صادرات پسته، زیره، میگو، میوهجات خشک و خاویار و واردات شکر و لوازم خانگی مهمترین فعالیت اقتصادی اوست. با این حال عسگراولادی خود را بازرگان کوچکی میداند که در زمینه صادرات فعالیت کوچکی دارد. به همین دلیل و برای بررسی تاثیر برجام در مراودات اقتصادی ایران با کشورهای جهان و همچنین تحلیل و بررسی مساله فیشهای حقوقی با آقای عسگراولادی گفتوگو کردیم.
عسگر اولادی میگوید:«مدیران خود عامل فساد هستند و این مساله ارتباط کمی با سیستم اقتصادی کشور دارد. سیستم اقتصادی که موجود زنده نیست که فسادخیز باشد. افرادی که در سیستم قرار میگیرند با سوءاستفادههایی که میکنند فساد به وجود میآورند. در بخش خصوصی مشکلات راحتتر قابل حل است و هنگامی که دو طرف به مشکل میخورند، میتوانند با مذاکره به تفاهم برسند. این در حالی است که در دولت چنین وضعی وجود ندارد و به دلیل اینکه یک طرف دولت قرار دارد، برخی گمان میکنند «پول مفت» است و باید سهم بیشتری از این پول به دست بیاورند». در ادامه متن گفتوگوی اسدا... عسگراولادی را از نظر میگذرانید:
دولت آقای روحانی در زمینه سیاست خارجی و مراودات اقتصادی تلاش کرده از سیاست «درهای باز» استفاده کند. به نظر شما دولت تدبیر و امید به چه میزان در این زمینه موفق عمل کرده است؟ گروههای تجاری که به ایران سفر کردند سرمایهگذار بودند یا بازرگان؟
آقای روحانی با شعار تدبیر و امید به ریاستجمهوری رسید و تلاش کرد با تدبیر، امیدواری را در زمینههای مختلف در بین مردم بیشتر کند. با این وجود تدبیرهای آقای روحانی در شش ماهه نخست دولت موفقیتآمیز بود اما ایشان نتوانست امیدواری را درحد انتظار بین مردم بیشتر کند. مهمترین دستاورد سیاسی و اقتصادی دولت آقای روحانی توافق هستهای و مساله برجام بود که گام بلندی در جهت عادیسازی روابط اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای جهان بود. سیاستهای دولت گذشته در زمینه پرونده هستهای ایران سبب شده بود که قدرتهای غربی پنج قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران صادر کنند که این مساله در بین تمام کشورهای جهان بیسابقه است. در سازمان ملل متحد حدود۱۸۰کشور جهان عضویت دارند. با این وجود این سازمان تاکنون علیه هیچ کدام از کشورهای جهان چنین قطعنامههایی را صادر نکرده است. تیم مذاکرهکننده هستهای ایران به مدیریت دکتر ظریف موفق شدند این قطعنامهها را با مذاکره باطل کنند که در نوع خود یک پیروزی بزرگ برای ملت ایران به شمار میرود. اگر این قطعنامهها همچنان پابرجا میماند کشور با مشکلات بیشماری روبه رو میشد. در دوران تحریمها ما با چهار نوع تحریم سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مواجه شده بودیم که هر کدام مشکلات زیادی را برای ما به وجود آورده بود. هنگامی که کشور در تحریم سیاسی قرار گرفته بود، وزرا و مقامات کشور نمیتوانستند با همتایان دیگر خود در کشورهای جهان رفت و آمد دیپلماتیک داشته باشند و به همین دلیل بسیاری از فرصتهای بینالمللی از دست ما رفت. با این وجود توافق هستهای تا حدود زیادی به این تحریمهای سیاسی پایان داد و رفت وآمد بین مقامهای خارجی و ایرانی در دولت آقای روحانی گسترش چشمگیری پیدا کرد. نوع دوم و سوم تحریمهای بینالمللی علیه ایران تحریمهای فرهنگی و اجتماعی بود که همچنان ادامه دارد. دانشگاههای ما هنوز موفق نشدهاند با دانشگاههای معتبر جهان ارتباط علمی و فکری برقرار کنند و در این زمینه با موانع مختلفی مواجه هستند. در زمینه مراودات فرهنگی و اجتماعی نیز هنوز مشکلات زیادی بین ایران و کشورهای جهان وجود دارد که تاکنون مرتفع نشده است. به همین دلیل دولت آقای روحانی باید اهتمام جدیتری در زمینه مرتفع کردن موانع فرهنگی و اجتماعی کشور داشته باشد. تحریم چهارم که از همه تحریمها مشکلات بیشتری برای کشور به وجود آورد تحریمهای اقتصادی بود. تحریمهای اقتصادی خود به چند نوع تحریم بانکی، تحریم معاملات و مراودات اقتصادی، تحریم «ال سی» و «سوئیفت» و تحریمهای کشتی رانی و هواپیمایی تقسیم می شد. دولت آقای روحانی در مرحله اول موفق شد تحریم سوئیفت را از بین ببرد که یکی از مهمترین اقدامات در زمینه گسترش و تقویت مراودات اقتصادی ایران با کشورهای جهان بود. پس از برداشته شدن تحریم سوئیفت به مرور زمان تحریمهای بانکی نیز برداشته شد و ما موفق شدیم به صورت تدریجی مراودات اقتصادی خود را با کشورهای جهان برقرار کنیم. پس از این اتفاقات هیاتهای تجاری کشورهای اروپایی به ایران سرازیر شدند و انصافا در این زمینه حسن نیت نشان دادند. با این وجود اغلب این هیاتهای تجاری به نام گسترش مراودات اقتصادی وارد ایران میشدند اما در واقع برای فروش کالاهای خود آمده بودند.
