گروه اقتصادی- یکی از مهمترینِ این ابزارها، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک به طور عام و صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت هستند که معمولا مورد توجه سرمایهگذاران هستند. در واقع این صندوقها ترکیبی از داراییهای ریسکی و بدون ریسک، با محوریت دارایی بدون ریسک هستند که حضور مدیر و متولی صندوق نیز بدلیل دارا بودن دانش و تجربه تخصصی، نقش تعیینکنندهای در ایجاد بازدهی برای صندوق دارد. به گزارش افکارنیوز، به منظور جذاب شدن سرمایهگذاری در این نوع از صندوقها، معمولا میزان بازدهی تضمین شده (یا نرخ بازده پیشنهادی به صورت علی الحساب) بالاتر از نرخ سود نظام بانکی تعیین میشود تا دانش و تجربه مدیران صندوق در تامین این بازدهی اضافی، به نمایش درآید.
در حال حاضر تعداد 50 صندوق سرمایهگذاری مشترک با درآمد ثابت وجود دارد که جمع خالص داراییهای تحت مدیریت این صندوقها حدود 67 هزار میلیارد تومان با میانگین نرخ سود پیشبینی شده یا تضمین شده 20 درصد (به صورت روزشمار) است. لازم به ذکر است که ارزش بازار سهام بورس و فرابورس، در تاریخ تهیه این گزارش حدود 428 هزار میلیارد تومان است که ارزش روز صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت حدودا 17.4 درصد ارزش کل بازار سهام ایران است.
ارزش بازار بورس- میلیارد ریال |
3,300,000 |
ارز بازار فرابورس- میلیارد ریال |
550,000 |
جمع ارزش بازار |
3,850,000 |
ارزش صندوقها- میلیارد ریال |
670,000 |
نسبت به ارزش بازار سرمایه |
4/17% |
اخیرا تحولاتی در بازار پول کشور و مقررات بانک مرکزی به وجود آمد که ملاحظات و سوالات خاصی را در مورد نحوه فعالیت صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت ایجاد میکند. شورای پول و اعتبار در جلسه 94.11.27 نرخ سود سپردههای مدتدار یکساله را به میزان 18 درصد و سپردههای کوتاه مدت را 10 درصد به تصویب رساند. این اتفاق مهم باعث شد نقش این صندوقها با سود تضمین شده 20 درصد بیش از گذشته به چشم بیاید و مورد توجه سرمایهگذاران و سهامداران قرار بگیرد.
همانطورکه میدانیم، دارایی این صندوقها به دو بخش کلی تفکیک تقسیم میشود. بر طبق الزامات سازمان بورس این صندوقها نمیتوانند بیش از30 درصد دارایی خود را در سهام و حق تقدم سرمایهگذاری کنند، در نتیجه حداقل70 درصد داراییهای این صندوقها باید در اوراق با درآمد ثابت که بازدهی بزرگتر مساوی 20 درصد دارند، سرمایهگذاری شده باشد. به بیان دیگر حداقل70 درصد ارزش همه صندوق باید در اوراق با درآمد ثابت و یا سپردههای بانکی است.
در واقع 70 درصد از 67 هزار میلیارد تومان کل ارزش صندوقها -رقمی نزدیک به 47 هزار میلیارد تومان- باید در خارج از بازار سهام سرمایهگذاری شده باشد که در حال حاضر سود 18 درصدی برای آنها تعیین شده است. پس چگونه باید بازدهی 20 درصدی صندوق تامین شود. از دیدگاه ایدهال عملیاتی، اینطور انتظار میرود که هنر و تجربه مدیران صندوق باید بهگونهای باشد که بتوانند با مدیریت 30 درصد از داراییها که به بازار سهام وارد میشود، بازدهی 24 درصد کسب کنند تا میانگین موزون بازدهی صندوق روی 20 درصد قرار گیرد . در حالی که طبق آخرین آمار، در پایان اسفند 94 رقمی حدود 98 درصد دارایی این صندوقها، در اوراق با درآمد ثابت و انواع سپردههای بانکی بوده است. بنابراین میتوان گفت که این صندوقها برای تامین بازدهی مورد انتظار به بازار پول متوسل شده باشند و اساسا در بازار سرمایه فعالیتی ندارند.
