آغاز موج دوم عملیات رسانه ای علیه منتقدان ارزشی

به گزارش افکارنیوز، احمد قیومی کارشناس فرهنگ و رسانه در یادداشتی برای اقتصاد پرس می نویسد: مفاهیم علمی با واژه های مشخص و روشن تعریف و توضیح داده می شوند. اما این بدان معنا نیست که هر واژه و یا کلمه ای بتواند در تنظیم یک تعریف علمی موثر واقع شود. از این رو، سیر بی پایان دگردیسی مفاهیم علمی و بالتبع، استنباط ناصحیح معانی و دستیابی به تعاریف دقیق آن، مشکلی دیرینه در تاریخ علم است. ادبیات سیاسی امروز ایران نیز از این نابه سامانی و آشفتگی رنج می برد. آنجا که انتقاد علمی به مخالفت غیر منطقی، اطلاع رسانی به هیاهو، اکثریت منتقدان به اقلیت تندرو، منافع ملی به منافع شخصی، عقب نشینی به توافق و نهایتا سازش به ابتکار عمل تعبیر می شود.

البته این تغییر کلمات به هیچ عنوان نمی تواند به تغییر بنیادین ذات مفاهیم و ماهیت اصلی آن منجر شود اما بهر حال می تواند در حوزه رسانه ای، نتایج ملموس و مطلوبی نیز برای برخی از تندروهای حقیقی به همراه داشته باشد. متاسفانه چندی است که نشانه های شروع موج دوم عملیات رسانه ای برخی از جریانات سیاسی علیه فعالان و نخبگان سیاسی و رسانه ای ارزشی و متعهد از این سو و آن سو مشاهده می شود. در این رابطه، پس از ثبت نام میلیون ها ایرانی برای دریافت یارانه و در نتیجه تبعات سیاسی و اجتماعی آن برای دولت محترم، برخی را مجبور نموده تا برای انحراف افکار عمومی از واقعیت های فضای سیاسی و اقتصادی امروز جامعه، دست به فرافکنی های گسترده و غیر حرفه ای بزنند! در این رابطه طی روزهای گذشته خبرگزاری دولتی ایرنا با انتشار گزارشی معنادار که نمی توان به راحتی از آن گذشت، دست به وارونه سازی حقایق و متهم نمودن منتقدان توافق ژنو و طرح اتهاماتی بی اساس به دلسوزان و نیروهای ارزشی به منظور تضعیف و تخریب ایشان زده است. ایرنا در گزارشی با عنوان " آستانه توافق فراگیر هسته ای(!) و هیاهوی مخالفان!! گویی کلید آغاز موج دوم عملیات روانی علیه منتقدان و صاحب نظران سیاسی و رسانه ای را فشرده است.

این خبرگزاری در گزارشی ضعیف و فاقد استدلال محکم و منطقی با فرار به جلو، انبوهی از منتقدان توافق هسته ای را عده ای اقلیت و تندرو دانسته و به زعم خود، اقدامات اخیر ایشان را در بیان حقایق پنهان توافق هسته ای به چالش کشیده است. هدف نگارنده پاسخ به اتهامات بی اساس این رسانه به نمایندگان محترم مجلس، نخبگان رسانه ای متعهد و مردم انقلابی و سازش ناپذیر ایران اسلامی نیست. اما بهر حال برای آنکه عمق اندک و فاقد پشتوانه علمی و حرفه ای این گزارش آشکار شود، ذکر پاره ای از نکات اجتناب ناپذیر است. برقراری پیوند میان اقدامات منتقدان داخلی توافق ژنو با اهداف نهان دشمنان خارجی، شیوه نخ نماشده تندروهای به ظاهر میانه رو در فشار و تخریب هرچه بیشتر علیه اکثریت دلسوز و ولایت مدار جامعه است.

حال اگر این افراد ناچار باشند برای تخریب نیروهای ارزشی، یک بار هم که شده علیه اسرائیل و دشمنان انقلاب موضع گیری کنند، ما نیز حاضریم تا مانند دوستان دیگرمان خود را مثل همیشه فدای نظام اسلامی و ارزش های گرانبهای آن کنیم. در این گزارش همچنین با تاکید بر ضرورت حفظ منافع ملی، از آسیب و لطمه های احتمالی به آن احساس نگرانی و خطر می شود! حفظ منافع ملی بی شک اصلی اساسی و خدشه ناپذیر است اما در جواب نویسنده باید گفت راهنمای حرکت در مسیر دستیابی به منافع ملی را طبق قانون اساسی، رهبری معظم انقلاب اسلامی تعیین می کند.