به نظر شما برجام چه تاثیری داشته است؟
بدون شک برجام تاثیرگذار بوده است. هنگامی که موانع پیش روی خرید و فروش مواد اولیه تولیدکنندگان از بین رفته به صورت طبیعی تولیدکنندگان ما با فراغ بال بیشتری به تولیدات خود میپردازند وتولیدات با کیفیتتر و ارزانتری را در اختیار مردم قرار میدهند. با این وجود دولت در مهار تورم و گرانی عملکرد قابل قبولی نداشته و موفق نشده گرانی کالاهای مورد نیاز مردم را کنترل کند. دولت به صورت نمادین تورم را کنترل کرده و نه به صورت واقعی. مردم هنوز با مشکلات متعددی در زمینه خرید کالاهای اساسی و ضروری خود مواجه هستند. آقای روحانی رکود را نیز کنترل نکرده و در شرایط کنونی کشور با رکود توأم با تورم روبهرو شده است. زمانی که آقای روحانی مدیریت اجرایی کشور را به دست گرفت تورم بین ۱۸تا۲۰ درصد بود. اینکه برخی از مدیران دولت کنونی عنوان میکنند تورم۴۰ درصد را مهار کردهاند با واقعیت منطبق نیست. آقای روحانی موفق شده تورم۲۰ درصد را به ۱۲ درصد کاهش بدهد که در نوع خود کار بزرگی است. این در حالی است که برخی عنوان میکنند دولت تدبیر و امید تورم را به زیر ۱۰ درصد کاهش داده است که صحیح نیست و با واقعیت همخوانی ندارد. دولت آقای روحانی موفق شده تورم ۲۰ درصدی را به ۱۲درصد کاهش بدهد و نه بیشتر. آقای روحانی و دولت ایشان به جای اینکه در عمل تورم و رکود را کنترل کنند، گفتماندرمانی و گفتاردرمانی میکنند. این در حالی است که حل کردن مشکلات مردم نیازمند اقدام مناسب و برنامهریزی دقیق است. نمیتوان تا پایان دولت با گفتاردرمانی مردم را راضی نگه داشت.
در مرحله پسابرجام کشور با فرصتهای جدید و بدیعی روبه رو شده که دولتهای گذشته با آن روبهرو نبودند. آیا دولت آقای روحانی در استفاده از فرصتهای مرحله پسابرجام موفق عمل کرده است؟
آقای روحانی در مرحله پسابرجام بیشترگفتاردرمانی کرده و در واقعیت توفیق چندانی نداشته است. اگر ایشان موفق میشد از فرصتهای مرحله پسابرجام استفاده کند، باید مشکلات معیشتی مردم کمتر میشد. این در حالی است که چنین اتفاقی رخ نداده و مشکلات معیشتی مردم همچنان پابرجاست. نکته دیگر اینکه در مرحله پسابرجام همه کشورهای جهان با حسن نیت با ایران برخورد کردند به جز آمریکا. آمریکا تاکنون در مرحله پسابرجام حسن نیت نشان نداده و بیشتر به فکر منافع خود بوده است. آقای روحانی بهتر میتوانست از فرصتهای برجام استفاده کند. مهمترین چالش آقای روحانی در مرحله پسابرجام عدم تعادل دولت ایشان در زمینه داخلی و خارجی بوده است. آقای روحانی همه تخم مرغهای خود را در سبد سیاست خارجی خود قرار داده و در مقابل هزینه و وقت کمتری در سیاستهای داخلی صرف میکند. ایشان باید در مدت باقیمانده تا پایان دولت خود بین سیاستهای داخلی و خارجی تعادل متوازن برقرار کند تا به این وسیله به یک نقطه متعادل قابل اطمینان در هر دو زمینه دست پیدا کند.
