در حالی که ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان یارانه دیگر کارایی خود را از دست داده و نمیتواند پاسخگوی نیازهای اساسی قشر ضعیف جامعه باشد، این یارانه به حساب ثروتمندان نیز واریز می شود. هر چند که از ابتدای فعالیت دولت یازدهم بسیاری از افراد از لیست یارانه بگیران حذف شدند اما رقم یارانه مابقی افراد همان رقم قبلی است. به همین منظور به گفتگو با ابراهیم رزاقی، کارشناس اقتصادی نشسته ایم تا درباره علت ناکارا بودن یارانه نقدی و عدم افزایش آن صحبت کنیم. مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید:
منتقدین طرح پرداخت یارانهها به اقشار کم درآمد که پرداخت یارانه را با عنوانهایی مثل صدقه دادن به مردم، توزیع فقر و ... عنوان میکنند، نظر شما در این خصوص چیست؟
همه مردم بر طبق اصل ۴۳ قانون اساسی باید خانه و شغل داشته باشند و بتوانند خودشان را درمان کنند. پس از رحلت امام (ره) باید با ۱۵۰۰ میلیارد دلاری که در وزارت کالا و خدمات داشتیم ۱۵۰ میلیون شغل ایجاد میکردیم. اما میبینید که فقط ۱۲ میلیون شغل آن هم با مبانی سرمایه داری ایجاد کرده ایم که نصف این مقدار دلالی است! در واقع مسئولین دولتی ما از زمان آقای رفسنجانی تا حالا بر خلاف قانون اساسی عمل کردند.
یا اصل ۴۴ قانون اساسی که دولت مشخص میکند با ابزاری که بخش دولتی دارد مانند صنایع صنعتی کننده، شغل به وجود آورد و واردات نکند یا اینکه دلار ارزان ندهد، اگر مسئولان اینطور عمل میکردند امروز یک نفر هم بیکار نمیماند و همه شرافتمندانه کار میکردند؛ کرایه خانه میدادند، خودشان را درمان میکردند.
اما متاسفانه بسیاری از مردم، قربانی نظام سرمایه داری پیاده شده هستند. اینها حق زندگی ندارند؟ باید از گرسنگی و بیماری بمیرند؟
متاسفانه موسسات دولتی را خصوصی کردیم و حالا شاهد این هستیم که قشر ضعیف جامعه باید دو سال در نوبت درمان باشند! یا در بحث دندانپزشکی که ۸۰ درصد کسانیکه نیاز به دندانپزشک دارند، شرایط برایشان فراهم نیست و به دلیل بحث مالی و یا عدم دسترسی به پزشک نمیتوانند خود را درمان کنند.
متاسفانه باید بگویم که از این نمونهها فراوان است، اما سوال این است که ما چکار کنیم؟ باید بگذاریم این افراد در فقر بسوزند؟ باید قشر ضعیف جامعه را که به دلیل فقر و بینوایی، ازدواج نکردند و هیچ رفاهی ندارند را خجالت بدهیم؟ و بعد بگوییم این صدقه است و این را هم حذف کنیم؟ به نظرم خیلی بی رحمانه است که راجع به مردمی که صاحبان انقلاب هستند اینگونه صحبت کنیم و به جای رفع نیازهایشان همین رقم یارانه که حدود ۵۰ هزار تومان است را هم قطع کنیم.
طبق آمارهای بانک مرکزی، هزینههای ناخالص سالانه خانوارهای شهری، که شامل اموری، چون پوشاک و کفش، آب و برق و گاز و مصارف سوختی، تفریح و ارتباطات میشود، نسبت به سال ۸۹ افزایش چشمگیری داشته است. طبق این آمار با افزایش میزان پرداختی یارانهها به اقشار کم درآمد موافق هستید؟
متاسفانه در کشور به ثروتمندان و دزدان یارانه میدهیم. چرا در کشوری که سی میلیون فقیر دارد باید به ثروتمندان یارانه بدهیم؟ در مجلس تصویب کرده بودیم، اما دولتها اجرا نکردند. متاسفانه دولت خودش را یار ثروتمندان میداند.
عده زیادی از ثروتمندان در اثر خصوصی کردن بخشهای دولتی، واردات و همچنین دلار ارزان قیمت پولهای هنگفتی به جیب زدند؛ و ثروتمندتر شدند. این در حالی است که وامهای سنگین به کسانی که از طبقه اشرافی هستند تعلق گرفت و در عین حال مالیات هم از آنها گرفته نمیشود.
چرا دولتیها نمیخواهند درآمد و ثروت شان کشف شود؟ خب میخواهند دارایی هایشان مخفی بماند تا مالیات ندهند و کسی از آنها حساب پس نگیرد.
جمهوری اسلامی ایران، انقلابش موافق کوخ نشینان است، اما حالا با سومدیریت علیه کوخ نشینان شدیم و به کاخ نشینان یاری میدهیم. باید از کاخ نشینان مالیات بگیریم و به کوخ نشینان یارانه کافی بدهیم.
شما با افزایش یارانه قشر ضعیف جامعه موافق هستید؟
بله صد در صد. شاید برای شما باورکردنی نباشد، اما همین اقای روحانی که میگوید پول نداریم؛ در زمان ایشان ۲۰۰ میلیارد تومانی را در بخش کالا و خدمات بوده باید صرف ایجاد بیست میلیون شغل میشد، اما هیچ اتفاقی نیوفتاده است! در نتیجه باید بگویم که ما ثروت عظیمی داریم، اما با وجود مدیران ناکارامد مسائل کشور را طبق قانون اساسی حل نمیکنند.
