در نزدیکی خیابان بهشتی، مردی پشت دخل سوپر مارکتش نشسته و با بیحوصلگی، عبور ماشینها را در روزهای شلوغ آخر سال نگاه میکند. از شلوغی شهر، سهم او یکی دو مشتری است و میگوید: «وضع ما نسبت به قبل چندان فرقی نکرده است. مدام میگویند تورم پایین آمده، پس چرا این جنسها هر روز ارزان نمیشود؟ خدا به داد بیکارها برسد.»
تورم با هزینه و درآمد خانوارها چهکرد؟
آخرین گزارش بانک مرکزی از بررسی بودجه خانوار نشان میدهد در سال 94 درآمد پولی و غیرپولی ناخالص خانوار نسبت به سال قبل، 12.4 درصد افزایش داشته است. از طرف دیگر، هزینهها نیز نسبت به سال 93، 7.3 درصد افزایش داشته است. بررسی آرشیوی میزان هزینهها و درآمد خانوار نیز روند معناداری را نشان میدهد. طی 10 سال گذشته، بیشترین افزایش هزینه خانوار در سال 92 اتفاق افتاده است. در این سال مجموع هزینهها نسبت به سال 91، 31.4 درصد رشد کرده بود. پیش از آن نیز بیشترین افزایش هزینه با 27.2 درصد مربوط به سال 86 میشود. در سال 91 نیز نسبت به 90، هزینهها 24.5 درصد رشد داشته است. اما از سال 93، سرعت افزایش هزینهها روی شیب کاهش افتاد. در این سال، هزینه خانوار نسبت به 92، 15 درصد رشد کرد. در سال 94 نیز این روند ادامه پیدا کرد، میزان تغییر هزینهها پس از 10 سال، تک رقمی شد و به 7.3 درصد رسید.
از طرف دیگر، بررسی درآمدهای خانوار نیز نشان میدهد طی بازه زمانی 90 تا 92، میزان درآمدها و میزان پول در دست مردم افزایش پیدا کرد، اما هزینهها نیز به موازات آن افزایش سنگین داشته است. اما در دو سال اخیر، این روند اصلاح شده است. به طوری که درسال 94، درآمد خانوارها نسبت به 93، 12.4 درصد افزایش پیدا کرد که 5.1درصد بیشتر از افزایش هزینهها بود.
این ارقام خشک، از روند معناداری روایت میکنند. طی سه سال اخیر، تزریق پولهای بیپشتوانه و شیب افزایش هزینهها کاهش یافته و این همان مسألهای است که بهعنوان «کاهش تورم» مطرح میشود. علی طیب نیا، وزیر اقتصاد و دارایی این مسأله را چنین توضیح میدهد:«بعضیها از ما میپرسند تورم پایین آمده، اما چرا قیمتها افزایش پیدا کرده است؟ این شاید ناشی از یک بد فهمی است. وقتی میگوییم نرخ تورم کاهش پیدا کرده معنای آن، این نیست که قیمتها پایین آمده بلکه معنای آن، این است که قیمتها افزایش پیدا کرده و کماکان در حال افزایش است اما با سرعت کمتری افزایش پیدا میکند.» بر اساس جدیدترین گزارش بانک مرکزی، نرخ تورم تا انتهای بهمن ماه امسال، به 8.6 درصد رسیده است.
مهدی پازوکی، اقتصاددان، درباره تغییرات سالهای اخیر برای مردم میگوید: «اگر برجام را نپذیرفته بودیم و مذاکره برد-برد نداشتیم، الان شرایطمان نفت در برابر غذا بود. تا پیش از برجام اقتصاد ایران بسته بود. اگر بهترین مدیران و بهترین اقتصاددانهای عالم را هم دعوت میکردید، در اقتصاد بسته کاری نمیتوانستند بکنند. برجام اثرات خودش را خوب داشته است و کمک کرد ما به سرنوشت کشورهایی مثل ونزوئلا با نرخ تورم 400 درصدی دچار نشویم. اینکه تورم ما الان تک رقمی شده و هزینهها با آن سرعت سرسام آور بالا نمیروند، خود نشان دهنده تغییر وضعیت بحرانی سفره مردم است.»
چرا جوانها در بازار کار سرگردانند؟
در میان تمام دولتمردان، روشنترین روایت را از وضعیت اشتغال، مسعود نیلی داشته است. بر اساس تحلیل آماری او، غفلت سالهای 84 تا 90 موج بیکاری امروز را رقم زده است. مسعود نیلی چند وقت پیش، چنین وضعیت اشتغال را تحلیل کرده بود:«از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ برای ۶۵۰ هزار نفر از جمعیت کشور شغل پیشبینی کرده بودیم. اگرچه این پیشبینی صحیح بود اما دولت از سال ۸۵ تا ۹۱ برای جمعیتی که به سن اشتغال رسیده بودند شغلی ایجاد نکرد. امروز متولدان دهه ۶۰ که جذب دانشگاهها شده و تحصیلکردههای بیکار هستند ۴۱ درصد از سهم بیکاران کل کشور را به خود اختصاص دادهاند. این گروه هنوز در ۳۵سالگی بیکار هستند که این مشکل ریشه در اشکالات اقتصادی و نبود برنامهریزی صحیح کارشناسان آماری در این حوزه دارد.» نرخ بیکاری از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۹۳ به بیش از ۳ میلیون و ۳۰۰ هزارنفر در پایان تابستان سالجاری رسیده است. اما در حالی که دولت امسال ۷۰۴ هزار شغل ایجاد کرد، آمار بالای بیکاران باعث شده این مقدار اشتغالزایی به چشم نیاید.
مهدی پازوکی، اقتصاددان، چنین در تحلیل اقدامات دولت برای اشتغال توضیح میدهد:«در حوزه اشتغال، دولت نیاز به افزایش سرمایهگذاری دارد. با نصیحت و با شعار نمیتوانیم مشکل اشتغال را حل کنیم. باید ابتدا سرمایهگذاری داخلی افزایش پیدا کند و بعد فضای کسب و کار مناسب باشد. اما در فضای امروز، تندروها خیلی قدرت دارند و مانع ایجاد میکنند. کسانی که از طریق رانتها صاحب ثروتهای نجومی شدهاند؛ با دولتی که پشتوانهاش مردم باشد، مخالفند. » پازوکی ادامه میدهد: «انرژی ارزان و نیروی کار تحصیلکرده ارزان بخشی از مزیتهای اصلی اقتصاد ایران است. با تکیه بر این دو مزیت، میتوان مسأله اشتغال را هم حل کرد. اما مدیران میانی دولت، هنوز همانهایی هستند که بدون بلیت سوار قطار شدند. ایراد به دولت این است که از جوانان تحصیلکرده در بدنه کارشناسی استفاده نکرده است. دولت روحانی باید بتواند از نیروهای تحصیلکرده غیررانتی که در بهترین دانشگاهها درس خواندهاند، در بدنه کارشناسی و مدیریتی استفاده کند.»