صفهای خرید سنگین این بازار باعث شد تا بازدهی بورس از ابتدای سال به بیش از 10 درصد برسد. هرچند خوشبینی به برجام و اخبار مرتبط با آن مهمترین محرک رشد بازار سهام است، اما این فضا موجب سوءاستفاده برخی شایعهسازان شده که در اینباره، کارشناسان نسبت به دام رفتارهای هیجانی و تودهای هشدار دادهاند.
شاخص افسارگسیخته بورس تهران، این روزها کانالشکنی را به امری طبیعی تبدیل کرده است. چیزی از روزهای بد بازار نگذشته است، اما علاوه بر آنکه این روزها قیمت سهام روزبهروز با رشد بیشتری مواجه میشود، ارزش معاملات روزانه بازار نیز رشد معناداری را تجربه میکند. مشکلی که این روزها گریبان بازار را گرفته است، نبود افقی شفاف برای تحلیل و تصمیمگیری است. اگرچه لغو تحریمها احتمالا باعث خواهد شد که به زودی شرایط اقتصاد ایران و در نتیجه شرکتهای بورسی بهبود یابد، اما در شرایط فعلی تاثیر مثبت لغو تحریمها بر عملکرد و سودآوری شرکتها قابل محاسبه نیست. مشخص نیست که قراردادهای جدیدی که با شرکتها به انعقاد خواهد رسید در چه افق زمانی به بار خواهند نشست و از طرف دیگر رفتار سرمایهگذاران خارجی در پساتحریم قابل پیشبینی نیست. در واقع همین مسائل همه کارشناسان را بر بهبود بازار به اجماع رسانده است، اما به جرأت میتوان ادعا کرد که احتمالا هیچ کس از اینکه بهبود شرایط بازار تا کجا قیمتها را رشد خواهد داد، مطلع نیست. بر همین اساس، این روزها بسیاری از کارشناسانی که به ارزیابی بنیادین سودآوری شرکتها مشغول هستند، رشد فعلی قیمتها را چندان منطقی نمیدانند، چرا که وضعیت فعلی شرکتها ابدا مناسب نیست و چشمانداز آینده شرکتها نیز چندان واضح نیست. تنها عاملی که میتواند در شرایط فعلی، ملاکی برای تصمیمگیری باشد، امکان افت نرخ سود سپردههای بانکی است.
این عدم شفافیتها بازار را محل جولان کسانی کرده است که اغلب بهصورت تکنیکال بازار را تحلیل میکنند و سقفشکنی را عامل اصلی رشد ادامه دار بازار میدانند. تکنیکالیستها معتقدند هر اطلاعاتی که برای سهام یک شرکت بااهمیت است، در قیمتها منعکس میشوند و ارزش معاملات را نیز عامل تاییدکننده بازار میدانند. در واقع همین موضوع است که این روزها باعث رشد هیجانی قیمتها شده است و آن را تشدید میکند. فلسفه روش تکنیکال بر این است که تلاش دارد با روند بازار همسو شود و توجهی به شرایط شرکت ندارد. اگر بازار میخرد، وقت خرید است و چنانچه بازار میفروشد زمان مناسبی برای ورود به بازار نیست. این روش در واقع باعث میشود حرکت هیجانی قیمتها تشدید شود. تحلیلگران تکنیکال در مورد منطقی بودن یا غیرمنطقی بودن یک روند قیمتی اظهار نظر نمیکنند و عموما تلاش دارند با حرکت بازار همسو شوند. با شکستن سطوح مقاومتی قیمت، هدفهای بالاتر قیمتی ظاهر میشوند و توصیه به خرید در میان تکنیکالیستها رونق میگیرد.
