«ابراهیم رزاقی» در روزنامه حمایت به بهانه آغاز اجرای برجام در یادداشتی نوشت:
ارائه برنامه بودجه سال 95 از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی در کنار خبر رفع تحریمها از جمله رویدادهایی به شمار میآیند که میتواند بر مسیر آینده اقتصادی کشور تاثیر به سزایی داشته باشد. بودجه سال جاری، آنگونه که در گزارشها آمده است حدود 35 درصد به درآمدهای نفتی وابسته است و از سوی دیگر رفع تحریمها باعث شده تا دولت به سرمایهگذاری خارجی امید فراوانی داشته باشد.
بر اساس اندیشههای امام و رهبری، رکن رکین تمام امور انقلاب اسلامی «استقلال» است و استقلال اقتصادی با امید بستن به سرمایهگذاریهای خارجی منافات دارد. متاسفانه باید گفت که تولید و فراهم کردن بسترهای مناسب برای آن در شرایط کنونی، در اولویت نیست.اگر این روزها عربستان سعودی به دلیل توطئه برای کاهش قیمت نفت در روند اقتصادی کشور اخلال ایجاد کرده اما مسئولین نباید فراموش کنند که دشمنی بسیار خطرناکتر در اقتصاد ایران وجود دارد و آن عبارت است از بیبرنامگی و طفره رفتن از اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی. این روزها چنانچه به ادبیات برخی مسئولین کشور دقت کنیم، نوعی شادی غفلتگونه در آن میبینیم که بسیار خطرناک است. ذوقزدگی ناشی از رفع تحریمها، برخی از مقامات ما را از حل مشکلات واقعی کشور غافل کرده و از اقتصاد مقاومتی - تنها راه خروج همیشگی از سایه تهدیدات و تحریمها- به گونهای سخن میگویند که یقین حاصل میشود این امر به طور جدی در دستور کار نیست، زیرا اگر اینگونه بود نباید از رفع تحریمها اینقدر ابراز خوشحالی میکردیم !
منظور نویسنده این نیست که نباید از رفع تحریمها خوشحال بود بلکه مقصود این است که از فرصت طلایی تحریمها باید بیشترین بهره را میبردیم تا پایههای اقتصاد کشور استوار و مقاوم شود. اگر از منظر علم اقتصاد به مقوله رفع تحریمها نگاه کنیم باید بدانیم حداقل تا یک سال آثار واقعی لغو تحریمها، روانی و غیرواقعی است و انتفاع از شرایط پساتحریم تنها به برنامهریزی و قوت اقتصاد مبتنی بر تولید منوط است. بنابراین خوشحالی واقعی و جشن حقیقی وقتی است که همه موانع تولید داخلی بر طرف شوند. تحریمها برای کشور ما فرصت بود نه تهدید اما از شرایط پیش آمده به خوبی استفاده نگردید و در مقابل تمام تقصیرها به عهده مسئولین گذشته و تحریمها گذاشته شد.
اگر خطر وابستگی به درآمدهای نفتی و ذوقزدگی از لغو تحریمهای این حوزه از زمانی که قیمت نفت در بالاترین سطح خود قرار داشت، بیشتر نباشد، یقیناً کمتر نیست. پسابرجام برای کشوری که هنوز برنامه مشخصی برای درآمدهای مالیاتی، فعال نمودن بخش تعاونی و نرخ ارز ندارد، نه تنها مفید نیست بلکه بسیار خطرناک است. ساز و کار اقتصاد کشور همچنان به نحوی طی مسیر میکند که سرمایهگذاری در بخشهای غیرتولیدی نظیر سکه، ارز، مسکن و زمین سود بالاتری نسبت به سرمایهگذاری در بخش تولید دارد. قیمت پایین دلار و ارائه سوبسید به واردکنندگان کالاهای خارجی، نتیجهای جز چرخش چرخ صنعت کشورهای خارجی نداشته و در میدان رقابت، هر کالای ایرانی را از میدان به در میکند. سخنرانیهای جذاب و احساسی که در آن سخن از فعال نمودن بخش تولید و توجه ویژه به اقتصاد مقاومتی به میان میآید با سنگ محک اوضاع این روزهای بازار قابل راستیآزمایی است. رکود تورمی در بسیاری از بخشهای تولیدی نشان میدهد که نه تولید به شکلی که مسئولین مدعی هستند در جریان است و نه سرمایهگذاران رغبتی به بخش تولید دارند. اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی در گزارش مسئولین دیده میشود اما در مقام عمل، سیاستهای لیبرالی صندوق بینالمللی پول اجرا میشود. تحریم و رفع تحریم برای اقتصادی مایه خوشحالی است که بنمایه آن بسیار آسیبپذیر باشد و طبیعی است در چنین شرایطی اگر تحریمها برداشته شوند، ضروریترین نیازهای کشور مانند غذا و دارو همچنان به خارج وابسته خواهند بود.
