راهکار جلوگیری از تکرار فاجعه پلاسکو

فروریختن ساختمان پلاسکو آغاز شروع یک دومینوی بزرگ در شهر تهران و سایر کلان‌شهرهای دیگر کشور بود. اکنون در تهران و سایر کلان‌شهرها ده‌ها و صدها ساختمان بلندمرتبه و فرسوده وجود دارد که عمر آن‌ها به بیش از 40-50 سال می‌رسد و به‌عنوان تهدیدهای بالقوه شهری محسوب می‌شوند و هرلحظه ممکن است براثر تکانه‌ای کوچک یا ایجاد حادثه‌ای همچون پلاسکو، فاجعه‌ای عظیم بیافرینند.

ساده‌انگاری است که فکر کنیم شهرداری تهران یا سایر شهرداری‌های کشور توان و ظرفیت پلمب این ساختمان‌ها را داشته باشند. ساختمان‌هایی مانند پلاسکو که ارتزاق و گذران روزی عده بسیاری از مردم به آن وابسته است به‌راحتی قابل پلمب نیستند،‌ اگر کمی واقع‌گرایانه به پلمب پلاسکوهای موجود نگریسته شود، دیده می‌شود که پلمب آن‌ها موج بزرگی از نارضایتی اجتماعی را در جامعه ایجاد خواهد کرد و هر چه تعداد این پلاسکوها بیشتر باشد، این موج بزرگ‌تر خواهد شد و بالاخره تا چند پلاسکو را می‌توان پلمب کرد تا مشکل نوسازی آن حل شود؟

مسلماً پلمب راه‌حل گذر از بحران پلاسکوها در شهرهای بزرگ کشور نیست، و با توجه به قدرت‌های که صاحبان این املاک دارند معلوم نیست چند سال زمان ببرد تا پلمب این ساختمان‌ها به نتیجه برسد. بنابراین باید از پلمب کردن گذر کرد و به دنبال راه‌حلی بود که نوسازی و ایمن‌سازی از طرف خود مالکین و با اشتیاق و عدم اجبار اتفاق بیفتد. راه‌حلی که مشکلی در کسب‌وکار عده زیادی از مردم ایجاد نکند و درعین‌حال نیز این واحدها در کوتاه‌مدت نوسازی شوند.

یکی از راه‌هایی که می‌تواند برای حل این مشکل مؤثر واقع شود، بالا بردن هزینه‌های نگهداری ساختمان‌های فرسوده از طریق وضع مالیات‌ با نرخ بالا و تصاعدی است. وضع مالیات باعث می‌شود که شهرداری‌ها با پلمب و اخطارهای پی‌درپی به دنبال رفع این معضلات نباشد، بلکه این مالکان ساختمان‌ها فرسوده هستند که برای کاهش هزینه‌هایشان مجبور به نوسازی ساختمان خود می‌شوند. همچنین بسیاری از تنش‌ها و بدبینی‌هایی که ممکن است در اثر پلمب کردن نسبت به مدیریت شهری ایجاد شود از بین‌ می‌رود.

هنگامی‌که مالیات آن‌قدر زیاد باشد باعث می‌شود که یا مالک اقدام به نوسازی ساختمان کند تا دیگر مالیات ندهد و یا اینکه هزینه‌های مالیات را بر دوش مستأجران انتقال دهد. که انتقال مالیات به مستأجر باعث خواهد شد که ساختمان مزیت رقابتی خود را از دست بدهد. بنابراین مالک مجبور است برای فعالیت ساختمان خود آن را نوسازی کند و یا اینکه به کسی که توان نوسازی آن را دارد واگذار نماید.

اما نکته‌ای که باید به آن توجه شود تا اثر وضع مالیات تحقق یابد این است که این قانون باید برای همه الزامی باشد و هیچ شخص یا ارگانی از آن معاف نشود و همچنین عدم پرداخت مالیات به معنای مقابله شدن با شهرداری که قدرت کم اجرایی دارد نباشد، بلکه کسانی که از پرداخت مالیات سرباز می‌زنند باید توسط دولت از طریق محدودیت توسط ابزارهای مالی تنبیه شوند.

گام دیگری که لازم است برداشته شود این است که برای جلوگیری از ایجاد رانت و تبعیض در پرداخت مالیات‌ها سامانه‌ای طراحی شود تا تمامی اطلاعات کامل ساختمان‌های فرسوده به همراه پرداخت یا عدم پرداخت مالیاتشان برای مردم به نمایش گذاشته شود تا مردم در جریان کامل پرداخت مالیات‌ها قرار داشته باشند و کسی نتواند از فشار افکار عمومی فرار کند.