این روزها نمیتوان منطقی قابل اندازهگیری در میان رشد شدید قیمتها یافت. همانطور که ذکر شد، اوضاع اقتصادی احتمالا بهبود مییابد، اما از آنجا که کسی نمیتواند با قطعیت ادعا کند که میزان بهبود سودآوری شرکتها چقدر خواهد بود، فعالان بازار فعلا ترجیح میدهند که از بازار جا نمانند و تحلیل را به زمانی دیگر موکول کردهاند. ماهیت بهبود شرایط در سال آینده به گونهای نیست که از امروز قابل محاسبه باشد. آنچه امروز در دسترس است وضعیت وخیم شرکتها در فروش و بالا بودن هزینههای مالی است، از طرف دیگر قیمت نفت به هیچ وجه دلچسب نیست. تنها امیدواری و خوشبینی به آینده است که به هیجان خرید میان بورس بازان دامن میزند. روند این چنینی بازار میتواند برای بسیاری از کارشناسان نگرانکننده باشد. چرا که اگر در آیندهای نزدیک انتظار فعالان بازار برآورده نشود، ریزشهای قیمتی آغاز خواهد شد و یک بازار بیخریدار باقی میماند و سهامدارانی که نمیتوانند سهمهای گران خود را به فروش برسانند.
در بازار چه گذشت؟
طی معاملات روز گذشته شاخص کل با رشد هزار و 117 واحدی مواجه شد و در انتهای ساعات معاملاتی در عدد 68 هزار و 857 واحد آرام گرفت. به این ترتیب و با احتساب رشد شاخص در روز گذشته، بازدهی متوسط بورس از ابتدای سال به بیش از 10 درصد رسید. حال شاخص به یک قدمی سقف تیر ماه خود در زمان اعلام برجام یعنی قله 69 هزار و 400 واحدی که در 23 تیرماه سال جاری تجربه شد رسیده است. در تیر ماه سال جاری که یک قدم مانده بود به لغو تحریمها شاخص درست مانند آنچه در ماه گذشته تجربه شد، از محدوده 62 هزار واحدی، بدون توقف تا میانههای کانال 69 هزار واحدی پیش رفت. درست در روز بعد از قرائت بیانیه مشترک ایران و کشورهای 1+5، شاخص مسیر نزول را در پیش گرفت و در اواسط آذر ماه حتی پایین تر از 62 هزار واحد را نیز تجربه کرد. حال معاملات بورس در دو روز معاملاتی باقی مانده تا پایان هفته از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. باید به انتظار نشست و دید که این بار که ریسک سیستماتیک تحریمها به کل از بین رفته است، شاخص کل میتواند سقف 69 هزار واحدی امسال خود را با موفقیت پشت سر بگذارد؟ عاملی که با توجه به صفهای خرید فعلی اصلا دور از انتظار نیست.
همچنین در روز گذشته، شاخص کل هم وزن نیز با رشد 176 واحدی (معادل 1.61 درصد) مواجه شد تا نشان دهد که رشد بازار فقط محدود به شرکتهای بزرگ و شاخص ساز نیست. در واقع در نیمه دوم ساعات معاملاتی روز گذشته، اغلب نمادهای حاضر در بورس به سمت صف خرید به حرکت درآمدند و تقریبا در تمام نمادها، قیمتهای آخرین معاملات بالاتر از قیمتهای پایانی بودند. شاخص قیمت هم وزن نیز دیروز با رشد 148 واحدی به سطح 9 هزار و 386 واحدی رسید. طی معاملات روز گذشته در بورس تهران، تقریبا 2 میلیارد ورقه بهادار به ارزش بیش از 452 میلیارد تومان و در 116 هزار و 470 نوبت دست به دست شد و ارزش بورس تهران به 290 هزار میلیارد تومان رسید. همچنین خالص خرید حقیقیها همچنان رو به افزایش است و در واقع این حقیقیها هستند که بخش اعظم معاملات را به خود اختصاص دادهاند. از میان گروههای بورسی، شرکتهای چندرشتهای صنعتی، محصولات شیمیایی، فلزات اساسی و استخراج کانههای فلزی بیشترین اثر مثبت را برای شاخص کل به ارمغان آوردند و هر یک به ترتیب دماسنج بازار را به ترتیب 239، 174، 173 و 120 واحد ارتقا دادند. در طرف دیگر گروه بانکی قرار داشت که شاخص کل را با افت 96واحدی مواجه کرد تا بهعنوان منفیترین اثرگذار بر شاخص کل لقب گیرد. از میان نمادهای بورسی نیز، تاپیکو، وغدیر، فولاد و رمپنا بیشترین تاثیر مثبت و نمادهای بانکی از قبیل وبملت، وبصادر و وتجارت بیشترین تأثیر منفی را برای شاخص کل رقم زدند.