در اینکه قرارداد ایرانخودرو و پژو باید در بوته نقد گذاشته شده و نقاط ضعف و قوتش مشخص شود، شکی نیست؛ همچنین در اینکه صرف انتقاد از این قرارداد مانعی نداشته و حق منتقدان است نیز شکی وجود ندارد؛ با این حال، بهنظر میرسد ریشه این انتقادات و مخالفتها را باید در همان دلواپسیهای دو سال گذشته جستوجو کرد، دلواپسیهایی که محدوده و حوزه مشخص و معینی نداشته و گاهی به سراغ مذاکرات سیاسی میرود و گاهی نیز ایرباس و پژو را از دم تیغ میگذراند.
هرچند واژه «دلواپسی» در ادبیات سیاسی دو سال گذشته جا افتاده، اما دلواپسان پیش از این نیز بوده و اتفاقا کم در صنعت خودرو مانور ندادهاند. کافی است به حدود یک دهه قبل برگردیم، به روزهایی که اولین قرارداد جوینتونچر در خودروسازی کشور بین غولهای جاده مخصوص و رنوی فرانسه منعقد شده بود و مخالفان یا همان دلواپسان وقت، به شدت آن را مورد انتقاد قرار داده و حتی سبب شدند اجرای آن با تاخیری طولانی آغاز شود. همین تاخیر در اجرای قرارداد بود که اجازه نداد اهداف بزرگ آن از جمله تولید خودرویی ارزان (بهعنوان جایگزین پیکان) محقق شود و هنوز که هنوز است، برخی مفاد جوینتونچر خودروسازی ایران و رنو، به اجرا در نیامده است. حالا هم که دومین قرارداد جوینتونچر صنعت خودرو کشور با پژو امضا شده، دلواپسان به شدت آن را مورد حمله قرار دادهاند، آن هم بدون ارائه راهکار و جایگزین. در واقع منتقدان و دلواپسان بدون آنکه بگویند جایگزین شان برای قرارداد جوینتونچر و پژو چیست و چه راهکاری در راستای رشد و اعتلای خودروسازی کشور دارند، تنها به این بسنده میکنند که «پژو و قراردادش با ایرانخودرو بد است». با این حال، آنها نمی گویند چه نوع قراردادی و شراکت با کدام خودروساز، خوب است و به اصطلاح گزینه روی میزشان (برای شراکت با خودروسازی ایران) چیست؟