کارشکنیهای طرف مقابل در دوران پسا برجام به چه میزان در عملکرد دولت آقای روحانی اثرگذار بوده است؟
مهمترین کشوری که در دوران پسابرجام در تحقق برجام کارشکنی کرده آمریکاست. از سوی دیگر برخی از کشورها که با آمریکا مراودات عمیق اقتصادی دارند نیز از ترس از دست دادن پشتوانه مهم اقتصادی مانند آمریکا زیاد به ارتباط اقتصادی با ایران تمایل نشان نمیدهند. در شرایط کنونی اغلب بانکهای اروپایی با بانکهای آمریکایی ارتباط تنگاتنگ دارند و سود و زیان آنها به هم گره خورده است. به همین دلیل هیچ کدام از طرفین حاضر نیستند در این مراودات به هر دلیلی خدشه ایجاد شود. در شرایط کنونی بزرگترین بانکهای جهان در اختیار آمریکاست و این کشور از نفوذ بسیار زیادی در اقتصاد کشورهای مختلف جهان برخوردار است. با این وجود تاثیر روانی برجام بر روابط تجاری ایران با کشورهای مختلف جهان زیاد بوده است.
دیدگاه شما درباره حقوق نجومی برخی از مدیران که در هفتههای اخیر سروصدای زیادی در فضای سیاسی کشور به پا کرده چیست؟
به نظر من مطرح شدن موضوع فیشهای حقوقی کاملا سیاسی و علیه دولت آقای روحانی بوده است. برخی با مطرح کردن فیشهای نجومی برای مردم سرگرمی درست کردند و در مقابل برخی از اقشار ضعیف جامعه که درآمد اندکی دارند را نگران و ناراحت کردند. براساس قانون حقوق مدیران ارشد شرکتها و موسسات را مجمع و هیاتمدیره تعیین میکند. در نتیجه هنگامی که یک مدیر از حقوق خود راضی نباشد و نتواند مخارج زندگی و خانواده خود را تامین کند دست به «دزدی» میزند. دولت باید به صورت محرمانه این مساله را تشخیص میداد و اجازه نمیداد به یک جنجال بزرگ تبدیل شود. اگر دولت به صورت مخفیانه مدیران متخلف را شناسایی و حقوق اضافی آنها را قطع میکرد نتیجه بهتری به دست میآمد و اقشار کمدرآمد به این اندازه نسبت به مسئولان نظام بدبین نمیشدند.
آیا حقوق نجومی برخی از مدیران ریشه در قوانین دارد یا اینکه به عملکرد مدیران بازمیگردد؟
براساس قانون، مجمع و هیاتمدیره باید درباره حقوق مدیران تصمیمگیری کند. در نتیجه، قانون هیچ اشکالی ندارد و مدیران و تصمیمگیرندگان در این زمینه مقصر هستند. نکته دیگر اینکه مطرح شدن موضوع فیشهای نجومی مدیران با برنامهریزی سیاسی و برای انتقام از دولت آقای روحانی بود. به نظر میرسد برخی تلاش میکنند از دولت آقای روحانی انتقام بگیرند. بنده معتقدم پرداخت یارانهها نیز اقدامی کاملا اشتباه و سیاسی بود. کسانی که به مردم یارانه پرداخت کردند به دنبال اهداف سیاسی و انتخاباتی زودگذر بودند. با این وجود این اقدام اشتباه پیامدهای دراز مدت بسیاری برای کشور داشته است.
آیا برخی برای سرپوشگذاشتن بر اختلاسهای دولت گذشته مساله فیشهای نجومی را مطرح کردند؟
اختلاس و فساد اقتصادی همیشه در دولتها وجود داشته است. ممکن است برخی چنین قصدی داشته باشند اما دلیل اصلی مطرح شدن فیشهای نجومی به این مساله بازنمیگردد. ریشه حقوقهای نجومی در سوءمدیریت و بوروکراسی طویل و تنبل دولت است. اگر یک دولت چالاک و زرنگ باشد، به صورت طبیعی جلوی فساد و حقوقهای نجومی گرفته میشود. نکته دیگر اینکه نیروی انسانی ما در دستگاههای اجرایی به خوبی تربیت نشدهاند و با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارد. همه این عوامل باعث میشود که مسائلی مانند فیشهای نجومی درکشور مطرح شود.
مطرحشدن مساله فیشهای حقوقی در مقطع کنونی به چه میزان شائبه انتخاباتی داشت؟
مطرح شدن موضوع فیشهای نجومی کامل سیاسی بود و برای استفاده در انتخابات آینده صورت گرفت.
