در چند سال اخیر مقامات دولت تدبیر و امید مرتبا هشدارهایی را درباره ورود یکباره میلیونی تقاضای کار به اقتصاد ایران داده و عنوان می شود ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار دانشجو در حال تحصیل داریم که بزودی متقاضی شغل خواهند شد. باید گفت تقاضای شغلی فارغ التحصیلان دانشگاهی با سایر گروه های اجتماعی متفاوت بوده و آنها به هر نوع شغلی وارد نمی شوند و به صورت کلی، علائق جوانان تحصیل کرده در برخی رشته های شغلی خلاصه می شود.
کارشناسان می گویند اینکه جوانان فارغ التحصیل دانشگاهی دارای سلیقه و علایق تقریبا یکسانی درباره اشتغال می شوند به دلیل نزدیکی دیدگاه های آنها به کار، قرار گرفتن در فضای دانشگاهی کشور و فرهنگ کار جامعه بر می گردد. برخی معتقدند ایرانیان دارای عادات و نگاه های خاصی به اشتغال هستند به نحوی که این نوع دیدگاه در بسیاری از کشورها دیده نمی شود.
همچنین این مسئله عنوان می شود که بسیاری از مردم برخی مشاغل را در شان خود نمی دانند و از اینکه بخواهند بعضی مشاغل ساده تر و به قولی سطح پایین تر جامعه را داشته باشند احساس خوبی نداشته و از آن پرهیز می کنند. این دیدگاه ها باعث شده تا در دهه های اخیر به تدریج پشت میزنشینی و داشتن مشاغل لوکس و اداری به شدت ترویج شود.
هجوم میلیونی جوانان به دانشگاهها
از آنسو رواج یکباره و در واقع نوعی هجوم میلیونی جوانان به دانشگاه ها در دهه های اخیر باعث شده تا امروز کشور با نوع خاصی از بیکاری مواجه باشد. از آنسو با آماده نبودن زیرساخت ها و ظرفیت های مناسب اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی، شرایط به نحوی شده که هزاران کارجوی تحصیل کرده یا بیکاری طولانی مدت را تجربه می کنند و یا مجبور می شوند به مشاغلی غیر از رشته تحصیلی خود وارد شوند.
اینکه چرا یکباره موجی عظیم از عطش جامعه برای ورود به دانشگاه شکل گرفت شاید به تلاش برای داشتن آینده ای بهتر، قرار گرفتن در مناصب و مشاغل معتبرتر و به صورت کلی کسب پرستیژ اجتماعی مربوط باشد. همچنین تشویق دانشگاه ها برای ورود جوانان به کلاس های درس، ایجاد دانشگاه های مختلف و افزایش صندلی های جدید و در واقع به راه افتادن نوعی کسب و کار و درآمدزایی از جامعه نیز در ورود هزاران نفر به دانشگاه ها تاثیرگذار بوده است.
از آنسو سال ها وجود دیدگاه های منفی نسبت به مشاغل مختلف در بین مردم، اینکه کودکان از دوران طفولیت یاد می گیرند تنها چند شغل محترم و مابقی بی ارزش است، عدم تلاش جدی دولت ها در فرهنگ سازی و تغییر دیدگاه های مردم درباره بازار کار، دسته بندی مشاغل از کم ارزش به باارزش و مانند آن در بین مردم، نگاه تحقیرآمیز به آن بخشی از جامعه که شاید از دید بخشی دیگر دارای مشاغل دم دستی و پیش پاافتاده هستند و دلایلی از این دست باعث شده تا امروز برخی مقامات مسئول بگویند هزاران نفر ماه ها منتظر شغل هستند و از آنسو نیز هزاران فرصت شغلی معطل نیروی کار مانده است.
کارشناسان عقیده دارند سال ها پیش و در دهه های گذشته نوعی نگاه در بین سیاست گذاران و مدیران کشور وجود داشته و آن هم اینکه می توان از طریق دانشگاه، دستکم چند سال تقاضای شغلی جامعه را عقب انداخت و از این طریق امکان مدیریت بهتری در تامین نیازهای شغلی جامعه به وجود می آید، غافل از اینکه ورود به دانشگاه ها آنقدر زیاد می شود که تقاضا برای ورود به دوره دکترا میلیونی شده و به یکباره جامعه با تعداد بالایی درخواست مشاغل خاص، مدیریتی، پشت میزنشینی، صاحب نام و لوکس مواجه می شود و ممکن است بسیاری از مشاغل روی زمین بمانند.