نکته دیگر آنکه خروج از وضعیت رکودی فعلی به سادگی میسر نیست. علت آن است که سرمایههای عظیمی به بخشهای غیرتولیدی سرازیر شده و تا زمانی که سیاست اقتصادی بر عدم حمایت «عملی» از تولیدات داخلی استوار است، باید انتظار داشت که بقیه سرمایهگذاران نیز با توجه به فتح باب مراودات خارجی به جای سرمایهگذاری در تولید، نمایندگی برندهای کالاهای مختلف مصرفی خارجی را برعهده گرفته و نه تنها بستر «نفوذ اقتصادی» از این رهگذر فراهم میشود بلکه باید منتظر عواقب «نفوذ فرهنگی» نیز باشیم.
بنابراین، بودجهای میتواند در دوران پساتحریم موتور محرک اقتصاد کشور را به حرکت در آوَرَد که اولا: در مسیر تولید صنعتی و کشاورزی به جریان در آید و ثانیاً: بر اساس نظام مالیاتی عادلانه و نرخ ارزی که دشمن تولیدات داخلی نباشد، تنظیم و اجرایی گردد. بودجه شفاف، در گام اول به جای امیدبخشی کاذب به ارزان شدن کالاها، باید به صنعتگران و کشاورزان امید بخشد چرا که در سایه پویایی اقتصاد کشور و درونزا بودن آن است که هم کالا و خدمات ارزان میشوند و هم تحریم و رفع تحریم در احساسات ما بیتاثیر میگردند.
ماهیت عداوت دشمن ما که جبهه استکبار است همچنان بدون تغییر باقی مانده و رفع تحریمها تنها در چارچوب تغییر در تاکتیک و شیوه دشمنی آنان قابل ارزیابی است. در نتیجه باید بدانیم که در پس پرده این بازی، فکرها و نقشههای جدیدتری طراحی شده که «وابستگی اقتصادی» بدون شک یکی از آنهاست. این سخن نباید به «توهم توطئه» تعبیر گردد بلکه واقعیتی بر اساس شواهد است زیرا دشمنی که از ناجوانمردانهترین شیوههای تحریمی مانند تحریم دارو علیه مردم عادی و بیگناه استفاده کرد و خم به ابرو نیاورد، یقیناً برنامهای گسترده برای همه شئونات نظام اسلامی از جمله اقتصاد کشور تدبیر نموده است. بنابراین، نباید خوشخیال، سادهپندار و ذوقزده بود بلکه باید از فضای ایجاد شده برای پوشش همیشگی نقاط ضعف از مسیر اقتصاد مقاومتی بهره جست و آن را مغتنم شمرد.
در پایان، مرور نامه رهبر حکیم انقلاب به رئیس جمهور درباره الزامات اجرای برجام بسیار خواندنی است: «در خاتمه همانطور که در جلسات متعدّد به آنجناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کردهام، رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همهجانبه اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد. امید است که مراقبت شود که این مقصود با جدّیّت تمام دنبال شود و به خصوص به تقویت تولید ملّی توجّه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمایید که وضعیّت پس از برداشته شدن تحریمها، به واردات بیرویّه نینجامد، و به خصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از آمریکا جدّاً پرهیز شود.»