چه ما بنویسیم، چه ننویسیم، واقعیت آن است که افکار عمومی در ماجرای حقوق‌های نجومی دل خونی از دست آقایان دارد. مردم حقوق بخور و نمیر خود را قیاس می‌کنند با حقوق این دردانه‌های اعتدال، آن وقت از تماشای این همه تبعیض و فاصله سوپرطبقاتی آه‌شان تا کجاها که نمی‌رود! مردم می‌بینند هر ماه گروهی از ایشان بی‌آنکه معیاری از طرف دولتمردان اعلام شود، از گرفتن یارانه محروم می‌شوند اما با وجود ادعای خزانه خالی، صفدرحسینی فلان حقوق نجومی را می‌گیرد و رئیس بانک معلوم نیست چرا به اسم «ملت»، بهمان حقوق نجومی را! واقعا مردم مانده‌اند که عزاداری دولت در شب واریز یارانه را باور کنند یا ارقام و اعداد درخشان فیش‌های نجومی را! همین ناراستی‌ها و برخوردهای دوگانه است که دل مردم را از دست اعوان و انصار اعتدال خون کرده. تا اینجا اما تنها بحث تبعیض است و پرسش‌هایی از این دست: «آیا خون صفدرحسینی از خون ما ملت پررنگ‌تر است و اگر پررنگ‌تر است، چقدر؟! و تا کجا؟!»

 

خون دل مردم لیکن بیشتر هم می‌شود آنجا که می‌بینند حتی یک نفر هم در موضوع حقوق‌های نجومی به قوه قضائیه معرفی نشده! یعنی تبعیض هست به کنار، هیچ عزمی هم در دولت اعتدال برای مبارزه با این تبعیض بیّن و آشکار دیده نمی‌شود! و نه تنها دیده نمی‌شود که در اوج وقاحت، مدیران شایسته برخورد جدی را مدح و ستایش هم می‌کنند! و اینگونه است که آه بلند مردم از دست جماعت، بلندتر هم می‌شود! شگفتا! دولتی با این مختصات و مشخصات، توقع از مردم داشت در کمپین «نه به یارانه» مثلا حماسه بیافرینند! مردم قید ناچیزترین یارانه ممکن را بزنند که عزیزکرده‌های اعتدال، ماهی 200 میلیون به جیب بزنند! دیروز سرباز محترمی که در همسایگی دفتر روزنامه مشغول حراست و نگهبانی از ساختمان یکی از نهادهای کشور است، می‌گفت: «اینها ماهی 200 میلیون و 150 میلیون و 100 میلیون را مانده‌ام چه‌جوری خرج می‌کنند؟!» به او گفتم: «غصه نخور! خرج می‌کنند عین آب خوردن!» و البته این را دیگر نگفتم که کجای کاری پسر خوب! درخواست افزایش حقوق هم داده‌اند!

 

این از یک «ناگفته»، حال بروم سر وقت یک «نانوشته»، یعنی چیزی که حدود 2 ماه پیش می‌خواستم بنویسم لیکن من‌باب رواداری و سعه‌صدر، قید نوشتنش را در آن زمان زدم! ماجرا برمی‌گردد به روزهایی که نامه‌های حسن روحانی، این امید را در دل مردم زنده می‌کرد که اگرچه در دولت اعتدال، مصادیق تبعیض، یکی ـ‌دو تا نیست اما اینقدر هست که خود رئیس کابینه عزمی جزم برای مبارزه با فساد و تبعیض و ولنگاری اقتصادی دارد. این «امید» بیشتر هم شد، آنجا که ریاست محترم جمهوری در جمع مردم کرمانشاه وعده دادند که در دولت اعتدال فساد و تبعیض هرگز تحمل‌شدنی نیست و اگر خاطی، از بستگان یا وابستگان هم باشد باز تحمل نخواهد شد. از این نامه‌ها و وعده و وعیدها اما چند روزی بیشتر نگذشته بود که از دل دولت اعتدال، صداهای مخالفی با صدای رئیس‌جمهور به گوش رسید. اوجش آنجا بود که سخنگوی دولت در مراسم تودیع و معارفه، صفدرحسینی را «ذخیره نظام و امانتدار بزرگ» خواند! بعدها البته کاشف به عمل آمد تودیع با یک مدیر نجومی بوده و معارفه با یک مدیر نجومی دیگر! از قضا، مقام قضایی هم این مهم را تایید کرد!

 

القصه! ماجرای متن نانوشته برمی‌گردد به همین مقطع. آن روزها قصد داشتم طی نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور، 2 نکته را به ایشان توصیه کنم و بگویم اولا شما با وجود چنین اعوان و انصاری که به‌رغم میل حضرتعالی، مشغول ماله‌کشی روی فساد و تبعیض هستند، هیچ نیازی به هیچ دشمنی نخواهید داشت! و ثانیا مصلحت شما اقتضا می‌کند مدیران از قبیل همین آقای نوبخت را هر چه زودتر عزل کنید تا آحاد مردم اطمینان قلبی پیدا کنند که رئیس‌جمهورشان در امر مهم مبارزه با فساد و تبعیض ایضا عناصر حامی ویژه‌خواری با احدی شوخی ندارد! منتهای مراتب همانطور که گفتم از خیر نوشتن نامه مذکور گذشتم چرا که گفتم شاید صبر و حوصله کارگر افتاد! نگو «صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد!» اندکی گذشت و شوربختانه مشاهده کردیم خود آقای روحانی هم به جای مبارزه جدی با فساد و تبعیض، نیز حامیان کیسه‌دوزان، مشغول نواختن دستگاه قضا شده‌اند آن هم در همایش شهید معروف به ساده‌زیستی و خدمت و خلوص، رجایی! به این جمله دقت کنید: «با بگیر و ببند که مشکلات حل نمی‌شود! حالا یک مدیری تخلف کرده! اینکه با شلاق و بگیر و ببند درست نمی‌شود! باید به ریشه مسائل برگردیم! وانگهی! خیلی از مدیران ما از این تخلفات مبرا هستند!» این جملات فی‌الواقع پاسخ رئیس قوه اجرا بود به اظهارات روز گذشته جناب محسنی‌اژه‌ای! اما مقام ارشد دستگاه قضا مگر چه گفته بود که با چنین واکنشی رو‌به‌رو شد؟! جز اینکه با متخلفان باید برخورد قانونی صورت گیرد؟! و مگر این همان وعده‌ای نبود که پیش‌تر خود رئیس‌جمهور محترم هم داده بودند؟! مع‌الاسف جناب اژه‌ای این را نیز متذکر شده بودند که در ماجرای حقوق‌های نجومی، دولت حتی یک نفر را هم به قوه‌قضائیه معرفی نکرده! توجه کنید! حتی یک نفر! پیش از این هم گفته بودم که اعتدال فی‌الواقع هیچ نیست الا کاریکاتور عدالت!