۴ میلیون نفر آماده ورود به بازار کار
حالا علی ربیعی؛ وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی می گوید ۴ میلیون نفر فارغ التحصیل دانشگاهی آماده ورود به بازار کار شده اند و این مسئله نشان می دهد که دو سه سال فرصتی که دولت داشته تا این گروه میلیونی در تحصیل باشد و دولت بتواند سیاست گذاری ها و ظرفیت سازی های لازم برای ورود آنها به بازار کار را فراهم کند، از دست رفته و احتمالا بزودی موج بزرگی از تقاضا برای کار در اقتصاد ایران شکل خواهد گرفت؛ تقاضایی که دارای ویژگی های خاص خود بوده و کارجویان آن نیز عمدتا به مشاغل ساده، فیزیکی، مهارت محور و مانند آن فکر نمی کنند.
ربیعی بر این موضوع تاکید دارد که باید سالیانه ۸۰۰ هزار اشتغال جدید در کشور ایجاد شود تا بتوان بیکاری را مهار و نرخ بیکاری را نیز تک رقمی کرد. با این حال، در دو سال گذشته و در دوره فعالیتی دولت تدبیر و امید ایجاد دستکم ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار اشتغال واقعی در یک دوره ۳ ساله اتفاق نیفتاده و این مسئله می تواند علاوه بر تشدید بیکاری، فشارهای جدیدی را به جوانان برای جستجوی کار وارد کند.
وزیر کار همچنین موضوع اصلاح فرهنگ کار و لزوم تغییر نگرش جامعه به مسئله اشتغال را امری ضروری و واجب در فضای کنونی می داند و می گوید نگاه خاص جامعه به اشتغال باعث شده تا در برخی استان ها مانند یزد، بازار کار برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز خود در مضیقه باشد در حالی که هزاران نفر منتظر یک فرصت شغلی و ورود به بازار کار هستند.
انفجار تولدها در دهه ۶۰
اشاره وزیر کار به این نکته است که به دلیل شکل گیری دیدگاه های یکسان و خاص نسبت به اشتغال در بین جوانان، برخی مشاغل متقاضی نداشته و خالی می ماند و در عین حال برای دریافت یک تصدی شغلی در برخی رشته های دیگر، صفوف طولانی تشکیل شده و افراد حاضر می شوند، ماه ها و بلکه سال ها در انتظار آن شغل بیکار بمانند.
بنابراین امروز بیکاری فاغ التحصیلان دانشگاهی و به صورت کلی مسئله بیکاری جوانان به گفته رئیس جمهور به عنوان مهم ترین معضل داخلی کشور شناخته می شود، اما نه در دولت تدبیر و امید و نه دولت های گذشته قدم مثبت و موثری برای حل بحران بیکاری جوانان که حالا بیکاری آنها به ۳۰ درصد هم رسیده، برداشته نشده است.
بخشی از معضل مربوط به بیکاری جوانان مربوط به افزایش تولدهای یکباره در دهه ۶۰ و رسیدن کودکان دیروز به بازار کار امروز در دهه ۹۰ است. به دلیل فراهم نبودن زیرساخت ها و ظرفیت های لازم برای جذب متقاضیان شغل در بازار کار، انباشت تقاضا برای کار از دهه ۸۰ آغاز شده و حالا در نیمه دهه ۹۰ نیز ادامه یافته است.
به عقیده مقامات دولتی و کارشناسان بازار کار، روند بیکاری و بحرانی بودن مسائل مربوط به اشتغال جوانان فارغ التحصیل دانشگاهی در صورتی که چاره اندیشی نشود و فشار تقاضا برای کار به واسطه اشتغال زایی جدید افت نکند، می تواند تا سال ۱۴۰۰ و بعد از آن هم ادامه یابد.