قریب به 60 سال پیش، اتحادیه اروپا با هدف انسجام همسویی و یکپارچگی هر چه بیشتر کشورهای اروپایی در عرصههای اقتصادی و توسعه صنعتی شکل گرفت، اما آنچه که از وضعیت موجود و خروجی این مجموعه حاصل شده، همسان و همسو با اهداف از پیش تعیین شده در این حوزه جفرافیایی به نظر نمی رسد.
در ذیل این گزارش تلاش می شود در گفت و گو با کارشناسان و صاحب نظران، افق این اتحادیه عظیم اروپایی از حیث اقتصادی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
سعید نظام لو، محقق و پژوهشگر اقتصادی، با اشاره به نامتقارن و ناهمگون بودن اقتصاد برخی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا، اظهار داشت: یکی از دلایل و عوامل مؤثر در عدم حصول خروجی مطلوب و مطابق نظر غربی ها، معطوف به همین ناهمگونی می شود.
وی افزود: در صورت وجه اشتراکات اقتصادی هر چه بیشتر کشورهای اروپایی، اهداف مورد نظر اتحادیه مورد اشاره به نحو مطلوب تری محقق می شد.
نظام لو عنوان کرد: در طول سالیان گذشته تلاش شده تا با اتخاذ برخی از تمهیدات و پارهای از سیاست های اقتصادی همچون،کنترل نقدینگی، انعقاد قراردادها و تفاهمنامه های متعدد اقتصادی و مالی، فروش اوراق قرضه و غیره تا حدودی ناهمگونیهای حاکم بر این اتحادیه پوشش داده شده و به تعبیری همین سیاست ها باعث دستیابی به انسجام ناپایدار در این مجموعه شده، اما به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، استمرار وضعیت موجود غیر ممکن است و قطعاً در آینده، شاهد تجزیه، انفکاک و جدایی هر چه بیشتر کشورهای اروپایی از این مجموعه خواهیم بود.
محقق وپژوهشگر اقتصادی گفت: برخی از صاحب نظران و تئوریسین های اقتصادی اروپایی معتقدند،کشورهای شمال اروپا از اقتصاد توانمندتر و منسجم تری به نسبت کشورهای جنوب اروپا برخوردارند و همین شکاف و تفاوت، بر یک دستی و همسویی فعالیت های این مجموعه تأثیرگذاشته است.
وی افزود: این موضوع بعضاً در اظهار نظر مسئولان اقتصادی کشورهای حوزه شمالی اروپا نیز به چشم می خورد گویی اینکه،کشورها و دُوَلِ خِطِه شمالی اروپا، همواره از وضعیت شکننده و نامطلوب اقتصادی خطه جنوبی نگران هستند.
نظام لو گفت: در طول سالیان گذشته، چالش های اقتصادی کشورهایی همچون اسپانیا، ایتالیا و پرتقال تا حدی بالاگرفته که کشورهای حوزه شمالی را نیز متضرر ساخته و حداقل اینکه در مسیر دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده در اتحادیه اروپا ، موانعی جدی ایجاد کرده است.
محقق و پژوهشگر اقتصادی عنوان کرد: به نظر می رسد یکی از دلایل جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا نیز ناظر بر چنین دغدغه هایی است،کشوری که حضور فعالانه آن در مجموعه اشاره شده ، وزنه ای سنگین و مؤثر در یکپارچگی برخی از نارسایی های موجود محسوب می شد، اما همین شکاف ها و تفاوت های اقتصادی و بنیه ضعیف برخی از کشورهای حوزه جنوبی، مزید بر علت شد تا بریتانیا به این جمع بندی برسد که با خروج از این اتحادیه، زیر بار هزینه هایی که مُسَبِب و عامل آن نیست نرود.
اتحادیه اروپا دو شقه خواهد شد؟
پویا رضوانی،کارشناس اقتصادی ، با اشاره به وضعیت غیر قابل پیش بینی اقتصادی برخی از کشورهای حوزه جنوبیِ قاره سبز( اروپا)، همچون ایتالیا به عنوان عضوی از اتحادیه مذکور عنوان کرد: برخی طرحها و دستورکارها در این اتحادیه تعریف می شود که کشورهای حوزه جنوبی، قادر به تأمین هزینه های لازم برای پیشبرد آن اهداف نیست و در چنین شرایطی این کشورهای حوزه شمالی هستند که باید هزینه خسارات و کاستی های دُوَلِ خطه جنوبی را تأمین و پرداخت کنند، موضوعی که با منافع ملی کشورهای عرصه شمالی سازگار و همسو به نظر نمی رسد.
وی افزود: اخیرا برخی مباحث در خصوص احتمال تقسیم بندی اتحادیه اروپا به دو حوزه، یورو 1 و یورو 2 بر سر زبانها افتاده و دور از ذهن نیست که در آیندهای نه چندان دور،کشورهای شمال اروپا در قالب یورو 1 و کشورهای حوزه جنوبی در قالب یورو 2 در این اتحادیه نقش آفرینی کنند و در صورت اجرایی شدن این طرح، بستری حاکم می شود کشورهای حوزه شمالی ، هزینه خسارات و ناکارآمدی و ضعف های اقتصادی بخش جنوبی را نخواهند داد.
رضوانی عنوان کرد: البته این طرح، تاکنون بصورت غیر رسمی مطرح شده، اما تردیدی وجود ندارد که استمرار وضعیت موجود، ماهیت اتحادیه مذکور را تضعیف میکند و ممکن است به تدریج کشورهای دیگری نیز عطای حضور در این اتحادیه را به لقایش ببخشند.
کارشناس اقتصادی گفت: با چنین اوصافی، اتخاذ راهکاری برای برون رفت از وضعیت اشاره شده برای اروپا، اجتناب ناپذیر به نظر میرسد، در غیر اینصورت تبعات و پیامدهای منفی و خسارت باری در انتظار این مجموعه اقتصادی عظیم خواهد بود.
نقش منفی واشنگتن و مسکو در شدید تر شدن چالش های اتحادیه اروپا
محمد رضا نیکو صفت، کارشناس اقتصادی سیاسی،از منظر و زاویه دیگری، آینده اتحادیه اروپا را مورد بحث و بررسی قرار می دهد.
وی معتقد است، سیاست های دونالد ترامپ، در ایالات متحده، وضعیت نگران کننده ای را (به زعم برخی از کشورهای اروپایی) در معادلات اقتصادی و سیاسی این حوزه جغرافیایی رقم زده است.
کارشناس اقتصادی سیاسی عنوان کرد: از سوی دیگر سیاست های پوتین در اروپا به معضلی جدی برای اتحادیه مورد اشاره مبدل شده و به واقع رویه و رویکرد این دو ضلع اثرگذار در اقتصاد جهانی، باعث شده تا پایه های اتحادیه اروپا بیش از پیش سست و لرزان شود.
وی افزود: اخیراً گمانه زنی هایی در خصوص احتمال جدایی فرانسه از این اتحادیه نیز مطرح شده که در صورت صحت این امر، دیگر هویت شاخص و قابل اعتنایی برای اتحادیه اروپا باقی نمی ماند.
نیکو صفت در خاتمه یادآور شد: مشکلات و معضلات فعلیِ اتحادیه اروپا آنچنان عمیق و شدید است که بعید به نظر می رسد امکان حل و فصل آن در میان مدت یا کوتاه مدت وجود داشته باشد و احتمال از هم پاشیدگی این اتحادیه در طی سال های آینده، چندان غیر منتظره نخواهد بود.