عملکرد دستگاههای نظارتی در مساله فیشهای نجومی به چه میزان قابل قبول بوده است؟
دستگاههای نظارتی در مساله فیشهای نجومی مدیران عملکرد قابل قبولی نداشتهاند. ۲۹۰ نماینده در مجلس شورای اسلامی حضور دارند که هیچ کدام وقت زیادی برای بررسی این موضوع صرف نکردند. متاسفانه اغلب وقت مجلس صرف لوایحی میشود که زیاد با مشکلات معیشتی مردم ارتباط ندارد و بیشتر جنبه سیاسی و جناحی دارد. از سوی دیگر عملکرد قوه ها نیز در این زمینه قابل قبول نبوده و نتوانستند به خوبی و به صورت ریشهای با این مساله برخورد کنند. نکته دیگر اینکه سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه در مساله فیشهای نجومی نتوانستند به یک جمعبندی مناسب دست پیدا کنند و هر کدام ساز خود را میزدند.
برخی از کارشناسان بر این باورند که مدیران قربانی فساد سیستمی در اقتصاد ایران شدهاند. شما به چه میزان با این عده هم عقیده هستید؟
به نظر من مدیران خود عامل فساد هستند و این مساله ارتباط کمی با سیستم اقتصادی کشور دارد. سیستم اقتصادی که موجود زنده نیست که فسادخیز باشد. افرادی که در سیستم قرار میگیرند با سوءاستفادههایی که میکنند فساد به وجود میآورند. در بخش خصوصی مشکلات راحتتر قابل حل است و هنگامی که دو طرف به مشکل میخورند، میتوانند با مذاکره به تفاهم برسند. این درحالی است که در دولت چنین وضعی وجود ندارد و به دلیل اینکه یک طرف دولت قرار دارد، برخی گمان میکنند «پول مفت» است و باید سهم بیشتری از این پول به دست بیاورند. ما باید از الگوهایی مانند ژاپن و کره جنوبی در اقتصاد خود استفاده کنیم که دولت خود را کوچک کردند و به پویایی اقتصادی دست پیدا کردند. نباید کره شمالی را در زمینه اقتصادی الگو قرار داد. مردم کره شمالی ظرف۱۵ روز نخست هر ماه درآمد خود را خرج میکنند و در مابقی روزهای ماه با وضعیت نابسامانی زندگی میکنند. سیستم اقتصادی کره شمالی سرشار از فساد و سوءاستفاده است.
آیا تیم اقتصادی دولت آقای روحانی در ۳سال گذشته عملکرد قابل قبولی داشته است؟
تیم اقتصادی دولت آقای روحانی از جنبههای مختلف با هم اختلاف داشتند و این اختلاف در نهایت به ضرر دولت و مردم تمام شد. وزرای اقتصادی دولت همگی به تنهایی مدیران خوب و متعهدی هستند اما همین که پشت میزهای خود مینشینند با یکدیگر اختلاف پیدا میکنند و در موضوعات مختلف به جمعبندی مشترک نمیرسند. وزرای اقتصادی دولت باید با هم متحد باشند و از یک استراتژی واحد استفاده کنند. این افراد هنگامی که به جمعبندی میرسند نیز به صورت طبیعی نیست بلکه از روی کراهت به جمعبندی مشترک میرسند. آقای روحانی باید بین تیم اقتصادی خود حکمیت کند و با تدبیر و درایت مواضع وزرای اقتصادی دولت را به هم نزدیک کند. آقای روحانی باید شعار را به شعور تبدیل کند. چرا باید اتاق بازرگانی میلیاردها تومان از مردم پول بگیرد. در شرایط کنونی اتاق بازرگانی از پولهای مردم «ورم» کرده و فساد در آن لانه کرده است. چرا اتاق بازرگانی باید در هر شهرستان برای خود دو ساختمان بخرد؟
شما رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین هستید. چرا در سالهای اخیر اجناس بنجل چینی بازار ایران را اشباع کرده است؟آیا این مساله به اقتصاد ایران آسیب وارد نمیکند؟
اجناس بنجل چینی از نظر قانونی وارد ایران نمیشود. اجناس چینی نیز مانند سایر کشورهای جهان خوب و بد دارد. کسی نمیتواند ادعا کند همه اجناس چینی بیکیفیت هستند. بدون شک برخی از اجناس چینی از نظر کیفیتی از بسیاری از اجناس کشورهای دیگر وضعیت بهتری دارند. اجناس نامرغوب کشور ترکیه که وارد ایران میشود به مراتب از اجناس چینی بیکیفیتتر و نامرغوبتر هستند. اجناس بنجل چینی اغلب برای کشورهای آفریقایی ساخته میشود. با این وجود هنگامی که در مسیر ترانزیت خود در مقابل گمرک ایران قرار میگیرد، پس زده میشود و اجازه تردد پیدا نمیکند. در چنین شرایطی قاچاقچیان وارد میدان میشوند و به شکلهای مختلف این اجناس را وارد بازار ایران میکنند.