این روش پیش گرفته شده هم به نفع عدهای پولدار است؛ که شما در کنار اینها مدیران فاسدی را هم میبینید بزرگترین مانع اقتصادی ایران و توسعه و ایجاد عدالت هستند.
حتما باید برای همه طبق قانون اساسی شغل ایجاد شود و تا وقتی به آن مرحله نرسیده ایم. قشر ضعیف و متوسط جامعه نمیتوانند زندگی کنند و باید به آنها یارانهای مناسب پرداخت شود؛ و به طور حتم و هر چه سریعتر یارانه ثروتمندان باید حذف شود.
بر اساس این افزایش هزینهها و همینطور رکود عینی در بازار و مسئله کاهش قدرت خرید مردم، به نظر شما تا چه میزان یارانه پرداختی باید افزایش پیدا کند؟
همانطور که کارشناسان و مسئولان اعلام کرده اند و در مطبوعات هم منعکس شده، خانواده هایی که درآمد کمتر از سه میلیون تومان داشته باشند زیر خط فقر هستند. اگر ما بخواهیم این رقم را به اقشار ضعیف جامعه بدهیم به طور حتم چنین بودجهای نیست. اما اگر طی برنامهای طولانی مدت مالیات از ثروتمندان یا مالیات از ثروت هایی که حاصل دلالی، احتکار و کارهای ضد تولید است، گرفته شود میتوان این بودجه را تامین کرد.
اما در ابتدای کار بهتر است امکانات رفاهی برای کسانی که کم درآمد هستند و یا درآمد ندارند، در نظر بگیریم. البته این سی میلیون فقیری که اعلام شده در یک حالت نیستند و با توجه به شرایط هر کدام میتوان شرایط شان را تغییر داد. برای یک نفر که توانایی کار کردن دارد، شغل ایجاد کنیم و برای درمان کسی که بیماری سخت دارد اقدام کنیم.
مقدار حقوق پایه ۹۰۰ هزار تومان است و میلیونها نفر با همین درآمد زندگی میکنند، بنابرین میتوان این رقم را برای یک خانواده در نظر گرفت.
البته باید بگویم که شرایط هر خانواده با توجه به محل زندگی نیز متفاوت است. همینطور اینکه آن خانواده فرزندی دارد یا نه؟ بهترین کار تعداد اعضای خانواده محل زندگیشان که مثلا کسانی که در شهرهای گران قیمت زندگی میکنند مسلما با رقمهای روستا برایشان کافی نیست.
فردا: آیا دولت در وضعیت فعلی توان افزایش پرداختی یارانهها را دارد؟ اگر نه، دلیل این ناتوانی در افزایش پرداخت، با توجه به افزایش سطح درآمدهای دولت به خصوص در دوران بعد از برجام چیست؟
آقای روحانی گفت: ایجاد شغل وظیفه دولت نیست؛ شما ببینید ایشان نه اصل ۴۳ و نه اصل ۴۴ را قبول ندارد. در واقع باید بگویم ایشان اصلا الگوی اقتصادی جمهوری اسلامی را قبول ندارد! متاسفانه رئیس دولت یازدهم نظرشان سرمایه داری نولیبرالی امریکایی است. یعنی آدمها برایشان به دو دسته تقسیم میشوند. یک سری ادمهایی که پول دارند حتی دزد و فاسدشان و البته آقای نوبخت گفت: «مدیران فاسد سرمایه نظام هستند»! یک گروه هم مردم بی پول و فقیر که در مورد اینها میگویند تقصیر خودشان است! و بی عرضه هستند! و نمیخواهند و نمیتوانند کار کنند! این تفکر، ایرانی و اسلامی نیست چه برسد به انقلابی!
مردم انقلاب کردند، اما حالا دولتیها سهم میبرند! این تفکر، تفکر امریکایی است! مسئولان برای فقرا و صاحبان انقلاب دل نمیسوزاند و برایش اصلا مهم نیست که برایشان چه اتفاقی میوفتد؟
غیر از ۱۲ میلیون نفری که بیکار هستند بعضیها با دویست و سیصد هزارتومان کار میکنند! شخصی که درس خوانده و حالا مهندس است؛ با ۹۰۰ هزارتومان کار میکند! به نظر میرسد که مسئولین ما از نظر توجه به قانون اساسی هیچگونه علاقهای ندارند؛ و یک گروه ثروتمند را به وجود اوردند که کشور را اداره میکنند! که متاسفانه بزرگترین مخالفان طبقات درمانده ایران هستند.
همه این کارها در حالی انجام میشود که ایجاد شغل در کشور ما کاری ندارد، فقط کافی است که کالا وارد کشور نکنیم و هیچ چیز را هم خام نفروشیم. اگر فروش مواد خام و پتروشیمی کنترل شود، چندصد هزار و چندمیلیون شغل ایجاد میشود و همچنین ما میتوانیم یک کشور صنعتی شویم. ولی دولتیها معتقد نیستند. مسئولین عمدتا فکر میکنند ادمی که باید به او توجه کرد و ارزش دارد پولداران هستند و برای همین از آنها مالیات نمیگیرند خوب تمام قوانینی که به نفع بی پولها باشد اجرا نخواهد شد بعد ان وقت ۱۲۰۰ میلیارد تومان از صندوق ذخیره فرهنگیان پول میبرند و اقای رییس جمهور میگوید این اختلاس نیست معوقه است!