منابع مالی تأمین مسکن هست اما دولت برنامه ندارد

وزیر راه دیروز در نشست فراکسیون مستقلین گفت نبود اعتبار مانع اجرای مسکن اجتماعی شد.
عباس آخوندی که بارها به ناسزاگویی علیه 2 میلیون مسکن مهر اکتفا کرده، دیروز در خصوص نحوه خانه‌دار شدن اقشار مختلف جامعه عنوان کرد: افرادی که واقعاً پس‌انداز کننده باشند می‌توانند خانه‌دار شوند، اما برای افراد کم‌درآمد جامعه وزارت راه، طرح مسکن اجتماعی را ارائه کرده بود که به علت عدم اختصاص ریالی در بودجه نتوانستیم آن را اجرایی کنیم.
پیش از این آقای روحانی در معرفی مجدد آخوندی برای تصدی وزارت راه، دو عبارت قابل تأمل را بیان کرده بود:
«من آقای آخوندی را می‌خواهم که اگر خواستیم هواپیما بخریم هر روز نیاید به من بگوید پول از کجا بیاوریم» و «ما در دولت یازدهم در حوزه مسکن نتوانستیم با آقای آخوندی به توافقی نهایی برسیم. در دولت دوازدهم مسئله مسکن را از او به جد می‌خواهم.»
آیا مسئله، فقط پول نخواستن وزیر است؟ تکلیف رکودی که در دولت یازدهم و در بخش مسکن تشدید شد و 200 شاخه شغلی و صنعتی را خواباند و به رکود فراگیر اقتصادی منتهی شد، چه می‌شود؟ لجبازی با مسکن مهر به تحریم‌ها ربط دارد؟
معنای این دو تعبیر در کنار هم این می‌شود که وزیر پیشنهادی، در حوزه مسکن و شهرسازی، آورده مورد قبول روحانی (و ایضاً مردم) نداشته و آبشان در یک جوی نرفته است. در حوزه راه هم از مجموعه حوزه‌های حمل و نقل جاده‌ای، ریلی، دریایی و هوایی، جناب وزیر، مسئول خرید خوبی در حوزه هواپیما بوده؛ چون از دولت پول نمی‌خواهد! اما مثلاً آیا دو برابر شدن قیمت بلیت هواپیما و غیرقابل تحمل شدن این نرخ برای مردم هم موضوع مهمی باشد؛ نه، نیست.
آقای روحانی اخیراً نیز در جریان سفر به کرمانشاه و سرپل ذهاب، جملاتی گفت که ناامیدی وی از نقش آفرینی مثبت وزیر راه و تمایل به فرافکنی مسئولیت ساخت مسکن را بازگو می‌کند؛ «در همین سرپل ذهاب، مسکن‌های مهر را دیدیم که چطور شده‌اند و کنار آنها خانه خود مردم است که حتی شیشه آن نشکسته است. مردم باید خودشان خانه بسازند. در این صورت خودشان بهتر می‌سازند. گاهی دولت در مواردی ناچار است تصدی‌گری کند. هر چه کارها را به مردم واگذار کنیم، بهتر، ارزان‌تر، دقیق‌تر و زودتر انجام می‌دهند».
سؤالاتی که مطرح می‌شود این است: آیا نباید بر مسکن‌های ساخته شده از سوی دولت نظارت شود؟ یعنی مثلاً 5700 واحد مسکونی که در دولت یازدهم ساخته و به مردم تحویل داده شده، تحت نظارت قرار نداشته است؟ اگر قرار است مردم خودشان خانه بسازند، چه نیازی به وزارت‌خانه و بودجه‌های هنگفت آن است؟ مردم ضعیف و متوسط چگونه می‌توانند شخصاً خانه بسازند و اگر قادر بودند، آیا معطل بی‌عملی‌ها و امروز و فردا کردن‌های وزارت راه و شهرسازی می‌ماندند؟
به نظر می‌رسد دولت زلزله کرمانشاه را بهانه قرار داد تا ضمن ناسزاگویی خلاف واقع و بی‌دلیل به مسکن مهر، اعلام کند که نمی‌خواهد پاسخگوی مردم در حوزه تأمین مسکن باشد و بهانه آن را هم نبود بودجه اعلام می‌کند. اما حامیان دولت به این مغالطه نیز پاسخ داده‌اند.
اولاً مرحوم هاشمی درباره دعاوی کلان دولت مبنی بر اینکه خروج از رکود و رونق اقتصاد را به آمدن سرمایه‌گذاری خارجی حوالت می‌دادند، تصریح کرد: با 20 درصد نقدینگی موجود می‌توان به اقتصاد رونق داد.
