در شماره 160 هفته نامه تجارت فردا، محمد علی نجفی، دبیر ستاد اقتصادی دولت، در میزگردی از اقتصاد دولتی دفاع کرده است. محمد طبیبیان هم در یادداشتی در شماره 162 به چند نکته کلیدی مصاحبه نجفی اشاره کرده و پاسخ وی را داده است.
محمدعلی نجفی در آن مصاحبه خطاب به اقتصاددان گفته بود: «نگاهی که شما در خصوص قیمتگذاری دارید بیشتر تئوریک و مبتنی بر تفکر برخی اقتصاددانان آکادمیک است که اقتصاد را فقط در کتابها و کلاسهای درس و نه در اجرا مد نظر دارند.»
طبییان در پاسخ نجفی گفته است:بایستی از ایشان پرسید اگر در یک کتاب فیزیک نوشته شده باشد که به دلیل تئورى جاذبه عمومى، سیبی که از درخت رها میشود به زمین میافتد، آیا برای یک ریاضیدان صحیح است که بگوید این یک تئوری آکادمیک است و در عمل سیب به طرف آسمان حرکت میکند؟ در اقتصاد هم، خصوصاً در آن دسته منابع موجود داخلی کتابهای خوب و بد وجود دارد. لیکن هیچ مطلب نظری را که جزیی از دانش مرسوم اقتصاد است نمیتوان یافت که با عمل واقعیت مغایر باشد. این خط استدلال در کشور ما توسط برخی افراد به دلایل خاصی پیگیری شد.
همچنین وی گفته آن دسته کسانی که عدم تطبیق کارکردهای اقتصاد با نظریه اقتصادی را مطرح کردهاند نیز هرگونه دلیلی که آوردهاند صرفاً نشاندهنده ضعف دانش اقتصادی خودشان بوده است.
محمدعلی نجفی در جای دیگری از سخنان خود گفته بود: «در قیمتگذاری واقعیتهایی وجود دارد که شما شاید از آن غافل باشید و به صلاح نباشد که همه ملاحظات دولت در این خصوص را عمومی کنم. اما در همین حد بدانید که افکار عمومی، مجلس و بسیاری از مسوولان نظام روی این مساله حساس هستند و ما به راحتی نمیتوانیم همه فعل و انفعالات اقتصاد را به دست بازار بسپاریم. بنده هم مثل شما به اصول اقتصاد آزاد معتقدم و بر این باورم که به تدریج آزادسازی باید رخ دهد و بازارهای ما به سمت رقابتی شدن پیش روند ولی نمیتوانیم به صورت دفعی از فردا بگوییم کارخانههای شیر و نانواییها و خودروسازان بروند و هر طور میخواهند کالایشان را بفروشند. در زمینه انرژی هم همین وضع را داریم.»
طبیبیان هم در پاسخ وی گفته است: این نکته صحیح است که ملاحظات به اصطلاح سیاسی در بسیاری موارد در راه اتخاذ سیاستهای صحیح قرار میگیرند. همچنین صحیح است که منافع خاص در مواردی سد راه اتخاذ سیاستهایی میشوند که تضمینکننده منافع عمومی است. لیکن این موارد دال بر ایراد و ضعف در تصمیمگیری است، و نه ضعف تئوری اقتصاد یا بیاطلاعی اقتصاددانان آکادمیک.
طبیبیان در جوابیه خود به ادبیات اقتصادی استناد کرده و گفته است: در این مورد رشته اقتصاد خود دارای ادبیات غنی است. برای مثال آنا کروگر کتابی نوشته که در آن نشان داد چگونه بهرینهجویی مانع توسعه کشورهاست و موارد متعددی از تجربه کشورها را مرور کرد که به وضوح منافع خاص مانع اتخاذ سیاستهای صحیحشده و تصمیمگیری را به سوی تداوم سیاستهایی رهنمون میکند که تضمینکننده منافع گروهها و ذینفعان خاص در مقابل منافع عمومی است. همچنین در نظریه اقتصاد این یک نتیجه شناختهشده است که سیاستگذاران در انتخاب سیاستهای اقتصادی معمولاً مطلوبیت خود را بیشینه میکنند که میتواند با بیشینه کردن منافع عمومی متفاوت باشد. بنابراین دانستن این واقعیتها میتواند به کسانی که به فکر تصحیح سیاستهای اقتصادی هستند صعوبت کار را معرفی کند، لیکن به معنی متفاوت بودن تئوری و واقعیت نیست.