افزایش و کاهش قیمت محصولات کشاورزی موضوع جدیدی نیست و در سالهای مختلف به کرات وجود داشته است. افزایش چند برابری قیمت پیاز در هفتههای اخیر نیز مشتی از خروار است. این افزایش در حالی است که قیمت کنونی پیاز حدود 2.5 برابر قیمت این محصول در زمان مشابه سال گذشته است. این تغییرات قیمت، علاوه بر مصرف کننده نهایی به تولید کننده نیز آسیب میرساند.
برای مثال افزایش قیمت از یک سو به طور مستقیم، باعث بالا رفتن هزینههای مصرف کننده نهایی و آسیب به وی میشود و از سوی دیگر به صورت غیر مستقیم؛ افزایش انگیزه برای قاچاق، ورود واسطهگران مخرب به شبکه توزیع و نیز افزایش هزینههای تولید در سالهای آینده به تولید کننده نیز آسیب میرساند.
این وضعیت به ویژه در قاچاق محصولات کشاورزی هرچند اندک، میتواند باعث ورود انواع آفات و بیماریها به کشور شود که آثار مخرب آن تا سالها قابل جبران نخواهد بود. از بین رفتن حدود 25 هزار هکتار از باغات لیمو ترش به دلیل ورود بیماری جاروک لیموترش از آن طرف مرزها یکی از آن موارد است.
از سوی دیگر کاهش قیمت نیز باعث متضرر شدن تولیدکنندگان و عدم تمایل آنان به تولید آن محصول برای سالهای بعد میشود و در نتیجه افزایش قیمت را در پی خواهد داشت. بی تردید این امر باعث تکرار چرخه معیوب نوسانات قیمت در تولید خواهد شد.
یکی از مسائل مهم تاثیرگذار در بازار، تغییرات عرضه و تقاضا است. تغییرات تقاضای محصولات کشاورزی دارای یک روند ثابت و تا حدودی قابل پیشبینی است، که به جز در موارد استثناء نظیرکاهش شدید تقاضای سبزیجات در تابستان چند سال پیش به دلیل شیوع بیماری وبا تغییرات شدیدی در آن مشاهده نمیشود.
*عوامل تاثیرگذار بر تغییر عرضه محصولات کشاورزی
بنابراین تغییرات عرضه عامل تعیین کنندهای در تغییر و نوسانات قیمت محصولات کشاورزی به حساب میآید. عوامل مختلفی بر تغییرات عرضه تاثیرگذار هستند که از مهمترین آنان میتوان به تغییرات اقلیمی، واسطهها و تولید نامتوازن اشاره کرد.
تغییرات اقلیمی نظیر سرمازدگی باغات مرکبات و بارندگیهایی شدید جنوب کشور در زمستان سال گذشته که موجب از بین رفتن محصولات و نیز اختلال در برداشت و انتقال محصولات کشاورزی شد و یا شرایط اقلیمی نامساعد که گاهی باعث تاخیر در کشت محصولات کشاورزی میشود، میتواند به کاهش میزان تولید و عرضه محصولات کشاورزی بیانجامد، عاملی که به گفته مسئولان در افزایش قیمت پیاز در چند هفته ی اخیر نیز موثر بوده است.
عامل بعدی وجود واسطهها است؛ که فی نفسه نه تنها آسیبی به شبکه توزیع وارد نمیکند، بلکه بخشی از زنجیره تولید تا عرضه محصولات کشاورزی است. چرا که تمامی تولیدکنندگان به ویژه تولید کنندگان کوچک از توانایی کافی جهت بازاریابی محصولات برخوردار نیستند. بنابراین واسطهها میتواند به تسهیل امور بازاریابی و عرضه محصولات کشاورزی کمک کنند.
اما باید به این نکته توجه داشت، فعالیت واسطه گرانی که بدون ایجاد هیچ گونه ارزش افزوده و تنها به دست به دست کردن محصولات کشاورزی بسنده میکنند، به طور قطع موجب افزایش قیمتها میگردد که این افزایش نفعی برای تولید کننده و افزایش درآمد او ندارد.
در شرایط خاص و کاهش تولید محصولات کشاورزی نقش مخرب این واسطه ها به دلیل در دست داشتن فعل و انفعالات اقتصادی درون بازار پر رنگتر شده و از نابسامانی به وجود آمده استفاده میکنند، گاهی حتی باعث کاهش عرضه میشوند تا بتوانند قیمت را افزایش داده و سود بیشتری نصیب خود کنند.
*عدم توازن در تولید؛ عامل اصلی نوسانات قیمت محصولات کشاورزی
عامل اصلی نوسانات مقطعی و فصلی در بازار محصولات کشاورزی را میتوان عدم توازن در تولید دانست. عدم توازنی که با محدود بودن سطح زیرکشت و کاهش تولید، باعث متضرر شدن مصرف کننده و افزایش انگیزه برای ورود واسطهها و محصولات قاچاق به بازارهای داخلی میشود.
از این رو، با وجود مازاد تولید و عدم صرفه اقتصادی باعث عدم برداشت محصول از مزرعه و یا از بین رفتن محصولات برداشت شده در انبارها می شود که این امر باعث هدر رفتن میلیونها لیتر آب، صدها هزار لیتر سوخت و سایر منابعی که در تولید مصرف شدهاند، نظیر برق و نهاده های کشاورزی میشود. منابعی که علاوه بر مشقت بسیار در فراهم نمودن آنها، در اکثر موارد با یارانههای فراوان در اختیار تولیدکنندگان کشاورزی قرار می گیرند تا با تولید محصولات مورد نیاز در مسیر حفظ امنیت غذایی کشور صرف شوند.