ثانیاً احمد خرم وزیر راه دولت اصلاحات اردیبهشت 95 در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد تصریح کرد «دولت برای رونق اقتصادی، پروژه مسکن مهر را احیا کند. به عقیده من مهم‌ترین مشکل دولت روحانی ناهماهنگی میان تیم اقتصادی دولت است. در این تیم برخی معتقدند که مشکل اول کشور رکود است و برخی دیگر معتقدند تورم است. در واقع در تیم اقتصادی هماهنگی در مورد مشکل کشور وجود ندارد تا دولت به طور کامل روی معضل اصلی متمرکز شود و آن را حل کند. به بیان دیگر دولت در این مورد دچار سردرگمی است.»
وی خاطرنشان کرد: در درجه اول سیستم بانکی نباید انقباضی برخورد کند و به واحدهای تولیدی که سرمایه در گردش ندارند وام پرداخت کند. وقتی تولید در کشور افزایش پیدا کند در کنارش نقدینگی افزایش یابد نمی‌تواند تورم‌زا باشد. به بیان دیگر افزایش نقدینگی به شرط تولید تورم‌زا نخواهد بود. بنابراین دولت باید از سیاست‌های انقباضی عبور کند.
خرم با دفاع از مسکن مهر گفت: «دولت می‌تواند برخی از کارها را ضربتی انجام دهد. به نظر من فعال کردن پروژه مسکن مهر می‌تواند بخشی از آن شوک را ایجاد کند. در واقع پروژه مسکن مهر یک پروژه تولیدی است و می‌تواند واحدهای زیادی را فعال کند. شاید بسیاری بگویند مسکن مهر مشکلات زیادی دارد که حرف درستی است اما دولت می‌تواند پروژه مسکن مهر را در عین فعال‌سازی اصلاح کند. به طور کلی مهم‌ترین شوکی که می‌تواند در این شرایط وضعیت اقتصاد ایران را تکان دهد، شوک در بازار مسکن است. در کشور ما به طور متوسط سالی 500 هزار مسکن باید ساخته شود. بسیاری از طبقات جامعه هم توان خرید کامل مسکن را ندارند. در این شرایط دولت باید بسته‌های وامی با شرایط مختلف را تعبیه کند و در اختیار مردم بگذارد تا آنها هم این وام‌ها را در بازار مسکن خرج کنند. در واقع پولی که دولت به شکل وام به مردم داده است وارد چرخه اقتصادی می‌شود و رکود را کاهش می‌دهد. این موضوع حتی در آمریکا هم وجود دارد. بانک‌های آمریکا وام‌های مختلفی برای مسکن پرداخت می‌کنند. حتی برای سازنده‌های خانه همچنین وام‌دهی‌ای وجود دارد.»
در حقیقت اگر وزیر باکفایتی بر سر کار بود و دولت نیز برای تامین مسکن مردم و گردش درونزای چرخ اقتصاد(و استخدام نقدینگی موجود) برنامه داشت، می‌شد با یک تیر دو نشان زد و هم بی‌نیاز از ناز و عشوه غربی‌ها، نقدینگی موجود(1380 هزار میلیارد تومان) را در خدمت اقتصاد به کار گرفت، هم به اعتبار رونق بخش مسکن، چرخ 200 شاخه صنعتی و شغلی را به گردش درآورد و هم مشکلات سکونت اقشار ضعیف و متوسط را به نحوی برطرف کرد که لازم نباشد رئیس‌جمهور و معاون اول رئیس‌جمهور به جای رسیدگی به مشکلات زلزله‌زدگان، مجبور به خلاف‌گویی و موج‌سازی علیه مسکن مهر که 12 میلیون نفر را صاحب خانه کرده، شوند.
این نکته هم گفتنی است که وزیر راه جزو بی‌میل‌ترین وزرا برای پاسخگویی است. چنان‌که کیاداود اسفندیاری مجری برنامه اقتصادی «پایش» پیش از این در واکنش به لاف‌های وزیر راه و شهرسازی درباره ضرورت نقد و آگاهی‌بخشی رسانه‌ای نوشت: «بارها از شما برای حضور در برنامه دعوت کرده‌ایم ولی هیچگاه قبول نکردید، آن یک شب هم که آمدید، قبلش کلی خط و نشان برایمان کشیدند که فلان سوالات را از وزیر نپرسید. آن شب آمدید و فقط درباره حاشیه‌نشینی مونولوگ گفتید و من ماندم با انبوه سوالات مردمی درباره مسکن مهر، کیفیت خدمات راه‌آهن و هواپیماها. آن شب پیشمرگ انتقادها به دولت شدیم و جای شما فحش خوردیم. مسئولان سیما دائم به من تاکید می‌کنند رعایت شما و دیگر دولتمردان را بکنم و حرفی نزنم و سوالی نپرسم تا به شما و دولت بربخورد! شاید نگرانند دولت همین بودجه محدود صدا و سیما را هم بیشتر ببندد... ما در دولت سابق، با صریح‌ترین بیان ممکن، انتقادات کارشناسان و حرف مردم را پخش می‌کردیم. اما الان پایش کجاست؟ یا از ترس برنخوردن به دولت، موضوعات نرم انتخاب می‌کند یا اصلا پخش نمی‌شود.»