از مشاهدات و بررسیها اینطور استنباط میشود که انواع اوراق اجاره و مرابحه و... در اندازهای نیستند که نیاز این صندوقها را پوشش دهند، بنابراین بخش عمدهای از داراییهای آنها تا قبل از مقررات اخیر و سختگیری بانک مرکزی، در انواع قراردادها با نرخهای بالای 20 درصد در سپردههای ویژه سرمایهگذاری شده است که همچنان معتبر است. لازم به ذکر است که اکثریت قریب به اتفاق صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت، بعد از کاهش نرخ سود بانکی به 18 درصد، نرخهای تضمینی و پیشبینی خود را به عدد 20 رساندهاند.
همانطور که ملاحظه میشود، یا باید پذیرفت که صندوقهای مذکور در بازار سرمایه با مدیریت فعال و بهینه 2 درصد داراییها (سهام)، کسری بازده 2 درصدی بخش دیگر را جبران میکنند، و یا اینکه آنها داراییهای خود را مجددا و با روشهای خاص و حسابهای ویژه در گذشته یا حال، به سیستم بانکی بر میگردانند و بالای 20 درصد از ابزارهای پولی کسب درآمد میکنند. اما در هر دو حالت، شاید بتوان گفت این روش جذب منابع توسط صندوقها (که وابستگیهای بانکی مشخصی هم دارند) راهحلی است برای حفظ منابع سپردهگذاران، نزد بانکهایی که در پشت این صندوقها قرار دارند. نکته مهمی که برای صندوقهای بزرگ اتفاق افتاده این است که داراییهای آنها از قبل، با نرخهای بالا و طبق قراردادهای بلند مدت در اختیار بانکها قرار گرفته است. به عنوان مثال صندوقی که داراییهای خود را (تا قبل از ابلاغیه جدید سود بانکی) مثلاً با نرخ 24 درصد سپردهگذاری کرده باشد، حتی اگر منابع ورودی جدید را هم با نرخ 18 درصد در بانک سرمایهگذاری کند، همچنان میتواند میانگین بازدهی 20 درصد را به مشتریان صندوق ارائه کند در این حالت در واقع صندوق، سود آتی خود را هموار سازی میکند و تا زمانی که آن قرار بلندمدت وجود دارد، در ظاهر صندوق میتواند با اهرم سود بالاتر منابع خود را حفظ کند.
در موضوع کسب بازده و سود بالا در صندوقهای سرمایهگذاری دو نکته قابل تامل وجود دارد: نخست اینکه، پرداخت سود بالای 20 درصد همچنان منجر به بالا رفتن هزینه تمام شده پول در بانکها میشود که با منطق سیاستهای بانک مرکزی و البته کسبوکار بانکداری در تضاد است. چرا که بانک مرکزی و شورای پول اعتبار با علم به رکود اقتصادی و وضعیت بانکها و ناتوانی آنها در پرداخت سودهای بالا اقدام به کاهش نرخ کردهاند. این کار میتواند با توجه به شرایط رکودی حاکم بر اقتصاد، وضعیت آن دسته از بانکها را بدتر از گذشته نیز بکند. بنابراین میتوانیم ادعا کنیم که صندوقهایی که با بانکها در ارتباط هستند، راهکاری برای دور زدن مقررات بانک مرکزی به منظور حفظ مشتریان بانکها و حفظ منابع سپردهگذاری تبدیل شدهاند. دوم اینکه در مورد تاثیر این صندقها بر بازار سرمایه میتوان گفت که وقتی نسبت P / E بازار حدود 7.5 مرتبه است و شرایط رکودی نیز بر آن حاکم باشد دریافت سود، آن هم بالای نرخ رسمی شبکه بانکی، جذابیت بالایی خواهد بود و چه بسا بسیاری از سرمایهگذاران، ریسک حضور در این بازار پر تلاطم را نپذیرند و با نقد کردن سهام خود، پول آن را در اختیار این صندوقها قرار دهند. صندوقهایی که این پول را به بازار سرمایه برنمیگردانند. در نتیجه اتفاقی که میافتد، خروج پول از بازار سرمایه است که در شرایط رکودی فعلی به هیچ وجه بصلاح نیست.
با این توضیحات به نظر میرسد بانک مرکزی میبایست نظارت جدیتری در مورد نحوه تعامل بانکها با صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت داشته باشد و عملا تمهیداتی اتخاذ کند که بانکها نتوانند به وسیله این نوع از صندوقها مقررات بانک مرکزی را دور بزنند.
امیررضا خسروی، کارشناس بازار سرمایه