کارمندان، فارغالتحصیلان بیکار شاغل در شغل مسافرکشی، بازنشستگان، نخبگان، متخصصین شهری، اصناف دارای هوشمندی و تجارب کاری که یک سطح معین از فهم اجتماعی را کسب کردهاند. ... و مانند اینها معمولا به عنوان بخشی از طبقه متوسط ایران تلقی میشوند.
دولت در مالیاتستانی از آنچه که مسعود نیلی آن را «صدک مرفه» جامعه میخواند موفقیتی نداشته است، توان برقراری عدالت اقتصادی در این دولت دیده نمیشود و در نتیجه این طبقه متوسط هستند که باید مالیات بیشتری بدهند، بنزین را با نرخ بیشتری بخرند، از کمکهای یارانهای دولتی بهره کمتری ببرند و با مشکلات اقتصادی بیشتری دستوپنجه نرم کنند.
مسعود نیلی میگوید: «صدک اول (ثروتمندترین قشر) جامعه در مقایسه با صدک آخر درآمدی نسبت یک به 86 دارد که عدد غیرقابل قبول و ناعادلانهای است ... در جامعه، فقر بازتولید نمیشود اما سازوکارهایی که وضع فقرا را بهتر کند، فعال نیست.»
رئیس سازمان امور مالیاتی با بیان اینکه براساس برآوردهای مختلف سالانه بین 13 تا 30 هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی در کشور اتفاق میافتد، گفت: مالیات پزشکان 700 میلیارد تومان در سال است اما اکنون این قشر 150 میلیارد تومان مالیات میپردازند.
دولت از سال تصویب یارانهها در آذر89 در هر سال حدود 42 هزار میلیارد تومان بابت یارانههای نقدی پرداخت کرده است، اما این رقم را برای سال آینده تا 23 هزار میلیارد تومان کاهش داده است. اگر قرار باشد فقط 23 هزار میلیارد تومان یارانه نقدی 45 هزار و 500 تومانی پرداخت شود باید تا حدود نیمی از یارانهبگیران فعلی حذف شوند تا رقم 23 هزار میلیاردی پاسخگوی پرداختهای نقدی باشد. این نیمی از یارانهبگیران با توجه به بودجه باقیمانده میتواند به معنای حذف 30 میلیون نفر باشد. مسعود نیلی خود مرفهین واقعی را با لفظ صدک خطاب میکند و به نظر میرسد، این 30 میلیون نفر تماماً ازمیان طبقه متوسط خواهند بود.