قالیباف در بیانیه انتخاباتی خود اعلام کرد که درآمد کشور را در یک دوره 4 ساله 2.5 برابر افزایش می دهد.
بلافاصله از فردای انتشار بیانیه صدای مخالفان بلند شد که وعده قالیباف عملی نیست.
اما مخالفان قالیباف دو دسته اند:
یک دسته براساس شناختی که از توان خودشان دارند، مخالفت می کنند. این گروه مخاطب این نوشتار نیستند.
اما دسته دوم گروهی از اقتصاددانان هستند که شعار رشد دو و نیم برابری درآمدها را غیرواقعی می دانند. قالیباف هنوز جزییات این وعده را اعلام نکرده است و باید منتظر ماند؛ اما بدون تردید چنین شعاری غیرواقعی نیست.
اما چرا؟
قالیباف وقتی شعار اشتغال 5 میلیونی را اعلام کرد عده ای گفتند ممکن نیست. مدتی بعد مشخص شد که این عدد همان هدف نهایی برنامه ششم است و معلوم نیست چرا برخی با اجرای اسناد بالادستی توسعه مخالف اند؟
درباره رشد اقتصادی نیز معیار برنامه ششم توسعه، رشد 8 درصدی است. راه رسیدن به این رشد البته نیازمند سرمایه گذاری در بخش های مختلف از جمله صنایع نوین، بهبود فضای کسب و کار و ایجاد شرایطی برای استفاده از ظرفیت های خالی مانده اقتصاد است.
رسیدن به چنین رشدی بدون تردید در کوتاه مدت همراه با تورم است. تورم رابطه معناداری با رشد اقتصادی دارد.
رشد حاصل از فشار تقاضا اساسا همراه با تورم است و در اقتصادهای در حال رشد اتفاق می افتد.
به یک معنا اگر رشد 8 درصدی با 17 درصد تورم(پیش بینی شده) همراه باشد سالانه 25 درصد رشد درآمدی خواهیم داشت که در پایان 4 سال دو و نیم برابر می شود.
حالا سوال اینجاست که آیا این رشد درآمدی یعنی رشد اقتصادی؟ یعنی رشد ناخالص ملی؟ طبیعی است که چنین برداشتی غلط است. کجا گفته شده رشد اقتصادی دو و نیم برابر؟ کجا گفته شده تولید ناخالص ملی یا داخلی چنین رشدی دارد؟
مساله مهم این است که کشور باید از شرایط رکودی خارج شود. خارج شدن از رکود به معنای تحریک تقاضا از طریق هدایت نقدینگی است.
البته ممکن است این سوال مطرح شود که رشد تورمی، اثر درآمدی را از بین می برد و مردم این رشد درآمدی را احساس نمی کنند . در اینجا باید گفت که درک عامه مردم از افزایش یا کاهش تورم تنها با معیار قدرت خرید پول صورت میگیرد نه تغییرات شاخص قیمت مصرفکننده. بنابراین رشد تورمی می تواند همراه با کنترل قیمت کالاهای اساسی برای مردم صورت گیرد و اجازه ندهد بار تورمی لازم برای کنده شدن از رکود اقتصادی، به اقشار مردم فشار آورد.
خلاصه اینکه وعده دو و نیم برابری دو بخش دارد. بخش اول که ظاهر ماجراست؛ خیلی پیچیده نیست. خروج از رکود و اتکا به رشد هدف گذاری شده در برنامه باعث رشد اسمی 25 درصدی می شود.
بخش دوم محتوای این رشد اسمی است که چطور این رشد ایجاد می شود و تورم به چه روشی کنترل می شود که قدرت خرید مردم آسیب نبیند.