهان است، بلکه به خاطر استراتژیک بودن این ماده اولیه عرضه و قیمت جهانی آن را نیز به خوبی کنترل میکند، بنابراین ارتباط پیدا کردن زیاد صنعت فولاد کشور به قراضه وارداتی به تمهیدات سیاسی نیازمند خواهد بود.
در نتیجه راه منطقی، عملی و ملی در حفاظت، حمایت و تداوم صنعت فولاد کشور که بستر اصلی توسعه در ایران شده، صنعتی کردن بازیافت فلزات است. در یک نظر فقط اگر در جنوب ایران، مراکز بازیافت کشتیهای فرسوده ایجاد شود قراضه مناسب فولاد سازهای این منطقه به آسانی تامین خواهد شد.
در پایان بر این نکته باید تاکید داشت که اگر اقدام فوری در صنعتی کردن بازیافت فلزی در ایران صورت نگیرد، به زودی این بحران به ضایعهای بزرگ تبدیل خواهد شد.
در همین راستا با محمدمهدی مومن دوست کارشناس صنعت آهن به گفتگو نشستهایم که در ادامه متن کامل آن آمده است؛
آیا درست است که عدهای افراد خاص، بازار قراضههای آهن را در کشور در انحصار خود گرفتهاند؟
وجود مافیا در بخش ضایعات آهن به آن شکلی که در اذهان عمومی شکل گرفته فرق میکند. هر چند که در هر صنفی یکسری تخلفات وجود دارد و این اتفاق در صنف ضایعات آهن نیز کم دیده نشده است. اگر تخلفات سازماندهی شده باشد، باید دید چه عوامل باعث این موضوع شده است؛ شاید یکی از اصلیترین موارد تخلفات در این حوزه این باشد که ضایعات آهن یک صنعت سوگلی محسوب شده و کارخانههای ذوب آهن نیاز مبرمی به آن دارند.
به چه دلیل کارخانههای ذوب آهن به صنایع بازیافت فلزی وابسته هستند؟
باید توجه داشت که تولید فولاد به دو شکل سنگ آهن و یا از طریق ضایعات صورت میگیرد و در صورتی که بخواهند از سنگ آهن، فولاد تولید کنند به ازای هر یک تن فولاد باید 30 گیگاژول انرژی مصرف شود که این عدد متوسط جهانی محسوب میشود. تحقیقها نشان داد در داخل کشور برای تولید یک تن فولاد به طور متوسط 50 گیگاژول یعنی 20 گیگا ژول بیشتر از متوسط جهانی انرژی مصرف میشود و از طرف دیگر به دست آوردن فولاد از سنگ آهن بسیار گران تمام شده و استفاده از ضایعات در صنعت فولادسازی یک مسئله استراتژیک برای ایران و همه کشورهای دنیا به حساب میآید.مصرف انرژی در کارخانجات تولید فولاد در ایران چند برابر بیشتر از متوسط جهانی است.
مزایایی تبدیل قراضه آهن به فولاد چیست؟
استفاده از قراضه برای تولید فولاد دارای مزایای بیشماری است که یکی از آنها مصرف انرژی تا 75 درصد کمتر از تولید از طریق سنگ آهن است، با این روش مواد اضافی خط تولید فولاد از بین میروند و از طرف دیگر گرفتن سنگ آهن از معادن هزینههای بسیار بالایی دارد ضمن اینکه آلودگی بالایی برای محیط زیست ایجاد میکند، همچنین کشورهایی که معدن ندارند برای تهیه فولاد با مشکلات بیشماری دستوپنجه نرم میکنند و مجموع این عوامل موجب شده تا تجارت قراضه آهن از اهمیت بالایی برخوردار شود و کشورهای صنعتی به فکر گسترش واردات قراضه باشند و در همین زمان در کشور ما واردات این محصول استراتژیک ممنوع اعلام شد.
دلیل اصلی غیرقانونی اعلام شدن واردات قراضه آهن از عراق و افغانستان در سال گذشته چه بود؟
مسئولان دلیل غیرقانونی شدن واردات قراضههای آهن را بیم از آلودگی این ضایعات به مواد شیمیایی بیان کردند؛ اما این مسئلهای نیست که بخواهد جلوی واردات پر سود این محصول را بگیرد و امروزه با گسترش علم، دستگاههای کنترل سنجش میتوانند این مسئله را به راحتی حل کنند و هر گونه آلودگی شیمیایی را در مواد آهنی به راحتی تشخیص دهند.
چگونه واردات قراضه از عراق و افغانستان دوباره آزاد شد؟
خرداد امسال بود که مسئولان اعلام کردند واردات قراضه از عراق و افغانستان آزاد است؛ اما این سئوال در این میان مطرح میشود که چه عواملی باعث شد واردات دوباره از سر گرفته شود و آیا در این رابطه دستهای پشت پرده در کار بود؟ واردکنندگان قراضههای آهن مجبورند برای وارد کردن هر تن از این محصول علاوه بر تعرفه 4 درصدی حق گمرکی، 9 درصدی مالیات بر ارزش افزوده ؛عوارض شهرداری ،آموزش و پرورش و ... را پرداخت می کنند که گاهی اوقات این عوارض به طور کلی به 13 درصد هم می رسد. این موضوع موجب میشود که واردات قراضههای آهن برای واردکننده سود کمی داشته و حتی در مواردی آنها را مصمم به تأسیس کارخانه در کشور عراق یا افغانستان برای صادرات به ترکیه کند.
راهکار شما برای نظامند کردن حوزه ضایعات آهن در کشور چیست؟
در حوزه ضایعات آهن هیچ انجمن صنفی وجود ندارد و پیشنهاد ما این است که به صورت یک اتحادیه، تمامی موضوعات مربوط به ضایعات آهن پیگیری شده و این امر زیر نظر مستقیم وزارت صنعت، معدن و تجارت صورت گیرد تا تولیدکننده، مصرفکننده و هم نهادهای نظارتی در آن عضو بوده و تصمیماتی که در نهایت گرفته میشود در تضاد با هم نبوده و قدرت اجرایی داشته باشد. دولت بهتر است به جای افزایش بنزین اقداماتی همچون افزایش قیمت گاز کارخانجات فولاد را که انرژی را به راحتی هدر میدهند، در برنامه خود قرار دهد تا با این کار علاوه بر فشار نیاوردن به اقشار کم درآمد جامعه ،بهرهوری در این شرکتها را افزایش دهد.
باید توجه داشت این نوع حمایتی که اکنون دولت از واحدهای تولیدی همچون فولادسازی و خودروسازی میکند، درست نیست و بسیاری از آنها نیازی به این نوع حمایت ندارند و موجب میشود تا بهرهوری آنها بیش از پیش افت کند.