اگر شما به این امر معتقید ما با شما مشکلی نخواهیم داشت. که البته در این گزارش نوشته اید که منافع ملی به خودی خود چراغ راهنمای کشور است! اما نگفتید منافع ملی را چه کسی تعیین می کند؟ و آیا مگر سازش ناپذیری با دشمنان این ملت مظلوم و حمایت از آرمان های راستین آن، از اصلی ترین منافع ملی و اولویت های نظام اسلامی نیست؟ از سوی دیگر با اشاره ناقص و گزینشی به فرمایشات و رهنمودهای مقام معظم رهبری در خصوص ضرورت ادامه مذاکرات هسته ای به این نکته نپرداختید که ادامه این روند اساسا باید چگونه باشد؟ سوال اصلی اینجاست که چرا به شاخص های ارائه شده از سوی رهبری معظم که با هدف حفظ منافع ملی کشور بیان شده، کمترین اشاره و توجهی ننموده اید! در بخشی از این گزارش، گفته شده که تنش زدایی میان ایران و اتحادیه اروپا که امروز روندی رو به رشد گرفته، با اقدام نمایندگان مجلس در مقابله آگاهانه با فشارهای قطعنامه ای اتحادیه اروپا با مشکل مواجه شده و اساسا این مساله ای بی اهمیت است که این افراد قصد دارند تا با برجسته سازی آن، این تعامل سازنده را با اختلال مواجه کنند! این در حالی است که در تمام این گزارش به شیوه ای منسوخ، اظهارنظرهای نویسنده از سوی برخی یا بسیاری از تحلیلگران و منتقدان بیان می شود.

اما هیچگاه سخن از نام و نشانی این افراد به میان نمی آید! نویسنده اصرار بر این مساله دارد که اینگونه قطعنامه های اروپایی در محکوم نمودن نظام در حوزه حقوق بشر، فاقد اهمیت برای آن هاست. این در حالی است که یکی از مهمترین ابزارهای فشار غرب علیه نظام اسلامی در این سال ها و به خصوص طی ماه های اخیر همین موضوع یعنی حقوق بشر بوده است. چگونه می توان این اقدام اتحادیه اروپا را نادیده گرفت و در عین حال واکنش نمایندگان محترم مجلس و موضع گیری صریح ایشان علیه آن را ناپسند و تیره کننده روابط ایران و غرب به شمار آورد! گویی نویسنده تلاش دارد تا هر اقدام ظالمانه اروپایی را بی اهمیت دانسته و هرگونه تلاش برای مقابله با آن در داخل را مردود بداند! رهبری معظم انقلاب بارها تاکید نموده اند که دشمنی غرب با مردم مقاوم ایران سیری بی پایان دارد و اگر روزی هم مساله هسته ای حل شود، اینان باردیگر با طرح موضوعاتی همچون حقوق بشر و … به فشارهای خود علیه کشورمان خواهند افزود. از این رو خام اندیشی است که تلاش شود تا غرب با دشمنی پایداریش با ایران اسلامی تبرئه شود و منتقدان داخلی محکوم گردند! در ادامه این گزارش با ذوق و اشتیاق فراوان به نقش سازنده رییس جمهور آمریکا در حل موضوع هسته ای ایران و اتخاذ رویکردی تنش زدایانه و مسالمت آمیزش(!) اشاره و تاکید شده است.

نویسنده گویا فراموش کرده که همین رییس جمهور آمریکا بود که چندی پیش و در آستانه توافق اولیه ۱ + ۵ با کشورمان در اجلاس ضد ایرانی و صهیونیستی سابان گفته بود که اگر بتوانیم تک تک پیچ و مهره های اصلی برنامه هسته ای ایران را برچینیم، قطعا لحظه ای درنگ نخواهیم کرد. او همچنین گفته بود که خوشحالیم که توانستیم برای اولین بار و بطوری وسیع برنامه هسته ای ایران را متوقف کنیم! یا حتی طی روزهای گذشته همین اوباما بود که لایحه عدم ورود ابوطالبی نماینده دائم ایران به سازمان ملل که از سوی دولت تدبیر و امید انتخاب شده بود را امضا کرد! آیا می توان این اقدامات و نمونه های بسیار دیگر را نشانه روحیه مسالمت آمیز وی و نقش سازنده آن در کاهش تنش ها با ایران دانست؟ در پایان این گزارش ضمن متهم نموده منتقدان داخلی، از ابتکار عمل دولت در پیشرفت در مذاکرات هسته ای سخن گفته شده است. در واقع سخن از حقایق نهان این مذاکرات و عقب نشینی های تاسف بار آن همچون رقیق سازی ذخایر اورانیوم غنی شده و تعطیلی بسیاری از مراکز هسته ای کشور و نمونه های دیگر، مجالی دیگر می خواهد اما یقینا آینده گان درباره آن قضاوتی صحیح خواهند کرد.

بنابراین نمی توان ابتکار عمل دولت در این زمینه را اینگونه و بصورت شتابزده مورد ستایش قرار داد ! سخن در این باب بسیار است اما به هر روی باید به این افراد این نکته را متذکر شد که هیچگاه نمی توانید با برچسب زنی به منتقدان به عنوان اقلیت تندرو ، وجدان بیدار مردم و نگاه بصیر و صدای رسای منتقدان ارزشی که چشم به هدایت های رهبری معظم انقلاب دوخته اند را ساکت کنید. پس لطفا کمی هم به منافع ملی ایران و خواست مردم و نخبگان توجه کنید و این را نیز بدانید که آیندگان ، عملکرد امروز ما را مورد قضاوت قرار خواهند داد . سعی کنید شرمنده نسل های بعد نباشید ...