*ماجرای دو سر باخت تولید محصولات کشاورزی
عدم توازن در تولید و نوسان قیمت ها باعث بالا رفتن ریسک تولید خواهد شد و این خود عاملی است تا تولید کننده محصولات کشاورزی سعی نماید، کمترین سرمایه گذاری را در مسیر تولید انجام دهد.
به این ترتیب در صورت افت شدید قیمتها کمترین آسیب را متحمل شود و در نهایت به جای استفاده از روشهای مدرن که به حفظ خاک، آب، محیط زیست و افزایش کیفیت و سلامت محصول میانجامد به ارزان قیمت ترین روش ها بسنده میکند که این نیز به صورت غیر مستقیم عامل مصرف آب، سموم و کودهای شیمیایی بیشتر خواهد بود.
در این حالت هرچند در کوتاه مدت هزینه تمام شده محصول کاهش پیدا کرده است، اما در بلندمدت به دلیل عوارض استفاده بیش از حد از این نهادهها و نیز منابعی نظیر آب به افزایش هزینههای تولید خواهد انجامید.
این درحالی است که در صورت کاهش ریسک، تولیدکنندگان با سرمایه گذاری مناسب میتوانند با افزایش بهرهوری و استفاده از تکنولوژی نوین به کاهش هزینهها و افزایش درآمد خود اقدام نمایند.
*سیکل معیوب تولید محصولات کشاورزی
در مورد عدم توازن در تولید، نمونههای زیادی در سالهای گذشته وجود داشته است که با کاهش تولید یک محصول و افزایش قیمت آن در سالهای بعد همه مزارع کشور به تولید آن محصول اختصاص پیدا میکند و همین عامل موجب افزایش عرضه به همراه افت قیمت آن محصول میشود که در ادامه این سیکل معیوب تولید، با کاهش قیمت آن محصول در سالهای بعد، کشت آن معدود و محدود میشود که در نتیجه افزایش قیمت آن محصول را در بر خواهد داشت.
*حمایت هوشمندانه از بخش کشاورزی در گرو ایجاد بانکهای اطلاعاتی
جهت رفع این نوسانات قیمت، یکی از راهکارهای اصلی را میتوان تنظیم هوشمندانه بازار براساس اطلاعات دقیق بخش های مختلف زنجیره تولید و تامین محصولات کشاورزی دانست. در این صورت می توان با پیش بینی تولید و آگاهی از موجودی کشور با ابزار مختلفی که در اختیار حاکمیت قرار دارد در بازههای زمانی که کمبود یا عدم تولید درکشور وجود دارد با پیش بینی شرایط، نسبت به فراهم نمودن زمینه واردات و در مواقعی که تولید مازاد وجود دارد، نسبت به ذخیره سازی یا صادرات تولید مازاد اقدام نمود.
به این صورت است که بدون وارد آمدن آسیبهای ناخواسته به تولیدکنندگان نظیر صدور مجوز واردات دیر هنگام و یا مازاد بر نیاز در مواقع کمبود محصولات که باعث ورود محصول وارداتی هم زمان با به دست آمدن تولید داخل میشود، از آسیبهای نوسانات قیمت برای مصرفکنندگان و تولیدکنندگان کاست.
جهت دستیابی به سازوکار برنامهریزی و پیش بینی از وضعیت میزان تولید، سطح کشت و برداشت محصولات کشاورزی باید نسبت به جمعآوری و تولید اطلاعات به لحظه توجه جدی داشت.
این در حالی است که متاسفانه آمار تولید سالهای گذشته مبنای برنامهریزی و پیش بینی سیاستگذاران بخش کشاورزی قرار میگیرد که به دلیل تخمینی بودن و نیز به لحظه نبودن، قابلیت اتکا برای تصمیم گیری ندارد.
با ایجاد سیستمهای اطلاعاتی در فرآیند تولید و نیز توزیع میتوان ابزار مناسبی را جهت پیش بینی و نیز اعمال مدیریت به دست آورد. به این ترتیب با دانستن وضعیت تولید در لحظه و پیش بینی نسبتا دقیق وضعیت آن در آینده، میتوان بازههای زمانی کسری عرضه و یا مازاد عرضه را پیش بینی و با اتخاذ تدابیر مناسب نظیر ذخیره سازی یا ایجاد بازار، از نوسانات شدید قیمت جلوگیری نمود.
علاوه بر این، چنین ابزاری کمک خواهد کرد تا بتوان نسبت به اجرای اقداماتی نظیر اجرای الگوی کشت با ابزارهای تشویقی که می تواند تا حد زیادی از هدر رفت منابع به دلیل نامناسب بودن برنامهی تولید در مناطق مختلف و هم پوشانی تولید بسیاری از مناطق بدون اطلاع از هم جلوگیری نمود که خود راهکار دیگری در جلوگیری از تولید نامتوازن است.
قوانین متعددی نظیر ماده 22 قانون افزایش بهره وری کشاورزی و منابع طبیعی و ماده 48 قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر بر ایجاد چنین بانکهای اطلاعاتی تاکید میکنند.
در راستای ایجاد این بانکهای اطلاعاتی سامانههایی نظیر شناسنامه بهرهبردار در سالهای گذشته ایجاد شده است که به دلیل عدم جامعیت و عملکرد جزیرهای از سوی متولیان امر هنوز به مقصود مورد نظر نرسیده است. جمع آوری اطلاعات باید در طول زنجیره تامین و در بخشهای مختلف فرآیند تولید به صورت یکپارچه صورت بگیرد تا بتوان از آنان استفاده مناسب را داشت.